رزم ديدني فرزندان خطه دلاورخيزلرستان

مقاله بسيجي اهل قلم : نورالدين احمدي {لينك مطلب}

بالاگريوه/قرنها وسالها مي آمدومي رفت و اين داغ همچنان برسينه سوزان عاشقان امامت و ولايت سنگيني مي کرد که اي کاش درصحراي کربلاحضورداشتندودر مقابل ظالماني که براي نابودي دين خدا همدست شده بودند،صف کشيده و انتقام پهلوي شکسته وصورت نيلي زهراي مرضيه راکه به دفاع ازامام وولي خودش برخاسته بود،بگيرند.تا اينکه پس ازقرنها وسالها،انقلابي عظيم به رهبري فرزندي از سلاله زهراي مرضيه (س) و باهمان ويژگيهاي قيام اباعبدالله الحسين(ع)براي ريشه کن کردن ظلم يزيديان زمانه به وقوع پيوست ومردم ايران با تبعيت ازحضرت روح الله، ذريه پاک حضرت زهرا(س) درمقابل طاغوت زمان قيام کردندو به همه خفتگان تاريخ نشان دادندکه درهرجاوهر زمان مي شودبه رهبري امام زمان خود و حتي با دست خالي اما با توکل به خداوند، بر ظلم و جور و ستم شوريد و پيروز شد. براي امام خميني، رهبر و مقتداي اين انقلاب، سربازاني قد علم کردند که به فرموده حضرتش از مردم حجاز در عهد رسول الله (ص) برتر و والاتر بودند.
دنياي استکبار که تاب و تحمل نداي حق طلبي حسيني را از ناي نازنين خميني نداشت با انواع دسيسه ها همچون تحريم سياسي، اقتصادي، نظامي، کودتاي نوژه، انفجار دفتر حزب جمهوري اسلامي و شهادت بيش از 72 نفر از ياران و برنامه ريزان کليدي انقلاب، انفجار دفتر نخست وزيري و شهادت شهيدان رجايي و باهنر، حمله نظامي به طبس، فعاليتهاي جاسوسي، راه اندازي ناآرامي در کردستان و ديگر نقاط کشور و... نتوانست بر عزم و اراده اين ملت استوار، خدشه اي وارد آورده و آنان را از ادامه راهشان که همانا پياده شدن نظام اسلامي در کشور و گسترش آن به اقصي نقاط عالم است، بازدارد و هر بار ملت، منسجمتر از قبل با حضور در صحنه، بر پوزه استعمار و استکبار به سرکردگي آمريکا، انگليس و اسرائيل مشت محکم مي زد. تا اينکه استکبار جهاني با اين تصورغلط که اينها تازه انقلاب کرده اند و هنوز نيرويي براي دفاع از کشور ندارند و سپاه و بسيج هم هنوز شکل رسمي نگرفته بودند، با استفاده از خيانتهاي ليبرالها و رئيس دولت وقت يعني بني صدر، به زعم خود با هدف ضربه نهايي و ساقط کردن انقلاب با تجهيز و تحريک رئيس دولت کشور همسايه (عراق) به کشور تازه انقلاب کرده ما هجوم نظامي کرده، بخشهايي از نقاط مرزي را به اشغال خود درآوردند و در لواي خيانتهاي بني صدر که به عمد سلاح و امکانات و تجهيزات نظامي در اختيار بچه هاي سپاه و بسيج قرارنمي داد همچنان سرمستانه به پيش مي آمدند و با هدف فتح چند روزه کشور و سخنراني در تهران، جنگي نابرابر را به ما تحميل کردند. اما غافل از اينکه اين ملت به فرمان امامش درسهاي فراموش ناشدني به استکبارخواهد داد، غافلگير شدند و با ملتي روبه‌رو شدند که با بصيرتي مثال زدني و حضوري آگاهانه به فرمان مرشد و مراد خود(حضرت امام خميني) در قالب کاروانهايي چند ده هزار نفري تحت نام راهيان کربلا، لشکريان حسيني،سپاهيان مهدي (عج)،سپاهيان محمد (ص) و...عازم جبهه هاي دفاع از ميهن اسلامي شده و هشت سال با دست خالي در مقابل همه دنيا مقاومت کرده وحماسه ها آفريدند، که لحظه لحظه هاي آن دوران براي آيندگان درسهاي فراموش ناشدني را که حاکي از عزتمندي مردم مسلمان ما و ذلت و زبوني استکبار جهاني است در تاريخ به ثبت رسانده است.
تئوريسينهاي نظامي و سياسي غرب و حاميان صدام همه مسائل مادي و محاسبه هاي استراتژيک نظامي را در برنامه تهاجم خود لحاظ کرده ولي اينکه ملتي مجهز به سلاحي است که با تکيه بر امدادهاي غيبي الهي و در پرتو رهبريهاي امام خود که آنها هرگز تصورش را هم نمي کردند بر توپ و تانک و تاکتيک آنان غلبه خواهند کرد، هرگز به ذهنهاي کثيف آنان خطور نکرده بود. آنها غافل از آن بودند که مردم مسلمان و گوش به فرمان امام، در راه ثبات و پايداري نظام و انقلاب خود شهادت را با آغوش باز پذيرفته و آن را فوز عظيم مي دانند. ذهنهاي آلوده آنان از درک اين واقعيت عاجز و ناتوان بود که امام و پيشواي اين انقلاب در ايران اسلامي حنظله ها، حبيب بن مظاهرها، علي اکبرها و زينب هايي را تربيت کرده که حاضر بوده و هستند همه چيز خود را براي حفظ انقلاب و دستاوردهاي آن همچون استقلال، آزادي، جمهوري اسلامي و زندگي در پرتو احکام نوراني قرآن فدا نمايند. همچنين استراتژيستهاي آمريکايي و صهيونيستي که صدام را برا ي نابودي نظام نوپاي اسلامي تجهيز و تحريض کرده بودند از درک اين واقعيت که مرد و زن و پير و جوان و نوجوان ما با يک اشاره امام کفر ستيز خود، فوج فوج لشکرهايي را از بهترين و متعهدترين نيروهاي وفادار به نظام و امام را با پوشاندن لباس خاکي و بي رياي بسيج عازم جبهه کرده و امام خود را تنها نخواهند گذاشت، به کلي غافل بودند.درسراسر ميهن اسلامي ما لشکرها، گردانها و گروهانهايي از نيروهاي مردمي در پاسخ به نداي هل من ناصر ينصرني حسين زمان يعني خميني کبير، لبيک گفته و به جبهه هاي نبرد با يزيديان زمانه روانه شدند.در اين ميان نقش و سهم مردم خطه دلاورخيز لرستان که داراي سوابق درخشاني در تبعيت از روحانيت و ارادت به مقام مرجعيت شيعه و دفاع از مرزهاي عقيدتي اسلام بودند بر هيچ کس پوشيده نبوده و نيست.رهپويان راه خميني کبير در اين استان در قالب نيروهاي مردمي ابتدا به صورت پراکنده و در قالب يگانهايي همچون تيپ 15 امام حسن (ع)، تيپ 72 محرم و لشکر 7 ولي عصر (عج) در مناطق عملياتي حضور يافته و در خلق حماسه هاي جاويداني همچون شکستن حصر آبادان، فتح خرمشهر، عمليات فتح المبين درغرب شوش، طريق القدس و فتح بستان، عمليات رمضان در تابستان سال 61، عمليات محرم در پاييز 61، والفجر مقدماتي در منطقه عملياتي فکه، والفجر6 در تنگه چزابه و... ايفاي نقش کردند تا اينکه در سال 1362 پس از کسب تجربيات جنگي و ظرفيت و توان بالاي نظامي و تجهيزاتي، با تلاش تعدادي از فرماندهان دلاور سپاه تيپ مستقل 57 حضرت اباالفضل (ع) لرستان تشکيل گرديد و با لطف و عنايت خداوند، بلافاصله پس از تثبيت سازماندهي تيپ در عملياتي مقتدرانه درتنگه چزابه با شکست دشمن تا دندان مسلح، او را ذليلانه با تحمل خسارات فراوان به عقب راندند و پس از آن با روشن شدن رزم شيرمردان لرستان براي مسئولين ارشدجنگ و نظام وتوان بالاي نظامي اين يگان در عملياتهاي متعددديگر،با صلاحديد فرماندهان جنگ به لشکر57اباالفضل (ع) ارتقا يافته و درآن برهه از جنگ همچون آفتاب درخشيد.همچنين شايسته است از دليرمردان و سرداراني که در سازماندهي و تشکيل تيپ و نهايتاً لشکر سرافراز و هميشه پيروز57 حضرت اباالفضل (ع) لرستان نقش بسزايي ايفا کرده اند ياد نماييم و بر ارواح ملکوتي شان درود بفرستيم. سرداران شهيدي همچون نعمت الله سعيدي، سيد
ولي الله خلفوند، محمدي سپهوند، عليراست پيرحياتي، توکل مصطفي زاده، حاج رحيم دلفان، داوود علي پناه، روح الله سپهوند، داريوش مرادي از خرم آباد و سرداران شهيد خيرالله توکلي، سيد مصطفي ميرشاکي، سيد جواد ميرشاکي، علي محمد نقيبي از اليگودرز و سرداران شهيد اصغر لشني، جلال ابراهيمي، فريدون دهقان، محمد رضا هاشمي، ابراهيم قائد رحمت، فتح الله ساکي زاده از دورود و سرداران شهيد محمد بروجردي، عبدالحسين کردي، محمد علي گودرزي، عبدالعلي اميري از بروجرد و سرداران شهيد حميد ابراهيمي، محمد آزاد بخت، فيروز سرتيپ نيا، حجت سرتيپ نيا، علي مردان آزاد بخت، نورمراد مقدسي و حميد مرادي از کوهدشت و سرداران شهيد احمد ميرصفي، ابراهيم اسداللهي، زمان کرمي، ابوالقاسم باقري از ازنا و سرداران شهيد درويشعلي شکارچي، ايرج عيدي نژاد، عيدي استويي، حاج جعفر کوشکي، ايرج ترکاشوند، محمود ويسکرمي، جمشيد سليماني، سيد عباس احمد پور، سيد محمد رضا موسوي، حسن نعمتي، محمد باقر مؤمني، هادي جودکي، عيدي شرفي، حاجي رضا هاشمي، کيومرث مهدي نژاد از پلدختر و شهيدان محمد علي يوسفوند، هاشم مرادي، علي دوست محمدي، موسي محمودي، مراد کياني، طهماسب اسلامي ومحمد مرادي از نورآباد و شهيداني چون حميد مرادي، محمد ولي رضايي، رحمان صالحي، محمد ولي بهرامي، يوسف ندري و اسد حسنوند از الشتر و...
همچنين سرداران حاج عبدالله احمدي، محمد شاهرخي، روح الله نوري، علي اکبري، مرتضي کشکولي، حبيب توکلي، علي عباس بهاروند، عليراست
ولي پور، علي بوالفتح، مهدي کمري و... که خداوند بر طول عمر و توفيقاتشان بيفزايد در تأسيس و تشکيل تيپ سرفراز و نهايتاً لشکر هميشه پيروز 57 اباالفضل (ع) لرستان نقش مؤثرداشته اند.
رزمندگان سلحشور لرستان در قالب لشکر هميشه پيروز 57 اباالضل (ع) با حضور پر رنگ در تمامي مناطق عملياتي غرب و جنوب و اکثرعملياتهاي جنگي، نام و آوازه فرزندان لر را بر صفحه هاي زرين تاريخ سراسر حماسه انقلاب اسلامي تا بدانجا ثبت و ضبط نمودند که رهبر معظم انقلاب زبان به تمجيد اين دلاوران گشوده و فرمودند: رزم فرزندان لر قبل از آنکه شنيدني باشد ديدني است. و به زعم نگارنده اين سطور، اين فراز از کلام رهبر فرزانه انقلاب حکايت از آن دارد که عظمت حماسه آفرينيهاي فرزندان خطه لرستان در دفاع از کيان اسلامي، فراتر از آن است که تاريخ نويسان بتوانند آن را به تصوير بکشند. در طول دوران هشت ساله جنگ تحميلي دشمنان عليه انقلاب ما، که به خاطر رشادتها و پايمردي و شهادت طلبي و سرانجام پيروزي نهايي رزمندگان اسلام، دوران هشت ساله دفاع مقدس نام گرفت، در هر نقطه اي از خطوط عملياتي که دشمن قصد داشت با استفاده از تجهيزات اهدايي غرب و شرق فشار بيشتري بر نيروهاي خودي وارد کرد ه و يا منطقه اي را به تصرف درآورد، اين رزمندگان و دلاورمردان و فرماندهان لرستان بودند که با حضور خود، تحرک دشمن را در نطفه خفه کرده و او را وادار به شکست و زبوني و عقب نشيني مي کردند. خلاصه جاي جاي خطوط عملياتي و مرزهاي غرب و جنوب همچون ارتفاعات قلاويزان و ميمک، کوههاي سر به فلک کشيده کردستان، برفهاي رنگ خون گرفته حاج عمران، دشتهاي تفتيده خوزستان، نيزارهاي گلگون جزيره مجنون، آبهاي نيلگون خليج فارس، باتلاقهاي مهيب جنوب غرب، ارتفاعات شاخ شميران، قميش، کچل بارا، کاتو، ناصر، گمو و مناطقي چون شرهاني، جفير، بستان، گيلان غرب، سرپل ذهاب، حميديه، دارخوين، کرخه کور، دشت عباس و... شاهد رزم و حماسه ستودني فرزندان غيور و برومند لرستان بوده که هنوز هم قطعات و قطراتي از اجساد و خون مقدس فرزندان لرستان را در خود به يادگار دارد. باشد تا ان شاء الله به پاسداشت خونهاي مقدسي که در اين راه براي پايداري نظام مقدس جمهوري اسلامي ريخته شده است همواره فرمان ولي فقيه را با گوش جان شنيده و با بصيرت و آگاهي در مسير ولايت فقيه و رهنمودهاي رهبري گام برداريم، زيرا رضايت خداوند و توصيه وسفارش و تأکيد شهيدان والامقام، حرکت پشت سر ولي فقيه و تداوم راه سرخ شهيدان است.درپايان لازم است اين نکته را ياد آوري نمايم که چون عنوان موضوع در خصوص رزمندگان لشکر 57 اباالفضل(ع)لرستان بود به اين اختصاربسنده نمودم وگرنه دلاورمرديهاي رزمندگان لرستان درلشکر84 پياده ارتش ونيزحضورمؤثر نيروهاي نظامي و انتظامي به همراه ديگراقشارلرستان،برکسي پوشيده نبوده و نخواهد بود.جادارديادوخاطره آن سبکبالان عاشق راگرامي داشته ودعا کنيم که خداوندمارالايق ومستحق تداوم راهشان گرداند.نگارنده اين سطور که چندصباحي افتخاردوستي وهمسنگري با آن شيرمردان وره يافتگان وصال وسرمايه هاي معنوي رادر مناطق عملياتي وعملياتهايي چون فتح خرمشهر،والفجر9،مرصاد،منطقه عمومي زبيدات و...راداشته، سالهاست درحسرت اينکه قدرآن دوران راآنچنان که بايدوشايددرک نکرده،مي سوزدوبه جايگاه رفيع شهداغبطه مي خوردو نگارش اين مسائل رابضاعت ناچيزخوددرقبال خون پاک ومقدس شهدا مي داند.باشدتا انشاءالله موردقبول روح بلند آنان قرار گيرد

 هفته نامه سياسي،فرهنگي و اجتماعي صبح صادق شماره 486دوشنبه11بهمن89صفحه4