پنج شنبه، 9 فروردین 1403
انتخاب سردبیر / سیاست
شناسه خبر: 2192
  • 0

مطلبی عبرت آموز از کتاب تشنه و دریا

حفاظت از امام در اوج ترورها

بعدازگذشت یک سال از انفجار دردفتر نخست وزیری و شهادت شهیدان رجائی و باهنر کشمیری درمصاحبه بایکی ازخبرگزاری‌های غربی اعتراف کردکه من آن کیف سامسونت را به همراه خودم به ‎‏جماران برده بودم تا خودم به بهانه‌ای ازجلسه خارج شوم وبمب بین ‏‎ ‎‏امام و رئیس‌جمهور و نخست‌وزیر منفجر شود


بالاگریوه ؛ شهید رجایی رئیس‌جمهور و شهید باهنر نخست‌وزیر چند روز قبل از ‎‏شهادت‌شان به جماران آمدند تا به خدمت امام برسند. پس از طی مراحل ‏‎ ‎‏معمول بازرسی به مقابل درب حسینیه رسیدند. کشمیری ملعون که ‏‎ ‎‏همراه آقای رجایی بود اشاره‌ای به ایشان کرد. رئیس‌جمهور برگشت و خطاب به ما و تیم بازرسی گفت: بگذارید ایشان بیاید. من در پاسخ به ‏‎ ‎‏آقای رجایی گفتم: چشم، منظور آقای رجایی این بود که کشمیری ‏‎ ‎‏بازرسی نشود. تا آقای رجایی و باهنر با عجله داخل منزل امام شدند،خیال ماراحت شد،چون درغیراین صورت ممکن بود درحضور آقای ‏‎ ‎‏رجایی و به‌خاطر اینکه حرف رئیس‌جمهور بر زمین نماند ناچار شویم ‏‎ ‎‏احیانا کشمیری را بدون بازرسی به بالا بفرستیم. پس از آنکه ‏‎ ‎‏رئیس‌جمهور از دیدما دور شد، کشمیری را برای بازرسی نگه داشتیم و ‏‎ ‎‏به او گفتیم باید کیف سامسونتی را که به همراه داری باز کنی تا ‏‎ ‎‏محتویات درون آن را بازرسی کنیم.‏


او هم شروع کرد به جوسازی که می‌دانید که من کی هستم من دبیر ‏‎ ‎‏شورای امنیت هستم و نباید بازرسی بشوم و به شما هم اجازه نمی‌دهم ‏‎ ‎‏این کیف سامسونت را بازدید کنید چون متعلق به رئیس‌جمهور است. ‏‎ ‎‏بعد با سروصدا گفت: حتی خود من هم اجازه بازکردن آن را ندارم چه ‏‎ ‎‏‎رسد به شما. به ایشان گفته شد ما باید این کیف را بازرسی کنیم. اگر قرار شد بازرسی نکنیم به آقای رجایی بگویید به حاج احمدآقا بگوید و ‏‎ ‎‏ایشان اجازه بدهند در این صورت ورود شما بدون بازرسی به محضر ‏‎ ‎‏امام بلامانع است. موضوع زیاد به طول انجامید. آقای کشمیری با سر و ‏‎صدا از آقای رجایی که به روبروی حسینیه رسیده بود خواست به مابگویند او را بدون بازرسی بالا بفرستیم. آقای رجایی تا صدای او را ‏‎ ‎‏شنید گفت: ایشان را بفرستید بیاید. ما هم گفتیم چشم. تا آقای رجایی به ‏‎ دفتر امام وارد شد به کشمیری گفتیم شما حتماً باید بازرسی بشوی. او ‏‎ ‎‏هم که سعی می‌کرد خودش را عصبانی نشان بدهد شروع کرد به فحاشی ‏‎ ‎‏کردن و بعد هم محل نگهبانی را ترک کرد و رفت. سریعاً ماجرا را به ‏‎ ‎‏آقای مختار کلانتری اطلاع دادیم گفت: از خروج ایشان به هر نحو ‏‎ ‎‏ممکن از بیت جلوگیری شود تا تکلیف بد دهنی و اهانت او را معلوم ‏‎ ‎‏کنیم. سریعاً یکی از بچه‌ها به نام اصغر را به دنبال کشمیری فرستادم و به ‏‎ ‎‏او گفتم هر چه سریعتر حرکت کن و او را دستگیر کن و به اینجا بیاور. او هم رفت ولی هر چه گشت نتوانست او را پیدا کند. معلوم نشد کجا ‏‎ ‎‏رفته است. مثل اینکه آب شده و به زیر زمین رفته بود. در ملاقات آقایان ‏‎ ‎‏رجایی و باهنر با امام، نفر سوم ملاقات، کشمیری بود که نتوانست به ‏‎ ‎‏ملاقات برود. ‏


‏‏وقتی آقای رجایی از ملاقات برگشت، سراغ آقای کشمیری را گرفت. ‏‎ماجرا را خدمت آقای رجایی شرح دادیم و گفتیم او خیلی به ما فحاشی ‏‎ ‎‏و اهانت کرد و بعد هم رفت. ایشان فرمودند: من حتماً به این موضوع ‏‎ ‎‏رسیدگی می‌کنم.‏


سه روز بعد از این ماجرا، خبر شهادت این دو عزیز دوست ‏‎ ‎‏داشتنی به گوش مردم حزب‌الله و داغ‌دیده رسید. همه مردم در وهله ‏‎ ‎‏اول فکر کردند کشمیری هم در این انفجار از بین رفته است.حتی در ‎‏روز تشییع جنازه نام او را هم در بین تشییع کنندگان اعلام کردند که ‏‎ ‎‏البته بعدا تکذیب شد. مدتی بعد معلوم شد کشمیری به آمریکا فرار ‏‎ ‎‏کرده و این جنایت به دست این منافق کوردل از خدا بی‌خبر صورت ‏‎ ‎‏گرفته است.‏


بعدازگذشت یک سال کشمیری درمصاحبه بایکی ازخبرگزاری‌های غربی اعتراف کردکه من آن کیف سامسونت را به همراه خودم به ‎‏جماران برده بودم و بمب در آن به گونه‌ای جاسازی شده بود که وقتی ‏‎ ‎‏جلسه خوب گرم شد من به بهانه‌ای ازجلسه خارج شوم وبمب بین ‏‎ ‎‏امام و رئیس‌جمهور و نخست‌وزیر منفجر شود. او گفت قرار بود طبق ‏‎ ‎‏قرارقبلی کیف را به جلسه ببرم و خودم برگردم. از همه پست‌ها بدون ‏‎ ‎‏بازرسی و دردسر گذشتم ولی در آخرین پست مانع ورودمن شدندوگفتند شماحتماً باید بازرسی شوید. این را هم بگویم که پست‌ها اجازه ‏‎ ‎‏نداشتند رئیس‌جمهور یا همراهان او و کیف آنها را بازدید کنند و این ‏‎ ‎‏تنها وظیفه دژبان سه‌راهی بیت و بازرسی آخر بود.‏


‏‏کشمیری درآن مصاحبه گفت بعد ازآنکه مطمئن شدم دسترسی به ‎‏رئیس‌جمهورو امام غیرممکن است توانستم با جوسازی و اهانت به ‏‎ ‎‏پاسداران از صحنه بگریزم و چند روز بعد برای اینکه از شرّ کیف پرازمواد منفجره رهایی یابم به دستورسازمان قرارشدهنگامی که ‏‎رئیس‌جمهورونخست‌وزیر باهم درجلسه شورای امنیت حاضر هستند ‏‎ ‎‏آن را منفجر نمایم.

دسته بندی: انتخاب سردبیر / سیاست
تبلیغ

نظر شما

  • نظرات ارسال شده شما، پس از بررسی و تأیید در وب سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.
نام شما : *
ایمیل شما :*
نظر شما :*
کد امنیتی : *
عکس خوانده نمی‌شود
برای کد جدید روی آن کلیک کنید