جمعه، 7 اردیبهشت 1403
سیاست / اجتماع
شناسه خبر: 369

باوجود ظرفيت هاي بي نظيرگردشگري،ميراث فرهنگي،كشاورزي و دامداري :

چرا شهرستان پلدختر همچنان محروم است ؟

بالاگریوه: چرا شهرستان پلدختر با دارا بودن امکانات بالقوه طبیعی، بسترهای توسعه و سرشار از پتانسیل های عظیم مادی و معنوی همچنان محروم است ؟

بالاگريوه-مفهوم توسعه یکی ازمهمترین مفاهیم رایج درعلوم اجتماعی است که اندیشمندان وصاحبنظران درتعریف آن اتفاق نظر ندارند.رشد اقتصادي،   اجتماعی وفرهنگی کشورهای غربی بعدازجنگ جهانی دوم وافزایش شکاف میان این کشورها و کشورهای جهان سوم  باعث ترویج و تکامل ادبیات توسعه با هدف کشف چگونگی بهبود شرایط کشورهای عقب‌مانده شد.امروزه درباره مفهوم توسعه و علل وعوامل توسعه نیافتگی نظریات مختلفی وجودداردکه در اینجا مجالی برای پرداختن به آن نیست.

با این حال کلمه توسعه معنا و مفهومی رابه ذهن متبادر می کند که بیانگر: پیشرفت، حرکت رو به جلو، دستیابی و استفاده از تکنولوژی روز، کنار گذاشتن روشهای قدیمی وسنتی، دستیابی به اهداف و غایات مطلوب از طریق افزایش و بازدهی تولید و همچنین بهبود در وضع نهادها و دستیابی به یک سیستم موزون و هماهنگ به طوری که بتوان بر شرایط نا مساعد فائق آمد و آن را برطرف کرد.

توسعه در زمینه های مختلفی مورد بررسی قرار می گیرد که مهمترین آنها عبارتند از:توسعه اقتصادی- توسعه سیاسی- توسعه فرهنگی و ...

ابتدابایداشاره کردکه طرح موضوع "علل عدم توسعه یافتگی شهرستان"خودمبتنی بر این پیش فرض است که "شهرستان پلدختر توسعه یافته نیست". البته دفاع از این گزاره چندان هم سخت نیست. ولی طرح این موضوع و بررسی آن نیازمند توافق مشترک روی این پیش فرض است.مجموعه شاخص های شهرستان در زمینه درآمد سرانه ساکنین،وضعیت اشتغال وبیکاری درسطح شهرستان، سطح خدمات درشهرستان، وضعیت صنعتی و کشاورزی شهرستان همه و همه موید عقب ماندگی مفرط شهرستان هستند

ناگفته نماند، استان لرستان بر اساس فهرست وسیعی از انواع شاخص های اقتصادی در کل از نظر اقتصادي دربين استانهاي کشور و در مجموع در اقتصاد ملي از موقعيت ضعیفی برخوردار است. با وجود منابع غني طبيعي، تنوع آب و هوایی، آب فراوان، دشت های وسیع، معادن متنوع، فراواني نیروی کارجوان و سرشار از قابلیت های گردشگری و ...این استان نتوانسته است به تناسب توانمندی ها و فرصت های خود از اقتصاد ملي سهم مناسبی کسب کند. نوسانات در نرخ رشد بخشهاي مختلف اقتصاد استان، وضعیت توسعه یافتگی این استان را بسیار نامناسبتر جلوه گر می کند (عزتی، [1]10:1380).

برهمین اساس شهرستان پلدختر نمیتواند آهنگی جدای از عقب ماندگی استان داشته باشد، اما واقعیت این است که هم از بیرون استان هم از درون استان به شهرستان پلدختر به عنوان یک شهرستان محروم و به عبارتی مناسب تر یک شهرستان توسعه نیافته ( عقب مانده ) نگاه می­شود.

هدف اساسی مادراین نوشتاربررسی موانعی است که راه توسعه شهرستان راسدنموده اند.و سعی میکنیم به این پرسش اساسی پاسخ دهیم که چرا با وجود این­که بارهاوبارها اززبان صاحبان مسندو مرکب شنیده ­ایم پلدختر دارای امکانات بالقوه طبیعی ودارای بسترهای توسعه وسرشارازپتانسیل های عظیم مادی ومعنوی است.ولی بااین حال ازنظرشاخصهای توسعه نه تنهاازوضعیت مطلوبی برخوردارنیست که دچارعقب ماندگی شدیدنیزمیباشدو مردمش  بامحرومیت دسته وپنجه نرم می­کنند.

درنهایت به راه کار هایی که به برون رفت از این وضعیت کمک می­کنند اشاره می­کنیم .

 عوامل عدم توسعه یافتگی شهرستان

 باتوجه به این­که توسعه دربر گیرنده جوانب گوناگون زندگی اجتماعی است در بررسی موضوع معمولاً به موانع فرهنگی ،اجتماعی، اقتصادی و سیاسی اشاره می­گردد.براین اساس دراین نوشتارمختصربانگاهي اینچنینی نقش عوامل فوق درعقب ماندگی شهرستان مدنظر میباشد.

   الف – موانع فرهنگی

اساساًبراي اين­كه توسعه و پیشرفت درجامعه ایی شكل گرفته وبه ثمر برسد، لازمه ي آن درعقلايي شدن معرفت ها، وقوف افراد، ترويج روحيه ي همه خواهي افراد براي عضويت درجامعه ومشخص شدن روابط آنان به روابطي معلوم، مشخص و منظم خواهد بود. در اين صورت مي توان از نيروي انسان ها و نيرو هاي عظيم بالقوه آنان و از جمله سرمایه های آنها بهتر استفاده كرد. اين امرمی تواند بهره وري بهتر و كارآمد تر سرمايه و تكنولو‍ژي مواد و انرژي را نیز شكل داده و روشهاي برخورد با مسائل و مشكلات فردي، خانوادگي و اجتماعي و اقتصادي را بهبود بخشند.

1-مؤلفه‌هاي فرهنگي تاثيرگذاربرتوسعه طيف وسيعي ازعناصر رواني واجتماعي وحتي شخصيتي رادربر مي‌گيرد.احساس غرور و سربلندي ،حس رقابت و برتري طلبي ، انگيزه پيشرفت ، وجدان كاري ،سخت كوشي ،اميدواري ،احساس نزديكي و يكپارچگي شهروندان،احترام به قانون ونظم ،احساس دلبستگي به محل زندگي استقبال ازدستاوردهاي مثبت فرهنگي ساير جوامع از جمله عوامل مهم رواني توسعه در يك جامعه به حساب مي‌آيندو میتوانند در توسعه یک جامعه نقش داشته باشند.با این­حال  بدون هیچ تأمل و بررسی می توان نتیجه گرفت که  دراین  شهرستان فرهنگ مبارزه برای طلب حق ، دچارمشکل است انگیزه پیشرفت خواهی وموفقیت طلبی مردمان ضعيف است ،تقدیرگرایی منفی دراین شهرستان رواج دارد،قناعت گرایی به صورت منفی رایج است؛ ثروت گرایی عقلانی ومشروع چندان تشویق نمی شود؛ کارآفرینی اهمیت بالایی نداردو به کارآفرینان از به لحاظ جایگاه اجتماعی توجه چنداني نمي شود ؛مسوولیت پذیري مردم تاحدودي كم رنگ شده و گفتمان "به من چه! "و"کلاه خودت رو بگیر که باد نبره"کاملاً در جریان است؛ تنها انتظاراتی که از مدیران خود دارند،انتظارات عاطفی و احساسی است و نه انتظارات توسعه ای، مردمان این مناطق کم خواه، قانع در خواستن، دارای آرزوها و آرمان های کوچک، رویکرد اقتصادی آنها مبتنی بر معیشت است و نه تولید ثروت،هدف گذران امروز است و چو فردا بیاید فکر فردا کنند. فکر می کنند توسعه چیزی است که باید به آنها داده شود و نه این که برای رسیدن به توسعه باید تلاش کرد و توسعه را به دست آورد. این روحیه باعث شده تا افرادهر آنچه که بر آنها روا می­شود بدون هیچ مخالفتی بپذیرند.معمولاً درمواجه با موارد نارسایی یک وجه مشترک دارند و آن اینکه جای شکرش باقی است که فعلاً این هست اگرنباشدچه­ میکنیم ؟ 

2 -نکته دیگردلسردی وناامیدی قشرتحصیلکرده ونخبگان شهرستان است که چون احساس می­شود مورد بی مهری تصمیم­ گیران و تصمیم سازان قرارگرفته­اند به زندگی روزمره خود مشغول گشته و موضع بی تفاوتی اتخاذ کرده ­اند. 

 ب- موانع اجتماعی

 موانع اجتماعی نیز به نوبه خود عامل بازدارنده توسعه میباشند.

۱- شهرستان پلدختر همانندسایر نقاط کشور دارای ساختار سنی جوان جمعیت هست - جمعیتی معادل 76541 هزار نفر از اين جمعيت 44 درصد زير 15 سال و 7/52 درصددر گروه سني 64-15 و3/3 درصددرگروه سني 65سال به بالا قرار دارند-  ساختارجوان جمعيت و نرخ بيکاري بالا،موجب بالا رفتن ضريب بار تكفل شده است و درنتيجه تناسب بين درآمدوهزينه خانوارها رابرهم زده ودرنهايت مانع ازايجاد پس‌اندازوسرمايه‌گذاري قابل توجه درشهرستان شده است.
2- كمبود وعدم تناسب امکانات بهداشتی ودرمانی با ميزان جمعيت شهرستان منجر به افزایش هزینه­های خانواده­ها و درنتیجه به افزایش فقر کمک می­کند،این شهرستان با جمعیت بیش از 76 هزار نفر تا همین اواخر فاقد پزشک قانونی بود و مردم برای جواز دفن مردگانشان میبایستی مسافت 200 کیلومتری راه رفت وبرگشت خرم­اباد را طی کنند.گرچه بیش از 20 سال واندی پس از کلنگ زنی ،بیمارستان آن  حداقل دوبار افتتاح گردید.ولی بایدگفت جای شکرش باقیست اگر این هم نبود  چه­کار میکردیم.   

3-از آنجایی که که نیروی انسانی توانمند عامل اصلی در به حرکت در آوردن چرخ توسعه است،پدیده فامیل بازی و خویشاوندگرایی در به کارگیری نیروی انسانی در سیستم اداری دامنگیر شهرستان است،که این پدیده منجر به پایین بودن راندمان و بازدهی کار اداری شده است. و همین امر نابرابری در فرصتها را در پی دارد که دیدگاهی ضد توسعه­ای به شمار می­رود. 

۴-عدم آگاهی مردم از حقوق شهروندی عامل دیگریست که منجر به دور زدن مردم در دایره عقب ماندگی می­شود.مردم ما معمولاً در رویارویی  با مسئولین برای احقاق حق خود یا التماس می­کنندیا به دنبال آشنایی می­گردند. عدم اطلاع رساني بموقع و دقيق به مردم توسط متوليان اين امر  باعث می شود که افراد به حقوق حقه ی خود آگاه نباشند و برای گرفتن حق خود هیچ گونه تلاشی انجام ندهند و بنابراین هر مسئولي با عملكرد ضعيف را نیز به راحتی مي پذیرند. در این گونه موارد هیچ گونه اعتراضی هم نسبت به ضعف عملكرد مسئولان صورت نخواهد گرفت.یکی از دلایل اصلی عدم اعتراض به ناتواني يا كم كاري مسئولان یا کوتاهی نهادها (دولتی وغیر دولتی) ازطرف عموم ، نداشتن توانایی برای بیان مسئله یا مطرح کردن خواسته ی خود است. مستند به تأكيدات ارزشمند دین اسلام و آیات قرآن کریم و روایات اهل بیت (علیهم السلام)، در زندگی انسان مسلمان، حق وتکلیف، لازم و ملزوم همدیگرند. به عبارت دیگر ، اینکه به افراد حاکم در نظام اسلامی، حق حاکمیت داده می شود، لازمه ی این حق، تکلیف و مسئولیتی است که در مقابل مردم و حقوق ایشان پیدا می کند.ازدیگر سوی، مردم نیز هم حق تعیین سرنوشت خویش را دارند و هم مسئول اند که در اصلاح جامعه از هیچ تلاشی فرو گذار نکنند، به بیان نورانی نبوی: «کُلُّکُم راعٍ وَ کُلُّکُم مَسئُولٍ عَن رَعِیَّتِه».

  پ - موانع اقتصادی

 1- علیرغم اینکه شهرستان پلدختر دارای رودخانه هاي دائمی کشکان وچولهول و ماديان روداست ودرمحدوده­ای نیز از رودخانه سیمره برخوردار می­باشد، اما ازاین نعمات خدادادی کمترین بهره برداری به عمل می­آید.زیرا ازمقدار 54هزارهکتار زمین کشاورزی شهرستان پلدختر تنها 12هزار هکتار اراضی آبی هستند و مابقی به صورت دیم کشت می­شوند، و عموماً در معرض خشکسالی و سایر بلایای طبیعی قرار دارند.بیش از 10 سال است پروژه های آبرسانی به دشت بن بازه چم­مهر و واشیان وجايدرنیمه­کاره مانده ­وبه اتمام نرسیده است .براساس این که  شهرستان پلدختر،منطقه­ای مناسب برای کشاورزی ودامداری تلقی می شودولی عمده­ی کشاورزی آن سنتی وفاقد بازدهی مناسب می­باشد و حتی زندگی بخور و نمیر کشاورز را تأمین نمی­کند.  

2- با قرارگرفتن پلدختردرمسیر ترانزیت سراسری شمال وجنوب ،مشاغل خدماتی در این منطقه شکل گرفته و باعث شده قسمتی از سرمایه­های اندک مردم را به خود اختصاص دهد و در کنار آن مشاغل کاذب دیگری نیزشکل بگیرد، که نه تنها به توسعه شهرستان کمک نکرده بلکه بازدارنده نیز می­باشد. کافی است با گشت و گذاري ساده در داخل شهر تا پمپ بنزین ، دیدکه دست فروشی­ها و فروشندگان سیار چه منظره­ای به سیمای شهر بخشیده­اند.    

گرچه این ویزگی شهرستان – واقع شدن در ترانزیت سراسری – می­ توانست یک فرصت برای توسعه اقتصادی باشد ولی دریغ از یک برنامه ریزی مناسب.

3- با توجه این که شهرستان پلدختر دارای پتانسیلهای گردشگری است ولی با عدم سرمایه گذاری دولت در زیر ساخت های مناسب گردشگری مواجه هستیم و به عبارتی این فرصت روی زمین مانده است .ولی بارها وبارها از رسانه های جمعی شنیده شده است که تالابهای زیبای پلدختر،آبشارافرینه،غار هاي کوگان و کلماکره،قلعه نصیرو...چشم هر بیننده ای را خیره میسازند.  

4- باتوجه به مطالب قبل درخصوص عدم روحیه کارآفرینی،در این شهرستان شاهد هستیم به محض اینکه یک نفر شغلی اغلب کاذب ، هم ایجاد می­کند، ازفردای همان روزبه اصطلاح  آن شغل قارچ گونه رشدمی­کند.نمونه آن در سرویسهای خدماتی مسافربری شهری(آزانسها)،دفاترخدماتی ارتباطی بنگاههای معاملاتی مسکن وخودرو، آرایشگاهها وخیاطی­های زنانه که هرکوی وبرزن راپرنموده اند.واین رقابت باعث کسادی درآمداکثراین مراکزشده است.     

5- بیکاری که یکی از نتایج ملموس آن فقر است  نقش عمده­ای درتوسعه­ نیافتگی شهرستان دارد.چون درشهرستان فرصتهای شغلی متناسب با جمعیت وجود ندارد شاهد افزایش خیل بیکاران ودر نتیجه گسترش شعاع فقر هستیم اگر یک آمار دقیق از وضعیت معیشتی مردم شهرستان گرفته می شد، از نظر فقر شهرستان ما همچون دیگر شاخص ها در ردیف آخر قرار می گرفت، زندگی بخور نمیر و سطح درآمد پایین مردم باعث شده که مردم نتوانند در طرحهای کلی و سرمایه گذاریهای کلان و نیمه کلان سهمی داشته باشند. یا خودشان بتوانند کارخانه یا هر مرکز صنعتی تولیدکنند، و می بینیم که غیر از دو کارخانه گچ و آجر ما چیزی به نام کارخانه نمی­ بینیم. بدون شک.فقر اقتصادی، فقر فرهنگی را نیز در پی خواهد داشت. و به فرموده حضرت علی(ع): «فقر که از دری وارد شود، ایمان ازدردیگر خارج خواهد شد.» این وضعیت ،برون رفت ازعقب ماندگی را اگر نگوییم غیرممکن که مشکل ساخته است. گرچه در این راستا ممکن است به وام­های صندوق مهر الرضا استناد شود که در جهت رفع این معضل پرداخت شده است، ولی بهتر آن است تا راستیابی شوند، که آمارها چقدر با واقعیات ( شغلهای پایدار و غیر کاذب )  سازگاری دارند. 

  ت - موانع سیاسی

 1- از منظر ملاحظات ساختار سیاسی باید گفت که توسط  نماینده شهرستان در مجلس شورای اسلامی – نه صرفاً این دوره – هیچ پیشنهادمشخصی درچارچوب مباحث بنیادین شناخت و رفع عقب ماندگی های شهرستان ارائه نگریده است، و غالباً در تحلیل ها و ارائه ی راه حلها ، کلی گویی، نگاه سطحی نسبت به مسائل توسعه ای بروز و ظهور دارد و  تعاملات نماینده  مجلس شورای اسلامی با مدیران عالی استانی و کشوری، بیشتر جنبه ی پیگیری موارد جزیی دارد، تا جایی که گاه برای استخدام و کنار زدن یا نصب یک مدیر می باشد.با توجه به دو شأن کلیدی و اساسی نمایندگان مجلس در تقنین و نظارت بر حسن اجرای قوانين (قانون اساسی،اصول 71 و 76)،به هیچ وجه مسائل و علل عقب ماندگی شهرستان و به عنوان نمونه، روند نگران کننده و ناعادلانه ی اختصاص اعتبارات عمرانی شهرستان  مورد سوال و دغدغه ی جدی این عزیزان نبوده است. اصل چهل و هشتم قانون اساسی در این مهم اینگونه بیان می دارد: "در بهره برداری از منابع طبیعی و استفاده از درآمدهای ملی در سطح استان ها و توزیع فعالیت های اقتصادی میان استان ها و مناطق مختلف کشور، باید تبعیض در کار نباشد. به طوری که هر منطقه فراخور نیازها و استعداد رشد خود، سرمایه و امکانات لازم در دسترس داشته باشد". لذا کارکرد ضعیف نمایندگان شهرستان در ادوار مختلف از مصادیق بارز و پر اثر بر تخصیص ناعادلانه  منابع در این شهرستان  تلقی می شود. از سویی مردم برای گسست مدارهای توسعه نیافتگی و شکستن چرخه های فقر و بیکاری، نمایندگانی برمی گزینند که اصطلاحاً "صدایشان را به بالا برسانند و دادشان را امان بیاورند"، اما ازسوی دیگر، بعضاً نمایندگان منتخب بافراموشی وظایف اصلی خویش وباجزئی نگری نسبت به مسائل کلی و بنیادین، روند توسعه نیافتگی را تعمیق و تثبیت می کنند. با توجه به اینکه  بخش اصلی فرآیند تخصیص منابع از طریق لایحه ی بودجه ی سالانه ی دولت وباتصویب نمایندگان مجلس شورای اسلامی صورت میپذیرد (قانون اساسی، اصل 74) و نمایندگان محترم مجلس می توانند به شرط بکارگیری ضوابط علمی و داشتن صلاحیت های متناسب کارشناسی، نقش مهمی را در توزیع عادلانه و منصفانه منابع دولتی ایفا نمایند و سطح توسعه نیافتگی را حداقل در منطقه خود بهبود بخشند.

2- یکی دیگر از آسيبهاي جدي در حوزه مديريتي شهرستان، گرفتار شدن مديران تصميم گير در مسايل روزمره و اجرايي است و به شکل تکراری با شرکت درجلسات و پاسخگويي به مراسلات  و چندان فرصت تفکر و انديشه نمي يابند و در خوشبينانه ترين حالت اگر هم فرصت اين کار را بيابند، در تصميم گيري تکيه بر تفکر منفرد چندان تضميني براي موفقيت ندارد.  

 3-مشکل دیگری که دراین حوزه وجوددارد،جابجایی مدیران تصمیم گیردرهرمنطقه وبومی نبودن آنهاست.در شهرستان  ما به طور معمول مدیران بیش از دو یا سه سال در یک پست نمی مانند که در این زمان تنها به آشنایی با محیط کار و چالش ها و فرصت های هر منطقه  پرداخته می شودودرنهایت آنچه مغفول می ماندبرنامه ریزی و تدوین چشم انداز آینده است. برخی مدیران که درشهرستان غیر بومی اندوبه اولویت هاو ارزشها وفرصت های منطقه اشراف کامل ندارندکه لحاظ نکردن این موارد در برنامه ریزی دراز مدت نیز دیده می شود، و این بزرگترین آفتی است که در برنامه ریزی ها وجود دارد . 

 4- یکی دیگر از علتهای توسعه‌ نیافتگی شهرستان ما،سیاست زدگی بیش از حد مدیران است. مدیران شهری ما در طول سالهای گذشته اکثراً دیدگاههای سیاسی پر رنگی را ابراز و آن را در حیطه کاری خود اعمال کرده‌اند. این سیاست‌زدگی منجر‌ به اختلاف نظر بین مردم و مدیران،مردم و مردم و مدیران با مدیران شده و مانعی در برابر پیشرفت شهرستان گشته است .

5- بی توجهی دست اندرکاران و مدیران شهرستان به برگزاری سمینارها و گردهمائی هاي علمی و آموزشی در راستای توسعه شهرستان. غیر از یک مورد در حدود 12 سال پیش بیاد نداریم هیچگونه گردهمایی پیرامون توسعه نیافتگی شهرستان برگزار شده باشد.

 راهکارها و پیشنهادات

 1- از عادتهاي بدي که دامنگير جامعه ماست،عمل پيش از تفکر ياتفکرپس از عمل است که در اکثر مواقع  باعث بروز نتایج ناخواسته و انحراف از اهداف و تحمیل هزینه های دو باره کاری و در مجموع عقب ماندگی می شود. راه برون رفت از اين چرخه ی معيوب، بررسی همه جانبه ی مسائل و نهادينه سازي تفکر و شناخت پیش از عمل است.

بنابر اين از آنجا كه سکان توسعه در دست دولت است و عموما دولت تصمیم گیری و برنامه ریزی برای رسیدن به توسعه را انجام می دهد و این امر نیز بدون کمک و حمایت نخبگان جامعه میسر نخواهد شد. بنابراین  میتوان با استفاده از نيروهای نخبه و تحصيلكرده  که در حوزه ها و بخشهاي مختلف در اين شهرستان وجود دارد با دایر نمودن  اتاق فكر براي مشورت و استفاده از توانمنديها و انديشه هاي آنان در تصميم گيري ها بهره جست .

2- یکی ازاین عوامل پیش‌برنده،مدیران بومی متخصص،متعهدو باانگیزه است.مدیربومی به دلیل آنکه مردم اورا می‌شناسندوریشه واصالتش درهمین منطقه قراردارد،به دودلیل عاملی موثردرتوسعه خواهدبود.

الف -مدیر بومی حتی شده برای فرار از نگاههای انتقادی و منفی شهروندان، انگیزه‌ای برای پیشبرد امور در حیطه مسئولیت خود دارد. همین انگیزه حداقلی می‌تواند عاملی مهم برای پیشرفت در اموری باشد که در ید اختیار مدیران دولتی است. حال اگر مدیر بومی علاوه بر ترس از انتقاد مردم، تعهدی هم برای توسعه محل زندگی خود و خانواده‌اش داشته باشد، باید او را دارای انگیزه حداکثری خواند. 

ب -دومین دلیلی که مدیر بومی (البته متخصص ومتعهدش و یا حداقل همان متخصصش)را به عاملی پیش‌برنده برای توسعه تبدیل می‌کند،شناخت او از فرهنگ، اجتماع و اقتصاد منطقه است.این شناخت به اواین امکان رامی دهد که طرحهای توسعه‌ای بومی متناسب با منطقه را طراحی و پیگیری کند.

به گمان این نوشتار،چنین مدیرانی آغازگران روندتوسعه خواهندبود.اگرچنین مدیرانی به وجودآیند،آنگاه باتوجه به شناختشان از   منطقه و نیازهای آن، می‌توانند اقدامات لازم برای برطرف کردن سایرعلتهای عقب ماندگی راباانگیزه بیشترپیگیری نمايند.

3- درکنارمدیران بومی، مردم هم مهمترین منبع انگیزه، اراده وطراحی­های بومی برای توسعه هستند.مردم بارویکردانتقادی نسبت به مدیران کم کاروایجاد فشارهای اجتماعی علیه آنهامحرک خوبی برای فعالیت توسعه‌ای مدیران هستند،درعین حال ادای احترام به مدیران پرکارومتعهددرفرهنگ مردمی نیزیک عامل تشویقی برای تحریک فعالیت توسعه‌ای مدیران است.همچنین بخش خصوصی متعهد وباانگیزه برای توسعه،درکنارسایرعوامل،نقش موثری در پیشرفت منطقه خواهند داشت.

صاحبان سرمایه در منطقه، می‌توانند با مطالبات اقتصادی و صنعتی از مدیران دولتی، و در کنارآن با ابتکارات شخصی برای اجرای پروژه‌های توسعه‌ای سود ده براساس استعدادهای منطقه، موتور محرکی برای فرایند توسعه باشند.

4- امروزه درجهان مناطق بسیارمشهوری وجود دارند که همه ی شهرت خود را از برگزاری جشنواره هاو آیین های خاص کسب کرده اند و همین باعث تحول عظیم در اقتصاد آنها شده است.درکشور مانیز هر ساله جشنواره ها و آیین های خاصی در بعضی مناطق برگزار می شود به گونه ای که آن منطقه ها رابا اسم آن جشنواره یا آیین خاص می شناسند. ازجمله ی این جشنواره ها و آیینها می توان به جشنواره گلاب گیری در قمصر و کاشان،مسابقات اسب سواری ترکمن صحرا،آیین بزرگداشت بابک خرمدین درشهر کلیبر آذربایجان شرقی،جشنواره گل وگیاه محلات دراستان مرکزی و....اشاره  نمودکه هرساله هزاران نفرازسراسرکشوردرآنها شرکت می کنندوباعث پویایی ورونق اقتصاد آن مناطق و رشدفرهنگی آن می گردند،در این شهرستان نیز باید از صاحبان فکر و اندیشه یاری جست تازمینه ­های فرهنگی، هنری، اقتصادی و...را شناسایی و امکان اجرایی شدن آن را فراهم کرد. 

5- همانطور که پیشتراشاره شدشهرستان دارای پتانسیلهای فراوانی درخصوص امکانات طبیعی میباشد.وجودمنابع نفت در منطقه،آب و  هوای متنوع،جاده ترانزیتی،میطلبدکه مسئولین مربوطه بابرنامه ریزی امکان سرمایه­ گذاری دولتی وخصوصی رافراهم نمایندتا گامی درجهت توسعه شهرستان برداشته باشند.    علیرضا افتخاری – کارشناس علوم اجتماعی

دسته بندی: سیاست / اجتماع
تبلیغ

نظر شما

  • نظرات ارسال شده شما، پس از بررسی و تأیید در وب سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.
نام شما : *
ایمیل شما :*
نظر شما :*
کد امنیتی : *
عکس خوانده نمی‌شود
برای کد جدید روی آن کلیک کنید