به مناسبت ۱۶ آذر روز دانشجو
رکودتورمی در بازار جنبشهای دانشجویی و راهکارهای عبور از آن
دانشجوی خط امام و انقلاب بایستی مطالبه گر،اصلح گرا به جای شخص گرا و قائل به جداسازی خط انتقاد و مطالبه از شورش و تشویش باشد
✍ مسعود کریمیبیرانوند (دبیر واحد سیاسی تشکلهای اسلامی دانشگاهیان انقلابی لرستان)
بالاگریوه ؛ دانشجویان درسده بیستم میلادی همواره محوراعتراضات وتحولات اجتماعی وسیاسی بودهاند.مقتضیات سن جوانی (مانند جسارت، تحولخواهی، آرمانگرایی)، سر و کار داشتن با علم و آگاهی، برکنار بودن از دغدغههای معیشتی مثل اشتغال به کار و خانواده، امکان تجمع و همافزایی در محیط خوابگاه و دانشگاه ازجمله دلایل این امر است.
۱۶ آذر ۱۳۳۲ (شهادت دانشجویان معترض به سلطنت پهلوی وامپریالیسم آمریکا) بعنوان یک نقطه عطف تاریخی درمسیر جنبشهای دانشجویی ایران شمرده میشودو از آن پس انجمنها و تشکلهای مختلف دانشجویی با سه رویکرد چپ، راست و اسلامی به دنبال تحقق آرمانشهر مدنظرشان بودند.
بعد ازدفاع مقدس و فروپاشی بلوک شرق، بهنظر میرسد علیرغم تنوع و تفاوتهایی میتوان جریانات و جنبشهای دانشجویی را در دو دسته مقابل ردیابی کرد:
مخالفان نظام جمهوری اسلامی و مدافعان الگوی حکمرانی و سبک زندگی آمریکایی
مدافعان نظام جمهوری اسلامی و مخالفان استکبار و کفر جهانی به سرکردگی آمریکا
رقابت و تا حدی تضاد میان این دو رهیافت تا سال ۱۳۸۸ ادامه داشت و از آن زمان فعالیتهای سیاسی دانشجویان دچار افت محسوسی شد.
عدهای آن را ناشی از سیاست سرکوبگرانه دولت میدانستند؛ اما در دولتهای یازدهم و دوازدهم جمهوی اسلامی این وضع ادامه پیدا کردتا معلوم شودکه این مسئله دلایل دیگری داردو ممکن است دردی مزمن باشد.
سهولت و گسترش ارتباطات اجتماعی مجازی باعث شده تا دانشگاه انحصارخود را درتولید و انتقال آگاهیهای جمعی وسیاسی از دست بدهد. همچنین ممنوعیت حضور پلیس و نیروهای نظامی مزیت دیگردانشگاه بودکه باوجود ولنگاری فعلی درکنترل فضای مجازی دیگرامتیازی محسوب نمیشود.بعلاوه درشبکههای اجتماعی مجازی دردسرتدارکات لازم برای نشریههای کاغذی وجلسات و همایشهای حضوری مثل بودجه و اخذ مجوزهای لازم از مسئولان ذیربط و در نهایت پاسخگویی به حراست و مراجع امنیتی وجود ندارد.
صرفنظر ازمسألهی مزبور، هریک ازدو جریان دانشجویی غربگرا و اسلامگرا مشکلات خاص خود دارند.جریان دانشجویی غربگرا ریشه درباد داشته و طبیعی است که مانند تمام جریانات سیاسی وابسته به بیگانه روزی ازبین خواهد رفت. بیگانگی و ناسازگاری با ارزشها و منافع ملی ایرانیان وحتی وابستگی برخی سران تشکلهای دانشجویی به دولتهای غربی و گروهکهای تروریستی چیزی نبود که از دید ملت پنهان بماند. مضاف بر اینکه مشکلات داخلی و افول قدرت خارجی آمریکا واقعیتی انکارناپذیر است که اعتبار آبرویی و پشتوانه مالی و سیاسی این جریان را به خطر انداخته است. سرنوشت جریان غربگرا دیریا زود همان سرنوشت جریان شرقگراست.
در سوی دیگر؛جریان دانشجویی اسلامگرا با اینکه از بنیاد محکمتری برخوردار است و با موفقیتهای نسبی جمهوری اسلامی از اعتبار بیشتری برخوردار شده است، اما به نظر میرسد از ابتدا با یک متناقضنما روبرو بوده است.
توضیح اینکه مطالبهگری، تحولخواهی، عدالتطلبی و اعتراض در ذات جریانات و تشکلهای دانشجویی بوده است؛ اما دانشجویان موافقِ جمهوری اسلامی برای دفاع از انقلاب و نظام در برابر مخالفان داخلی و دشمنان خارجی غالباً در موضع دفاعی بودهاندو این به نوعی برای آنها شائبه محافظهکار و دولت-نهاد بودن به دنبال آورده است. البته پیشتازی در رویارویی با آمریکا و کشورهای مستکبر و مرتجع، قدری از سنگینی این اتهام کاسته است، اما این کافی نیست و باید بارِ مطالبهگری صحیح و انتقاد سازنده را به دوش بکشند.
همانطور که بایسته است دانشجویان مومن انقلابی در دفاع از اصول اسلامی و انقلابی خود چون کوه بایستند، همچنین شایسته است که نکات ذیل را مدنظر قرار دهند:
حمایت از روندها و جایگاهها به جای دفاع از اشخاص (اصلحگرایی بهجای شخصگرایی)، مطالبهگری جدّی از تمام مسئولان و جداسازی خط انتقاد و مطالبه از شورش و تشویش، وابسته نبودن به افراد و ارگانها و جریانات سیاسی و دولتی، نگاه بلندمدت داشتن و نیفتادن در دام روزمرگی ضمن لزوم توجه به مسائل روز.
بازار جنبشهای دانشجویی هماکنون دچار رکودتورمی است. دانشجویان خط امام و انقلاب بایدخود درشکستن یخ رکود،صفشکن باشندو منتظراقدام واکنشی نباشند.بهعلاوه تورمی که برخی مسئولان منفعتطلب بهواسطه بالا بردن هزینه مطالبهگری و انتقاد شفاف بوجود آوردهاند، باید توسط نهادهای تتقنینی و نظارتی مهار شود تا مدعیان دروغین مصلحت، اجازه برچسب زدن و حذف منتقدان دلسوز را پیدا نکنند.