چراجماعت زبان دنیابلد اینقدر افتضاح بالا آوردهاند ولی بازهم از رو نمیروند؟
مسأله این است که ما تاکی بایددرپوشش حمایت رسانهای سرمایههای اسرائیل،به این روندفاجعهبار ادامه دهیم؟ مسأله این است
بالاگریوه : ماکم مشکل نداریم دراین مملکت وراستش را اگربخواهی،کم هم امید نداریم به آینده همین خاک! اخیرا برخی رسانههای غربگرا- که به غلط اصلاحطلب نامیده میشوند- اما سخت مشغول شدهاند به تطهیرخاندان نشُسته پهلوی و سعی دارندبگویندخوب اگر بود،همان زمان شاه خوب بود و خلاصه که جمهوری اسلامی چقدر اخ است! سلمنا! شما اصلا برادرزاده سعودالقحطانی و محمد بنسلمان و انشاءالله که بارضاقلدر،محمدرضا و همین شاهزاده پیزوری پهلوی که دستش مثل خودتان پیش سعودی دراز است،محشور شوید! میانه این همه دروغ، اما این را هم به مخاطب ایرانیتان بگویید که تخصص شما تا بوده، وارونهنمایی حقایق بوده و چقدر دراین مسیربه همین جمهوری اسلامی مظلوم که 32 سال از40 سال حیاتش را خودشما دولتش را در دست داشتهاید، خیانت کردهاید.
ابدا نمیخواهم تلخ سخن گفته باشم یا دایره خودیهای انقلاب را تنگ کنم، بگذارید اما بپرسم که چراما باید حالا 6 سال پس از آغاز توفانی دولت آقای روحانی با سرود «آنچنان رونقی» و «چرخش سانتریفیوژ و چرخ زندگی مردم» هنوز در نقطه شروع ایستاده باشیم؟ چرا باید آقای روحانی و محمدجواد ظریف جسارت داشته باشند همچنان رویکردهای فاجعهبار خود در سیاست خارجی و اقتصاد را باز هم با ادبیاتی غلوآمیز تبلیغ وبه ملت تحمیل کنند؟ 21 تیرماه 95 سفیر کرهجنوبی در تهران گفت: «تاسفآور است که سفارت کرهجنوبی با وجود سپری شدن ۶ ماه از اجرایی شدن توافق برجام هنوز پول سفارت خودرا ازطریق قاچاق به ایران میآورد!» حالا هم سفیر همان کرهجنوبی درتهران مجددا میگوید:«سیستم پرداخت بر اساس واحد«وون» به این ترتیب است که پول نفت در حسابهای کره میماند و پول کالاهای کرهای که ایران میخرد، از این حساب پرداخت میشود. این پول امکان تبدیل به ارز دیگری را ندارد و مستقیم به ایران پرداخت نمیشود».
به دیگرسخن، آقای یوجانگهیان به مامیگوید: «پول نفت ایران را درحسابهایمان نگه میداریم و ایرانیها بهازای آن مجبورند ازما کالا بخرند».حسن روحانی و محمدجواد ظریف اما نه آن زمان که دوره اوبامای قشنگشان بودبه چشمهای ازحدقه درآمده ملت پاسخ دادندو نه حالاپاسخی به مردم خواهند داد.درعوض،با جدیت هر چه تمامترمشغول تبلیغ و بزرگنمایی سازوکار مالی اتحادیه اروپایی هستند که آن هم چیزی جزبرنامه نفت در برابر کالا نیست! تازه اگرعمرمان قدبدهد و عملیاتی شدنش را ببینیم! دژ آهنینی که به این اقدامات مملکت برانداز و اشتباه آقایان در زمینه اقتصاد و سیاست خارجی مشروعیت میدهد اما چیست؟چیزی جز همین رسانههای سمی اصلاحطلب که مکرر جامعه رادر برابرفجایع نو به نو خلقشده به وسیله سیاستهای دولت، سِر و بیحس میکنند؟!
مگر همشیره ابوی بنده بودکه همزمان با رونمایی ازدلارجهانگیری،تمثال جهانگیری رادرلباس سوپرمن باتیترهای «بازگشت اسحاق» وچندین تیتر روی اعصاب دیگر چاپ کرد؟! طنز ماجرا اینکه این جماعت مثلا رسانهای که باید به جامعه آگاهیبخشی کنند،عجیب توانایی دوگانهسوزی چندبعدی دارند. اینها همانگونه که نان جمهوری اسلامی را میخورند، آش سعودی را هم ناخنک میزنند و همانگونه که همین الان روزانه چندین مقاله پفکی دردفاع از سیاستهای مخرب دولت چاپ میکنند،مدعی انتقاد ازدولت و ربط نداشتن دولت به اصلاحطلبان هم هستند!جالب اینکه درمیدان طنز هم سعی میکنند بیشتر از هرکسی روحانی و تیمش را مسخره کنند!روشن است که با وجود چنین جماعتی ما نیاز به دشمن نخواهیم داشت و درست گفته آن صهیونیست که: «اصلاحطلبان بزرگترین سرمایه اسرائیل در ایران هستند».
ما به لطف وارونهنمایی این جماعت از واقعیات،چنانکه در ابتدا گفتم،هنوز پس ازگذشت 6 سال از دولت کلید،در ابتدای راه هستیم. روحانی و ظریف نشان دادهاند با همان روحیه و توانمندی و حتی به مراتب بیش از سال 92، انگیزه و انرژی تکرار اشتباهات خانمانبرانداز خود را دارند. جامعه در فهم مسائل اصلی خود دچار اشتباه است و بیشترین تقصیر در این زمینه، ابتدا متوجه اصلاحطلبان و سپس حسن روحانی و دولت است. راستش را بخواهید،اگرمن رئیس صداوسیما بودم، در جهت افزایش امید و منع یأسپراکنی، اول از همه،دستور منع پخش سخنان حسن روحانی و محمدجواد ظریف را صادر میکردم. نمیشود دیروز به مردم گفت «برخی میگویند تحریمها را دور میزنیم، ولی نمیگویند از جیب چه کسی؟ از جیب مردم؟» ولی حالا بگوییم: «ما با افتخار تحریمها را دور میزنیم!» مردم نه عقبمانده ذهنی هستند نه آلزایمر دارند که این سخنان را فراموش کنند.
مسأله اصلی کشور اکنون این نیست که اروپا کی مهلت چندهفتهای آقای روحانی رابرای جبران خروج کدخدا از برجام، تمامشده تلقی خواهد کرد، SPV چی هست یا اینکه وضعیت فشارهای ایمیلی به کجا رسید.مسأله این است که ما تاکی بایددرپوشش حمایت رسانهای سرمایههای اسرائیل،به این روندفاجعهبار ادامه دهیم؟ مسأله این است که چرا جماعت زبان دنیا بلد اینقدر افتضاح بالا آوردهاند ولی باز هم از رو نمیروند؟ خروجی و تداوم چنین روندی همین میشود که دیوانهبازیهای جدیدی چون خوشحالی از رأیآوری دموکراتها در کنگره سخن روز شود و جامعه باز هم حساسیت لازم را در برابر طی مسیر اشتباه دولت نخواهد داشت. اینکه تصور کنیم هیلاری کلینتون برخورد ملایمتری با ما میداشت حتما ناشی از حماقت است.
تصور این است که برجام در صورت رأیآوری کلینتون هم هر روز زخم جدیدی برمیداشت و اگر ترامپ راهش را بلد نیست، او حتما در ازای هیچ و همزمان با چندپاره کردن برجام، باجهای بسیار سنگینتری ازدولت روحانی و درواقع از جیب ملت ایران(!) میگرفت. پایگاه آمریکایی نشنالاینترست که از قضا از منتقدان سیاستهای دونالد ترامپ است، پیش از برگزاری انتخابات ریاستجمهوری اخیر آمریکا در زمینه مقایسه همین دو مینویسد: «خطمشی سیاسی هیلاری کلینتون در سیاست خارجه خطرناکتر از شعارها و بیانیههای تند دونالد ترامپ، نامزد حزب جمهوریخواه است!» اساسا با این دستفرمان، فعال شدن همان SPV هم به چندین باج دیگر مشروط خواهد شد. روسیاهی این سالها بر چهره سلبریتیهای جورشده و رسانههای غربگرا تا ابد خواهد ماند! / وطن امروز