چهارشنبه، 5 اردیبهشت 1403
انتخاب سردبیر / سیاست
شناسه خبر: 2289
  • 0

تلاشی برای احیای ارزشهای انقلابی

انقلابیون "خنثی یا "نفعی"رقبای جبهه مردمی نیروهای انقلاب

جبهه مردمی نیروهای انقلاب برخلاف احزاب که مخالفان خود را احزاب رقیب تعریف می کنند، تلاش می کندتا ازطریق وحدت احزاب همسو،تنهادربرابرجریاناتی بایستدکه به طور فکری یا عملی وابسته به ایده های غربی یا شرقی هستند

جبهه مردمی نیروهای انقلاب برخلاف احزاب که مخالفان خود را احزاب رقیب تعریف می کنند، تلاش می کندتا ازطریق وحدت احزاب همسو،تنهادربرابرجریاناتی بایستدکه به طور فکری یا عملی وابسته به ایده های غربی یا شرقی هستند.

 
به گزارش بالاگریوه، اعلام موجودیت جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی درحالی طی روزهای اخیردرصدرخبرهای سیاسی کشور قرارگرفته که برخی گمان می کننداین جبهه تنها کارکردی انتخاباتی دارد؛حال آنکه باتوجه به تحولات سیاسی دهه های اخیر،بایدقائل به کاربردهایی فراترازانتخابات ریاست جمهوری دوازدهم برای این جبهه بود.

برای درک ظرفیت های فراانتخاباتی این جبهه، بایدکمی به عقب بازگشت وجریان رقابت های حزبی درتاریخ جمهوری اسلامی راموردبررسی قرارداد.بررسیهایی که نشان می دهدجبهه مردمی نیروهای انقلاب،بذر دسته بندی های نوین حزبی درایران را درخاک حاصلخیر سیاست ورزی درکشورمان کاشته و باید منتظر نتایج آن در آینده بود.

صف آرایی نیروهای اسلامی و غیراسلامی در جمهوری اول

انقلاب اسلامی ایران درحالی سال 57 به پیروزی رسید که دو طیف اصلی، بعنوان مبارزان انقلابی شناخته می شدند. دسته اول، طیف عظیم نیروهای اسلامی بودند که باتاکیدبرگفتمان انقلابی در ذیل ابرگفتمان اسلام، ازجمهوری اسلامی بعنوان یک مدل جدیدحکمرانی حمایت می کردندو پشت سرامام خمینی(ره) ازنظریه ولایت فقیه ایشان حمایت می کردند.دسته دوم اماگروه های غیراسلامی بودندکه هرچند بسیاری از آنهامسلمان به شمار می رفتند،اما قائل به تعریف انقلاب درذیل گفتمان دینی نبوده و یاازمنظر مارکسیستی به انقلاب نگاه می کردند یا آن رابه رفرمی لیبرالیستی تقلیل می دادند.

این دسته بندی ادامه یافت تا آنکه پس از تسخیر لانه جاسوسی در آبان 58 و نیز درگیری مسلحانه منافقان ونیروهای انقلابی در خرداد 60، مردم،طیف غیراسلامی که حالا ضدانقلاب نیزشده بودند را از عرصه سیاست ورزی حذف کردند و ماهیت واقعی آنها که وابستگی به بیگانگان بود و در سالهای بعد خود را بیشتر نمایان ساخت را به خوبی شناختند.

راست و چپ، میراث جمهوری دوم

باحذف گروه های ضدانقلاب، نیروهای انقلابی در دو جریان راست و چپ به رقابت سیاسی مشغول شدند.این دسته بندی، تا زمان حیات امام خمینی(ره) با محوریت دو جریان روحانی پیش می رفت، اما پس از ارتحال حضرت امام(ره) و در دوره سازندگی،طیف چپ با گذاری درونی،ازارزش های اولیه خود فاصله گرفت و کمی بعدخود را به عنوان جریان اصلاح طلب به جامعه معرفی کرد.

رقابت های حزبی درایران دردهه هشتادمعطوف به رقابت دو جریان اصلی اصلاح طلب و اصولگرا شد.جریاناتی که میراث دارسنت راست و چپ بودندو همان اختلافات قبلی درشیوه حکمرانی را متناسب باموضوعات روز درجامعه مطرح می کردند.اما آنچه باعث شدکه ناکارآمدی این رقابت حزبی عیان شود،اتفاقات مربوط به سال 88 بود.رویدادی که باشدتی بیش ازفتنه 78،نشان دادازدل جریان اصلاح طلب، گروه هایی بیرون آمده اندکه بی اعتقاد به اصل نظام، سر درسودای بازگشت به دسته بندی های جمهوری اول را دارند؛ یعنی رویارویی نیروهای انقلابی و ضدانقلابی.

با شکست این جریان در فتنه 88 و نمایش وفاداری مردم به انقلاب اسلامی، ایده وحدت نیروهای انقلابی کلید خورد. وحدت همه گروه هایی که خود را وفادار به انقلاب اسلامی، امام و رهبری دانسته و حاضرند به خاطر منافع ملی، پا بر روی برخی اختلاف سلیقه هایی بگذارند که بعضا در زمان استقرار دولت محمود احمدی نژاد بروز یافته بود.

جبهه انقلابی، نماد جمهوری سوم

اگر بپذیریم که بر اساس برخی تعابیر، راهپیمایی تاریخی مردم در نهم دی ماه 1388 انقلاب سوم و شکل دهنده به عصر تازه ای از حیات تمدن ساز انقلاب اسلامی بود، باید اذعان کنیم که پس از این واقعه تاریخی، دسته بندی نیروهای سیاسی دچار تغییر شد. عده ای راه به انحراف پیمودند و بر اختلافات تاکید کردند اما عده ای دیگر تلاش کردند تا از طریق وحدت عملی، مانع از قدرت گرفتن دوباره فتنه گرانی شوند که یک بار، عملا کشور را در آستانه یک بحران جدی قرار داده و به لبه پرتگاه کشانده بودند.

به نظر می رسد با توجه به تحولاتی که در هفت ساله گذشته از دی ماه 88 تا دی ماه 95 رخ داده، اکنون «جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی» با درک اهمیت وحدت و احیای گفتمان انقلابی گری که مورد تاکید رهبر معظم انقلاب است، بار دیگر می خواهد جبهه ای انقلابی را در برابر آنانی تشکیل دهد که می خواهند منافع فردی و گروهی خود را جایگزین منافع انقلاب تمدن ساز اسلامی کنند. شاید به همین خاطر است که موسسان این جبهه تاکید می کنند که جبهه مردمی نیروهای انقلاب، یک جبهه «فرااصولگرایی» است که نمی خواهد با محدود ماندن در دسته بندی های به یادگار مانده از دهه 1360، وارد رقابت هایی شود که مردم نشان داده اند در دهه 1390، چندان برای این رقابت ها اهمیتی قائل نیستند.

ایستادگی در برابر خط نفوذ

جبهه مردمی نیروهای انقلاب برخلاف احزاب که مخالفان خود را احزاب رقیب تعریف می کنند، تلاش می کند تا از طریق وحدت احزاب همسو، تنها در برابر جریاناتی بایستد که به طور فکری یا عملی وابسته به تفکرات بیگانه بوده و دل به ایده های غربی یا شرقی بسته اند. از این منظر، جبهه مردمی نیروهای انقلاب را باید تلاشی برای احیای ارزشهای انقلابی در زمانه ای دانست که برخی رقابت های سیاسی، باعث فراموشی آنها شده است.

هرچند رقبای جبهه مردمی نیروهای انقلاب رانمی توان مانند دوره جمهوری اول،تماما ضدانقلاب دانست، اما باید گفت که مهمترین رقیب این جبهه مردمی و انقلابی که در خط فرااصولگرایی و فرااصلاح طلبی حرکت می کندوحامیان آن از هرطیف قانونمندی می تواند باشد،جریان تازه شکل گرفته «بی تفاوتهای سیاسی نسبت به ارزش های انقلاب» یا درخوشبینانه ترین حالت «انقلابیون خنثی» هستند. همان ها که ممکن است درگفتار و نوشتار،ازانقلاب اسلامی سخن بگوینداما درعمل،نسبت به ارزشهای انقلابی بی تفاوت شده ودلسوزان انقلاب را«تندرو» خطاب می کنند.این عده را اگر نه ضدانقلاب، دست کم می توان «انقلابی نفعی» نامید. همان تفکری که هرجابه نفعشان باشد حامی انقلاب هستند و هر جا به ضررشان باشد یا به نفی انقلاب روی می آورند و یا کاریکاتوری خودساخته از انقلاب را حمایت می کنند؛ این تفکری است که نفوذ آن در لایه های اجتماعی و حکومتی، تهدیدی برای آینده کشور به شمار می آید.    مشرق

دسته بندی: انتخاب سردبیر / سیاست
تبلیغ

نظر شما

  • نظرات ارسال شده شما، پس از بررسی و تأیید در وب سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.
نام شما : *
ایمیل شما :*
نظر شما :*
کد امنیتی : *
عکس خوانده نمی‌شود
برای کد جدید روی آن کلیک کنید