پنج شنبه، 6 اردیبهشت 1403
سیاست
شناسه خبر: 2264
  • 0

پیش بینی کیهان از بسترسازی فتنه ای جدید وخطرناک

«وطن فروشی» فتنۀ جدیدنفوذی های تصمیم سازِ سیاست پرداز!

جریان خزنده نفوذ کرده درمراکز تصمیم ساز وسیاست پرداز نظام با افزایش عمدی مشکلات تلاش می‌کند مردم را به این تصور و تلقی برساند که همه راه‌ها به‌روی آنان بسته است و آینده‌ای تاریک و آکنده از مشکلات پی‌در‌پی در انتظار آنهاست، در این حالت است که تسلیم در مقابل آمریکا و تن دادن به خواسته‌های دشمن را به‌عنوان «کلید» این قفل بسته معرفی می‌کند!

بالاگریوه ـ1- آنچه در یادداشت پیش‌ِروی خواهد آمد اگرچه در نگاه اول فقط یک «احتمال» است ولی این احتمال با استناد به برخی از شواهد و قرائن موجود پدید آمده است و‌ از آنجا که موضوع آن با آینده و سرنوشت کشور گره خورده است، نمی‌توان و نباید از کنار آن به‌آسانی عبور کرد و عواقب ناگواری را که در پی خواهد داشت، نادیده گرفت، شواهدی که به آن اشاره خواهیم کرد از یک توطئه خطرناک حکایت می‌کند که شناسنامه بیرونی دارد و یک جریان مرموز داخلی با نفوذ در برخی از مراکز تصمیم‌ساز و سیاست‌پرداز نظام، مأموریت اجرای آن را برعهده گرفته است. این احتمال، اگر به واقعیت نزدیک باشد ــ که این‌گونه به نظر می‌رسد ــ هوشیاری و برخورد مشترک مردم و مسئولان با آن به‌اندازه‌ای ضروری است که نباید از امروز به فردا موکول شود. اما قبل از طرح موضوع، اشاره به این نکته لازم به نظر می‌رسد که به‌یقین رسانه‌های وابسته به جریان نفوذ از داخل و خارج کشور تلاش می‌کنند این هشدار را ناشی از «توهم توطئه» قلمداد کرده و به برخوردهای سیاسی و جناحی نسبت بدهند تا از میدان دید و توجه خارج شود که باید گفت؛ برفرض که حق با شما باشد و این هشدار را یک برخورد سیاسی و جناحی بدانید! ولی درباره مستندات و شواهدی که ارائه می‌شود چه می‌گویید؟ خدا رحمت کند مرحوم احسان طبری را که وقتی به‌عنوان یکی از برجسته‌ترین نظریه‌پردازان اردوگاه جهانی مارکسیسم، زبان و قلم به نفی مارکسیسم گشود، رسانه‌های هردو بلوک غرب و شرق ــ آن روز ــ ادعا کردند جمهوری اسلامی ایران به او آمپولی تزریق کرده است که هرچه را به وی دیکته می‌شود، بر زبان می‌آورد! و مرحوم طبری در پاسخ گفته بود؛ بر فرض که چنین آمپولی وجود داشته باشد و به من نیز تزریق کرده باشند! ولی درباره استدلال‌ها و اسنادی که در نفی مارکسیسم ارائه می‌کنم چه می‌گویید؟! آمپول که سند و استدلال تولید نمی‌کند!
و اما درباره احتمال مورد اشاره گفتنی است که؛

واردات دسته‌بیل، سنگ‌پا، شانه، گیره، گل‌وبرگ مصنوعی، آب پنیر، آدامس،خاک اره،

خلال چوب کبریت، مدادتراش، جوراب، شامپو، عینک آفتابی، قرقره و..ایجاداشتغال

برای بیگانگان وازآن طرف ورشکستگی کارخانجات مهم داخلی و بیکارشدن دهها

هزارنیروی کارنبایدبرای ملت ایران ایجاد سؤال نماید؟

2 ــ نیم‌نگاهی به مشکلات مردم که طی سه سال و چند ماه گذشته با آن روبه‌رو بوده و همه‌روزه نیز بر دامنه آن افزوده شده است بیندازید. وجود بسیاری از این مشکلات طبیعی نیست ولی یک جریان مرموز که در برخی از مراکز تصمیم‌ساز و سیاست‌پرداز نظام نفوذ کرده است، نه‌فقط اقدام مؤثری برای برطرف کردن مشکلات مورد اشاره انجام نمی‌دهد، بلکه پیدایش و افزایش دامنه آن را طبیعی و عادی نیز معرفی می‌کند! به‌عنوان مثال، بیکاری، رکود، افزایش لگام گسیخته قیمت‌ها، قاچاق، تحریم‌ها، فساد اقتصادی، تعطیلی نزدیک به 60 درصد کارگاه‌های تولیدی و برخی از کارخانجات بزرگ صنعتی و... عرصه را بر توده‌های مردم که صاحبان اصلی انقلاب و نظام هستند همه‌روزه تنگ‌تر می‌کند و در همان حال، جریان مرموز مورد اشاره که برخی از افراد آن سابقه وطن‌فروشی در فتنه آمریکایی ــ اسرائیلی 88 را در کارنامه خود دارند و در بخش‌هایی از مراکز تصمیم‌ساز نظام خزیده‌اند نه‌فقط به هیچ یک از راه‌حل‌های مؤثر وتجربه شده برای مقابله با این مشکلات و ناهنجاری‌ها توجهی نمی‌کنند بلکه هر انتقادی را در مخالفت با دولت معرفی کرده و منتقدان را با انواع تهمت‌ها و ناسزاها می‌نوازند! قاچاق کالا تولیدکنندگان داخلی را به ورشکستگی کشانده، کارگاه‌ها و کارخانه‌ها را از رمق انداخته ولی از یک‌سو شاهد اقدام مؤثری برای مقابله با این پدیده پلشت نیستیم و از سوی دیگر واردات بی‌رویه اقلام غیرضروری نیز بر دامنه آن افزوده است. واردات دسته‌بیل، سنگ‌پا، شانه، گیره، گل‌وبرگ مصنوعی، آب پنیر، آدامس، خاک اره، خلال چوب کبریت، مدادتراش، جوراب، شامپو، عینک آفتابی، قرقره و...ازجمله اقلام وارداتی هستند که ازسوی گمرک اعلام شده است. کدام‌یک از این اقلام در کشور تولید نمی‌شود؟ در حالی که عدم اشتغال به‌اذعان رئیس‌جمهور محترم یکی از اصلی‌ترین مشکلاتی است که مردم با آن روبه‌رو هستند، جریان یادشده با خیال راحت و به‌گونه‌ای که انگار چنین مشکلی وجود خارجی ندارد، اصرار دارد که تمامی پروژه‌ها و پیمان‌ها و سفارشات ریز و درشت را به خارجی‌ها بسپارد. کترینگ قطارهای مسافربری (تهیه غذا برای مسافران) را به یک شرکت اتریشی واگذار می‌کند،ساخت آزادراه شمال را با تأکید برمعماری اسلامی! به یک شرکت ایتالیایی می‌سپارد،با انعقادقراردادهای کلان،شرکت خودروسازی پژوسیتروئن را که در حال ورشکستگی بودنجات می‌دهدو کارکنان اعتصابی آن را به کار بازمی‌گرداند.

عقدقرارداد با شرکت کشتی سازی کره جنوبی بیکارشدن 5300کارگرومهندس

مجتمع کشتی سازی کشورمان وگریۀ مدیرعامل این شرکت درمقابل دوربین هارا به همراه داشت

درحالیکه کارخانجات کشتی‌سازی کشورمان باتخصص برجسته و تجربه مثال‌زدنی در حال ورشکستگی است،سفارش ساخت 10کشتی را به کره‌جنوبی می‌دهد.دیروز فرمانده قرارگاه خاتم‌الانبیاء(ص) که ازعقداین قراردادبه‌شدت متعجب شده بود،ازرئیس‌جمهورخواست که این قراردادرالغو کندو گفت؛ "ما در صنعت کشتی‌سازی شرکت‌های بزرگی مثل صدرا را داریم که تجربه ساخت اقیانوس‌پیمای 113هزار تنی «افراماکس» را در 22 ماه درکارنامه خود دارد".سردار عبداللهی می‌افزاید؛ "ماحاضریم باایجاد کنسرسیومی ازشرکت‌های داخلی چون صدرا و ایزائیکو و... این قرارداد را برای ساخت 10 فروند کشتی اجرا کنیم". ازسوی دیگر حمید رضائیان مدیرعامل بزرگترین مجتمع کشتی‌سازی باشنیدن این خبر نمی‌تواند ازگریه خوددر مقابل خبرنگاران خودداری کند و می‌گوید؛ "در حالی که 5300 کارگر و مهندس این مجتمع بیکار مانده‌اند و توان بالایی درساخت کشتی و تعمیر سکوها و دکل‌های نفتی دارند،چرا باید ساخت 10 کشتی به کره‌جنوبی سپرده شود؟!".
ماجرای قراردادهای نفتی نیزحال وهوای مشابهی داردکه شرح آن به درازامی‌کشدودرباره برجامــکه اکنون دست‌اندرکاران آن نیزاعتراف می‌کنند دستاورد آن تقریباًهیچ بوده است ــپیش‌ازاین گزارش‌هایی داشته‌ایم و ازتکرار آن پرهیز می‌کنیم،چرا که امروزه معلوم شده است تمامی آن بزرگنمایی‌های قبلی نظیرآفتاب تابان! معجزه قرن! فتح الفتوح! و...فقط آرزوهای بر‌باد‌رفته دولت محترم بوده و کلاه گشادی که برخی از مشاوران  برسر ملت گذارده بودند وسه سال و چند ماه از فرصت و امکانات مردم و نظام را دود کرده‌اند و به هوا فرستاده‌اند و همین چند روز پیش بود که اعتراف کردند، برای عبور از سد افکار عمومی برجام را بزک می‌کرده‌اند! و... .

کدام انسان عاقل می پذیرد که این همه بی توجهی

به حل مشکلات مردم طبیعی و عادی است؟

3 ــ اکنون به ماجرای خطرناکی که در آغاز به‌عنوان یک احتمال از آن یاد کردیم و موضوع اصلی یادداشت پیش‌ِروی است بازمی‌گردیم و این پرسش را پیش می‌کشیم که کدام انسان عاقل و برخوردار از کمترین هوش و درک اجتماعی ــ و نه الزاماً اقتصادی ــ می‌تواند باور کندکه تمامی این بی‌توجهی‌ها به حل مشکلات مردم طبیعی! وعادی بوده و هست؟! وچگونه می‌توان پذیرفت که برخی از مسئولان با وجود اطلاع از راه‌کارهای مؤثر و تجربه‌شده نه‌فقط دست به کمترین اقدامی برای مقابله با معضلات مورد اشاره نزده‌اند، بلکه آشکارا بر دامنه آن نیز افزوده‌اند؟! و کوتاه سخن آن که؛ آیا نباید تردید کرد که بی‌توجهی به مشکلات مردم و دامن زدن به آن عمدی بوده و جریان خزنده و مرموز یادشده از این مشکل‌آفرینی عمدی انگیزه خاصی داشته و هدف مشخصی را دنبال می‌کند؟! اگر مشکل‌آفرینی این جریان خزنده و نفوذی را عمدی بدانیم که شواهد فراوانی از عمدی بودن آن حکایت می‌کند، سؤال بعدی آن است که چرا؟! بخوانید!

4 ــ این یک قاعده شناخته شده و یک اصل پذیرفته شده است که هرگاه مردم بامشکلات پی‌در‌پی روبه‌رو شوند و درهمان حال شاهد بی‌توجهی مسئولان در مقابله با آن مشکلات باشند به‌طور طبیعی دو برداشت در ذهن و اندیشه آنان شکل می‌گیرد؛ اول آن که مسئولان و دست‌اندرکاران نمی‌توانند با مشکلات مقابله کنند و دوم این که؛ نمی‌خواهند مشکلات را از سر راه بردارند، و در هر دو حالت نتیجه یکسان است و آن، این که، مسئولان و دست‌اندرکاران موجود، باید کنار گذارده شوند.

چرا جریان خزندۀ مذکور با علم به اینکه مشکل آفرینی ها

باعث سلب اعتماد مردم می شود همچنان براین امراصرار دارد ؟

حالابه نکته مورد نظر نزدیک شده‌ایم و پرسش بعدی می‌تواندبه گره‌گشایی از ماجرا کمک کند.پرسش این است که آیا جریان خزنده مورد اشاره از اصل و قاعده یادشده بی‌خبر است و نمی‌داند که نتیجه مشکل‌آفرینی برای مردم، سلب اعتماد آنان واحساس نیاز شدیدبه برکناری دست‌اندرکاران مشکل‌آفرین است؟ پاسخ این پرسش به‌یقین منفی است و نمی‌توان باور کرد آنان که عمداً مشکل می‌آفرینند از بی‌اعتباری خود نزد مردم و افکار عمومی بی‌خبرند، بنابراین سؤال بعدی آن است که این جریان خزنده چرا علی‌رغم آگاهی از این نتیجه، کماکان به مشکل‌آفرینی ادامه می‌دهد؟! هدف اصلی جریان نفوذی را دقیقاً در همین نقطه باید جست‌وجو کرد. بخوانید!

جریان خزنده با افزایش عمدی مشکلات تلاش می‌کند مردم را به این تصور و تلقی برساند که

همه راه‌ها به‌روی آنان بسته است و آینده‌ای تاریک و آکنده از مشکلات پی‌در‌پی در انتظار آنهاست،

یعنی دقیقاً، چیزی شبیه همان غرق مصنوعی! دراین حالت است که تسلیم درمقابل

آمریکا و تن دادن به خواسته‌های دشمن را به‌عنوان «کلید» این قفل بسته معرفی می‌کند!

5 ــ جریان نفوذ اگرچه با حاشیه‌سازی‌های پی‌درپی تلاش می‌کند افکارعمومی را ازمسائل اصلی دور کندومثلاً به جلوگیری از اجرای فلان کنسرت و یا لغو سخنرانی فلان نماینده مجلس و دهها مسئله دم‌دستی دیگر بکشاند ولی پرتاب این نارنجک‌های دودزا و بمب‌های صوتی از نوع اقدامات پیرامونی و برای خالی نبودن عریضه است! مأموریت جریان خزنده نفوذ، انکار مشکلات نیست بلکه استفاده از تاکتیک «غرق مصنوعی» است.در این تاکتیک که پیش از این هم مروری گذرا بر آن داشته‌ایم و آمریکایی‌ها در زندان گوانتانامو و انگلیسی‌ها در زندان ابوغریب از آن استفاده کرده‌اند، زندانی را در حالتی قرار می‌دهند که احساس می‌کند تا چند لحظه دیگر، غرق می‌شود.در این حالت که زندانی همه راه‌ها را به‌روی خود بسته می‌بیند، زندانبان،آنچه را در پی آن است به‌عنوان تنها راه نجات پیش‌ِروی او می‌گذارد و زندانی برای نجات از غرق شدن به آن چنگ می‌زند! توضیح آن که، جریان خزنده با افزایش عمدی مشکلات تلاش می‌کند مردم را به این تصور و تلقی برساند که همه راه‌ها به‌روی آنان بسته است و آینده‌ای تاریک و آکنده از مشکلات پی‌در‌پی در انتظار آنهاست، یعنی دقیقاً، چیزی شبیه همان غرق مصنوعی! دراین حالت است که تسلیم درمقابل آمریکا و تن دادن به خواسته‌های دشمن را به‌عنوان «کلید» این قفل بسته معرفی می‌کند! به‌بیان دیگر، همه مشکلات را ناشی از اصرار و پافشاری ملت و نظام بر اصول و مبانی اسلام و انقلاب قلمداد می‌کند و البته فقط آن بخش از اصول و مبانی که مانع غارتگری حریف و باعث ذلت‌ و بردگی ملت است و نه اصول و مبانی دیگری که با سلطه دشمن کاری ندارد. به‌قول «گری سیک» مشاور امنیتی اسبق آمریکا؛ "ما با نماز و روزه مردم ایران کاری نداریم، آن‌قدر نماز بخوانند و تسبیح بگردانند که پیشانی و نوک انگشتانشان ضخیم شود. آنچه با آن مخالفیم تکیه آنان بر عقایدی است که مانع همراهی ایران با آمریکا [بخوانید بردگی و ذلت و تن دادن به غارتگری آمریکا] است"، نظیر آنچه در رژیم طاغوت بود.

جریان مرموز و نفوذ کرده در برخی از مراکز تصمیم‌ساز و سیاست‌پرداز نظام،

پروژه آمریکایی ــ اسرائیلی تسلیم ایران و مردم این مرز و بوم به آمریکا را دنبال می‌کند

این قصه اگرچه سر دراز داردو باز هم به ابعاد دیگری از آن خواهیم پرداخت ولی کوتاه سخن آنکه جریان مرموز و نفوذ کرده در برخی از مراکز تصمیم‌ساز و سیاست‌پرداز نظام، پروژه آمریکایی ــ اسرائیلی تسلیم ایران و مردم این مرز و بوم به آمریکا را دنبال می‌کند و این، دقیقاً همان وطن‌فروشی است که در فتنه آمریکایی ــ اسرائیلی 88 در پی آن بود و ناکام ماند.
گفتنی است کیهان در آن مقطع نیز چندماه قبل از شکل‌گیری فتنه، ضمن مقایسه فرمول کودتاهای مخملی با حرکت جریان فتنه، تمامی مراحل بعدی فتنه، نظیر انتخاب رنگ، تشکیل کمیته صیانت از انتخابات و... را قبل از وقوع پیش‌بینی و اعلام کرده و خبر داده بود که انتخابات فقط یک بهانه است و فتنه‌گران براندازی نظام را دنبال می‌کنند، به‌عنوان مثال در تیتر اول کیهان چهارشنبه 20 خرداد 88 ــ 3 روز قبل از انتخابات ــ آمده بود «این هشدار را جدی بگیرید؛ آخرین پرده سناریوی افراطیون، آشوب پس از شکست» است و... آن هنگام نیز برخی از افراد موجه و دلسوز به کیهان خرده می‌گرفتند که البته بعد از شروع فتنه به اشتباه خود پی بردند و تعدادی از آنان، پوزش خواستند.
و امروز هم تمامی شواهد و قرائن موجود که به برخی از آنها اشاره کردیم از توطئه جدیدی خبر می‌دهد که وطن‌فروشی گویاترین واژه برای معرفی آن است.

دسته بندی: سیاست
تبلیغ

نظر شما

  • نظرات ارسال شده شما، پس از بررسی و تأیید در وب سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.
نام شما : *
ایمیل شما :*
نظر شما :*
کد امنیتی : *
عکس خوانده نمی‌شود
برای کد جدید روی آن کلیک کنید