جمعه، 10 فروردین 1403
سیاست
شناسه خبر: 2757
  • 0

نماینده سابق مردم تهران در مجلس:

لاریجانی به اندازه روحانی و ظریف در موضوع برجام مقصر است

مردم ایران باید بدانندکه آقای علی لاریجانی به اندازه روحانی و ظریف در موضوع برجام مقصر است و همینطور دوستان و نزدیکان لاریجانی در مجلس مانند کاظم جلالی.مقصرین اصلی در برجام هستند

بالاگریوه ؛ گروه سیاسی: نماینده سابق مردم تهران با اشاره به اقدام دیشب رئیس جمهور آمریکا و اظهارتمایل مقامات دولت کشورمان به ادامه برجام با کشورهای اروپایی اظهار داشت: شب گذشته شاهد بودیم که آمریکا تیرخلاص را به برجام زد و ازمعاهده خارج شد.با توجه به این موضوع و همچنین تصمیم اخیر مقامات دولتی در انجام مذاکرات دوباره با کشورهای اروپایی، دو نکته مهم به نظر بنده می رسد که خدمت شما و مخاطبان عرض می کنم. زمانی که دولت اول آقای روحانی شروع بکار کرد، مقام معظم رهبری به دولت اجازه داد تا مذاکرات هسته ای با آمریکا صورت بگیرد. اکنون و با شکست تئوری اعتماد به آمریکا، مسئولان محترم مجددا از مذاکرات با اروپا می گویند. جالب است که آقای روحانی در سال های 83 و 84 مسئول مذاکرات هسته ای بود، آنجا به صراحت اعلام می کند که اروپا در مقابل آمریکا قدرتی ندارد و به تعبیری اختیارش دست خودش نیست. جمله او این است که اروپایی ها با یک تشر آمریکا عقب نشینی می کنند. به همین خاطر در فاصله چندروز مانده به پایان مسئولیتش در پرونده هسته ای طی نامه ای به البرادعی تصریح می کند که ما از این مذاکرات تقریبا هیچ چیزی به دست نیاوردیم.

به گزارش بالاگریوه به نقل ازرجانیوز، وی در همین راستا افزود: اکنون بایدببینیم دولتی که به صراحت مذاکره با اروپا را بی فایده می دانست و به همین خاطر به سمت مذاکرات با آمریکا رفت، چه چیزهایی به دست آورده است؛ ما الان و پس ازبرجام 90درصد توان هسته ای مان را از دست داده ایم. به این معنی که غنی سازی در فوردو تعطیل شده و اکثریت سانتریفیوژهای آنجا جمع آوری شد. حتی دانش هسته ای در فوردو ممنوع شد. در راکتور اراک بتن ریزی شد. همه سانتریفیوژهای بالاتر از نسل 1 انبار شده اند. نظارت های آژانس آنلاین شده است و متخصصین خودمان را هم اخراج کردیم. به طوری که مسئول کل سایت نطنز به خاطر امرار معاش الان در آب و فاضلاب مشغول بکار است! ما همه این ضربات را متحمل شدیم تا تحریم ها برود. یعنی اگر 90 درصد هسته ای را از دست دادیم، از آنطرف هم باید 90 درصد تحریم ها برداشته می شد. در حالی که آمریکا از همان اول اعلام کرد که فقط دوازده درصد تحریم های هسته ای را تعلیق می کنم و متاسفانه آقایان هم قبول می کنند. این دوازده درصد هم بحث فروش نفت و ارتباطات بانکی بود که هیچ کدامش کامل محقق نشد.

به گفته نبویان، رهبر انقلاب از همان ابتدا به صراحت فرمودند که اجرای تعهدات ما باید گام به گام صورت بگیرد. چون طرف غربی قابل اعتماد نیست. اما آقایان علیرغم این فرمایش رهبری، همان ابتدای کار تمامی تعهدات طرف ما را اجرا کردند بدون اینکه هیچ تعهدی از سوی آنها انجام شود. نکته دومی که رهبر انقلاب از تیم مذاکره کننده خواسته بودند، این بود که ضامن انجام تعهدات ایران یک نهاد بین المللی به نام آزانس اتمی بود که آیا تعهدات ما بصورت کامل اجرا شده است یا نه؛اما ضامن انجام تعهدات طرف مقابل چیست یا کدام نهاد بین المللی است؟ این  سوالی بود که بنده در کمیسیون ویژه برجام از آقای عراقچی پرسیدم که آقای عراقچی گفت: هیچ! با همه اینها رهبری در نامه 29 مهرماه همان سال تاکید کردند که حالا که هیچ نهاد بین المللی انجام تعهدات طرف غربی را ضمانت نمی کند لااقل شما یک امضا و تعهد کتبی از رئیس جمهور آمریکا بگیریدکه این کار را هم نکردند. حاصل همه این بی توجهی ها این شد که ما تمامی دستاوردهای هسته ای خود را از دست داده ایم، گرانی روزانه دلار، کاهش ارزش پول ملی و بیکاری گسترده را شاهدیم و اینکه کشورهای حقیر منطقه هم ما را تهدید می کنند.

این عضو کمیسیون ویژه برجام افزود: متاسفانه واکنش مقامات دولتی و اصلاح طلبان به همه انتقادات دلسوزان این بود که در صورت تاخیر در اجرای برجام، کشور روزی هزار میلیارد تومان ضرر خواهد کرد! از آن طرف هم آقای روحانی برجام را آفتاب تابان و مهم تر از فتح خرمشهر معرفی کرده و منتقدان را حسود، افراطی، کم عقل، جیب بر و ... نامید!

 رئیس مجلس به اندازه روحانی و ظریف درموضوع برجام مقصر است

حجت الاسلام نبویان در بخشی دیگری از این گفتگو به نقش مجلس در موضوع برجام اشاره کرد و گفت: مردم ایران باید بدانند که آقای علی لاریجانی به اندازه روحانی و ظریف در این موضوع مقصر است. همینطور دوستان و نزدیکان آقای لاریجانی در مجلس مانند کاظم جلالی. اینها مقصرین اصلی در برجام هستند و مطلقا اجازه نمی دادند که انتقاد جدی در مجلس مطرح شود.

به گفته این نماینده مجلس اکنون صلاح در این است که آقای ظریف استعفا دهد و پاسخگو باشد. همچنین مجلس باید آقای روحانی را استیضاح کند. نکته تاسف انگیز این است که همین آقایان مجدد دارند اشتباه گذشته را تکرار کرده و به سمت مذاکره با اروپا می روند. اروپایی که آقای روحانی پس از دو سال مذاکره در سال 84 گفته است: "علیرغم دوسال همکاری بسیار گسترده با اروپا و عمل به درخواستشان، تقریبا هیچ چیز بدست نیاورده ایم." همچنین آقای روحانی در کتاب خود آورده است: "اما اینکه آیا نظرات اروپایی ها با آمریکا دقیقا یکی بود یا نه، باید گفت که هرچند در هدف نهایی دارای اشتراک نظر بودند، اما همواره در استراتژی و نحوه عمل اختلافاتی با یکدیگر داشتند". در موضع دیگر آورده است: "واقعیت این است که در این مسئله که اروپا و امریکا برای دستیابی جمهوری اسلامی ایران به چرخه سوخت ایجاد مانع کنند، اتفاق نظر دارند.در این هدف،اختلاف نظری با هم ندارندو لذا اروپایی هادر پیش نویس اول خود، توقف غنی سازی را مطرح کرده بودند...امریکا و اروپا و بسیاری از کشورهای دیگر، در مسئله غنی سازی کنار یکدیگر هستند. این طور نیست که فقط امریکا مخالف غنی سازی باشد." آقای روحانی همچنین در این مورد آورده است: "... البته مخالفت آمریکا در زمینه اعلام فرمول تضمین عینی، اروپا و آژانس را دچار مشکل کرد و متاسفانه هیچ یک از آنها توان کافی برای ایستادگی در برابر فشار امریکا را نداشتند... طبق توافق پاریس، ما و اروپا باید مذاکره می کردیم تا به توافقی بلند مدت دست یابیم که متاسفانه به سرانجام نرسید. دلیل اصلی عدم دستیابی به اهداف مورد نظر، فشار آمریکا و عدم توان کافی اروپا برای ایستادگی بود...متاسفانه امریکا وقتی فشار را زیاد می کند، اروپایی ها قدرت ایستادگی ندارند، این را ما شاهد بودیم" آقای روحانی در مورد ضعف های اروپا موارد زیادی را بیان می کند، ازجمله، تزلزل در تصمیم گیری، وابستگی به آمریکا و ... ایشان آورده است.

حجت الاسلام نبویان در همین راستا تاکید کرد: به اعتقاد آقای روحانی، علت حل نشدن مشکلات در مذاکرات هسته ای آن است که نظام، به آنها اجازه مذاکره با آمریکا را نداده است، در حالی که توافق با امریکا مانند آن است که شما سوار بنز شوید، اما توافق با اروپا مانند آن است که سوار پیکان شوید، و روشن است که بنز، بهتر، مطمئن تر بوده و سریعتر ما را به هدف می رساند.  او پس از یک سال و چندماه مذاکره با سه کشور اروپایی، در مصاحبه رادیو-تلویزیونی خود در تاریخ 10/9/1383 می گوید: "در اینجا می خواهم نکته ای را بگویم که ممکن است خوشایند اروپا نباشد، ولی چون این مسئله تکرار شده است که چقدر به اروپا اعتماد داریم؟ مثالی می زنم تا نظرم روشن شود. اگر پول و امکانات کافی برای خرید ماشین بنز ندارید و یک ماشین پیکان می خرید، توقع شما باید در حد پیکان باشد، بعد نباید گله کنید و توقع داشته باشید که چرا پیکان سرعت بنز و استحکام بنز را ندارد. به هر حال پیکان است. باید توقع پیکان را داشته باشید و نه بنز. ... ضمن اینکه متاسفانه امریکا وقتی فشار را زیاد می کند، اروپایی ها قدرت ایستادگی ندارند. این را ما شاهد بودیم. به هر حال پیکان است. بعضی انتقاد نکنند که چرا از اول نرفتید بنز بخرید؟ بنز بهتر بود و سریع تر ما را به هدف می رساند و مطمئن تر هم بود و با دردسرکمتر.امکانات ما درحد پیکان بود اجازه نداشتیم بنز بخریم." آقای روحانی در موضع دیگر همین مسأله را مطرح می کند: "البته مذاکره با اروپا بهترین گزینه برای همکاری نبود، ولی انتخاب بهتری هم نداشتیم. من با بیانی در یک مصاحبه مطبوعاتی در سال 1383 گفتم ما بین دوچرخه و پیکان مخیر بودیم. دوچرخه غیر متعهدها و پیکان، همان انگلیس به اضافه فرانسه و آلمان بودند. بنز هم (امریکا) بود، ولی ما اجازه نداشتیم از آن استفاده کنیم. پس ناچار شدیم بین آن دو، پیکان را انتخاب کنیم. در این حالت، دیگر نباید توقع بنز از ما داشته باشید." آقای روحانی همچنین در این مورد تصریح می کند که "یکی دیگر از مشکلات ما این بود که برخی از مسئولین کشور باور نمی کردند که اروپا به تنهایی قادر به حل کامل مسئله نیست ما می گفتیم توان اروپا هم در آژانس و هم در شورای امنیت محدود است و حتی برای تضمین امنیت خودش نیز محتاج امریکا است. اروپایی ها حتی نتوانستند یک هواپیمای ایرباس را بدون هماهنگی با امریکا به ما بفروشند. به عبارتی، اروپایی که قادر نیست هواپیمای ساخت خودش را به ما بفروشد، چگونه می تواند تضمین امنیتی ارائه دهد؟ سیاست نظام هم بر اصل عدم مذاکره با امریکا بود." به اعتقاد آقای روحانی، بدون حضور آمریکا در مذاکرات مشکل ما حل نمی شود و اروپا با مخالفت آمریکا نمی تواند کاری از پیش ببرد: "این گونه نبود که اروپایی ها اصلا زیر بار غنی سازی نروند، اما چون امریکایی ها مخالفت می کردند برای اعلام توافق مشکل داشتند. فیشر هم بعدها (در سال 1385 در برلین) به من گفت ما به توافق رسیده بودیم، ولی امریکایی ها نگذاشتند. البته این موضوع که اروپا به تنهایی نمی تواند کار را تمام کند، از روز اول برایمان روشن بود، لذا می گفتیم باید نماینده امریکا، در مقطعی، به جمع سه کشور [انگلستان، فرانسه و آلمان] بپیوندد. دیدیم که اروپا در توافق بروکسل با تًشر امریکایی ها عقب نشینی کرد. توافق من با شیراک و شرودر در اسفند 1383 هم به دلیل مخالفت بوش عملی نشد. بعدا در مقطع مذاکرات ژنو (خرداد 1384) هم اروپا به دلیل مخالفت امریکا از اعلام موافقت با راه اندازی مجدد UCF اصفهان، سر باز زد... برخی اعضای تیم هسته ای [یعنی آقایان ناصری، البرزی، موسویان به ریاست آقای ظریف ] از ابتدا معتقد بودند مسئله هسته ای بدون ورود امریکا به حل و فصل نهایی نمی رسد و اروپایی ها نمی توانند به تنهایی آن را حل کنند... از طرفی هم نمی توانستیم به اجرای تعهدات از سوی اروپایی ها اعتماد کافی داشته باشیم، تا مسئولین کشور را نیز نسبت به نتیجه نهایی توافق مطمئن سازیم، چه اینکه اروپا طرف قدرتمندی نبود و معمولا در برابر فشار امریکا عقب نشینی می کرد."

نامه مهم روحانی به البرادعی در سال 84

عضو کمیسیون ویژه برجام در مجلس نهم با اشاره به این اظهارات 13 سال پیش روحانی تاکید کرد: آقای روحانی در نامه ای که در انتهای دوره مسئولیت خود در تاریخ۱۰/۵/۱۳۸۴(اول اوت ۲۰۰۵) به عنوان از سرگیری UCF اصفهان نوشته و به آژانس فرستاده شده است، آورده است: از اوایل دهه ۸۰ میلادی، برنامه صلح‌آمیز هسته‌ای و حق غیر قابل انکار ایران نسبت به فناوری هسته‌ای، هدف گسترده‌ترین و شدیدترین نقض‌ها، تضییقات، مداخلات و تبلیغات نادرست قرار گرفته است؛

معاهدات معتبر و الزام‌آور برای ساخت نیروگاه‌های برق هسته‌ای، به صورت یک‌جانبه ملغی شدند؛

مواد هسته‌ای که به صورت قانونی خریداری شده بودند و در مالکیت ایران قرار داشتند، به صورتی غیرقانونی بلوکه شدند؛ ...

در اکتبر ۲۰۰۳، ایران با دولت‌های فرانسه، آلمان و انگلستان وارد توافقنامه‌ای شد، با این انتظار صریح که فصل جدیدی را مبتنی بر شفافیت کامل، همکاری و دسترسی به فناوری‌های هسته‌ای و دیگر فناوری‌های پیشرفته باز کند. ایران با برخی اقدامات مهم در زمینه شفافیت و اعتمادسازی توافق کرد و به فوریت و به طور کامل، آنها را اجرا کرد:

- امضاء و آغاز اجرای فوری و کامل پروتکل الحاقی؛

- گشودن درهایش به سوی یکی از مداخله‌آمیزترین و گسترده‌ترین بازرسی‌های آژانس بین‌المللی انرژی اتمی؛

- فراهم آوردن مجموعه‌ای از جزئیات فعالیت‌های صلح‌آمیز هسته‌ای‌اش ... ؛

- شروع  و تداوم تعلیق داوطلبانه حق قانونی خود برای غنی‌سازی اورانیوم، به عنوان اقدام اعتمادساز، ظرف ۲۰ ماه گذشته؛

- گسترش دامنه تعلیق در فوریه و نوامبر ۲۰۰۴، در پی توافقات با سه کشور اروپایی و اتحادیه اروپا در بروکسل و پاریس، برای تحت پوشش قراردادن فعالیت‌هایی که کاملا فراتر از تعریف اولیه آژانس از «غنی‌سازی» و حتی «فعالیت‌های مرتبط با غنی‌سازی» بود.

متاسفانه در مقابل اگر نگوئیم هیچ، ایران مابه‌ازای بسیار اندکی دریافت کرد و بارها اقدامات اعتمادساز خود را افزایش داد و تنها در عوض آن، با قول‌های انجام نشده و درخواست‌های بیشتر روبه‌رو شد.  قول‌های اکتبر ۲۰۰۳ سه کشور اروپایی در باره همکاری هسته‌ای، امنیت منطقه‌ای و منع گسترش، هنوز حتی بررسی هم نشده‌اند. تعهد فوریه ۲۰۰۴ سه کشور اروپایی که به عنوان مابه‌ازای گسترش تعلیق به مونتاژ و تولید قطعات ارائه شده بود و بر مبنای آن سه کشور متعهد شده بودند که «تلاش‌ فعالانه به عمل آورند تا تلاش‌های ایران در اجلاس ژوئن ۲۰۰۴ شورای حکام شناسایی شده، به شکلی که شورا بعد از آن تنها بر مبنای گزارش مدیرکل، هرگاه و اگر براساس رویه عادی اجرای قرارداد پادمان و پروتکل الحاقی ضروری دانست، عمل کند» تحقق نیافت تا اینکه ایران در نوامبر ۲۰۰۴ موافقت نمود تعلیق داوطلبانه خود را بیشتر گسترش دهد، به نحوی که تاسیسات تبدیل اورانیوم را که به وضوح توسط دبیرخانه آژانس به عنوان خارج از شمول هرگونه تعریف از «فعالیت‌های مربوط به غنی‌سازی» تعیین شده بود، در برگیرد. و سه کشور اروپایی/اتحادیه اروپا هنوز به تعهد خود در موافقتنامه نوامبر ۲۰۰۴ پاریس مبنی بر شناسایی «اجرای بدون تبعیض حقوق ایران براساس معاهده گسترش مطابق با تعهداتش براساس این معاهده» عمل نکرده‌اند.  پس از گذشت بیش از سه ماه مذاکره بعد از موافقتنامه پاریس، آشکار شد که سه کشور اروپایی/اتحادیه اروپا خواهان تطویل مذاکرات و احتمالا عدم دستیابی به نتیجه مطلوب هستند و بنابراین، نمی‌خواهند در برابر حق غیرقابل انکار ایران برای از سرگیری فعالیت غنی‌سازی تسلیم شوند و ... ؛  علی‌رغم همه تلاش‌های صادقانه خود و حداکثر انعطاف، ایران تا امروز پیشنهادی از سه کشور اروپایی/اتحادیه اروپا دریافت نکرده و تمامی اطلاعات علنی و دیپلماتیک حکایت از آن دارد که پیشنهاد حتی در زمانی که ارائه شود، کاملا غیرقابل قبول خواهد بود. پیشنهادی که براساس اطلاعات ما برای ارائه آماده شده است، نه تنها حقوق ایران را برای توسعه صلح‌آمیز انرژی هسته‌ای مورد توجه قرار نمی‌دهد، بلکه حتی در حد اصلاح محدودیت‌های غیر قانونی و ناموجهی که بر اقتصاد و توسعه فناوری ایران اعمال شده نیز نیست. حالا این بماند که از بحث ارائه تضمین‌های قطعی برای همکاری اقتصادی، فناوری و هسته‌ای و تعهدات محکم در خصوص مسائل امنیتی هم سخنی به میان نخواهد آمد. در حالی‌که ما به وضوح روشن نموده بودیم، برای مورد مصالحه قراردادن حق غیرقابل انکار ایران در تمامی جنبه‌های فناوری صلح‌آمیز هسته‌ای، هیچ مشوقی کفایت نخواهد کرد، مشوق‌های تدوین شده برای ارائه به خودی‌خود، سخیف و کاملا نامتناسب با توانمندی‌های و الزامات گسترده ایران هستند... تعلیق برای مدت نزدیک به ۲۰ماه با تمام عواقب اقتصادی و اجتماعی که آثار آن متوجه هزاران خانواده بوده، حفظ شده است. سه کشور اروپایی/اتحادیه اروپا در رفع هیچ‌یک از ابعاد گوناگون محدودیت‌های مربوط به دستیابی ایران به فناوری پیشرفته موفق نبوده‌اند. با وارونه کردن منطق و هدف، این اتحادیه در تلاش بوده که تعلیق را طولانی نموده و بدین‌وسیله سعی داشته است تا به طور موثری به جای اجرای تعهدات مورخ اکتبر ۲۰۰۳ و نوامبر ۲۰۰۴ خود در مورد برطرف ساختن این محدودیت‌ها، محدودیت‌ها و جلوگیری از دسترسی را گسترش دهد.

حجت الاسلام نبویان با طرح این پرسش که اگر طبق گفته های خود آقای روحانی در سال 84 اروپا قابل اعتماد نیست و توان ایستادگی در مقابل آمریکا را هم ندارد، دلیل مذاکره دوباره ایران با این اتحادیه چیست؟؛ تصرح کرد: اگر موضوع مذاکره برجام است که با اقدام دیشب برجام عملا به پایان رسیده است. اگر در خصوص موشکی و توان منطقه ای ایران است که نتیجه آن خلع سلاح و ناامنی بیشتر ایران خواهد بود. نکته مهم دیگر در این خصوص این است که این بار چه کسانی می خواهند بروند مذاکره کنند. یعنی قرار است دوباره همین آقای ظریف و عراقچی و روحانی برای مذاکره بروند؟ اینها که در سال ها 82 تا 84 دو سال مذاکره کرده و در انتها گفته اند که نتیجه مذاکره با اروپا "هیچ" بوده است! نتیجه مذاکره آقایان با آمریکا از سال 92 هم که پیش روی ملت ایران است و جز بیکاری و فساد و فلاکت و تعطیلی کارخانه ها چیز دیگری نبوده است. پیشنهاد بنده این است که تیم مذاکره عوض شده و افرادی از جنس سردار سلیمانی برای این کار مامور شوند تا بتوانند از حقوق ملت ایران دفاع نمایند. چرا که عملکرد این افراد که البته از روی خیانت نبود و بخاطر جهالت صورت گرفت، ذلت را برای ملت ایران به دنبال داشته است.

دسته بندی: سیاست
تبلیغ

نظر شما

  • نظرات ارسال شده شما، پس از بررسی و تأیید در وب سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.
نام شما : *
ایمیل شما :*
نظر شما :*
کد امنیتی : *
عکس خوانده نمی‌شود
برای کد جدید روی آن کلیک کنید