نگاهی به پایگاههای اجتماعی فعال جامعه تا انتخابات 96؛
همه منتقدان روحانی و راه سخت و ناهموار پیش روی
روحانی برای باقیماندن در پاستور راه بسیار سخت و ناهمواری را پیش رو دارد. تا آن موقع، رفتار سیاسی او و رقبایش میتواند بسیار تأثیرگذار باشد
به گزارش بالاگریوه به نقل از آناج، روحانی برای انتخابات سال آینده کار بسیارسختی پیش رو دارد.منتقدانِ روحانی درهمهی طیفها و جناحهای سیاسی حضور دارند:
1. اول ازهمه اصولگرایانی هستند که روحانی را از همان انتخابات سال 92 نه به عنوان یک منجی بلکه به عنوان یک مجری کاربلدهم قبول نداشتندو البته هرچندتعداد زیادی از وزرای پیشنهادی روحانی را با آرای بالا پشت میز وزارت نشاندند، اما بعدها نتوانستند مبانی سیاسی-اقتصادی-فرهنگی دولت تدبیر و امید را همسو با مبانی انقلاب بدانند و لذا مواضعی را در مقابل روحانی اتخاذ کردند.
2. دوم، اصلاحطلبانی هستند که پس ازفتنهی سال 88،چندشقه شده و هرکدام از آنها،شعارخود راسردادهاند.اصلاحطلبان دربهترین حالت،خود به 3دستهی نامساوی تقسیم میشوند.
دستهی اول را دوم خردادیها و داعیهداران گفتگوی تمدنها، جامعهی مدنی و آزادی سیاسی تشکیل میدهند؛ این دسته رهبر خود را «سید محمد خاتمی» میدانندو هرگزحاضر نمیشوند ذرهای از او فاصله بگیرند. آنها هر چند «محمدرضا عارف» را نیز مانند خود میدانند، اما برای او شأنی همچون خاتمی قائل نیستند و حاضرند دربسیاری از موارد ازاو عبور کنند. این گروه در ظاهر و برای حفظ آبرو حاضر است برخی شعارهای انقلابی را به شکلی شیک و جذاب، مصادره به مطلوب نماید و حتی مدعی ولایتمداری و انقلابیبودن نیز بشود.
دستهی دوم را اصلاحطلبانی تشکیل میدهند که پس از انتخابات 88 همچنان بر روی «ناعادلانه بودن نتایجِ» آن تأکید دارند و با اتخاذمواضعی رادیکالی، نظام را آماج اتهامات خود قرار دادهاند. «میرحسین موسوی» و «مهدی کروبی» به طور حداکثری، تفکرات این جریان را نمایندگی و رهبری میکنند و هرگز حاضر نیستند مانند دستهی اولِ اصلاحطلبان، علیرغم نداشتن اعتقاد قلبی و مبنایی به بسیاری از شعارهای انقلابی، اما موضعی نرم و صلحطلبانه بگیرند و بیشتر سعی دارند از طریق جوسازیها و برجستهکردن اتهامات خود به نظام، به تضاد حکومت-ملت دامن بزنند.
دستهی سومِ اصلاحطلبان راآنهایی تشکیل میدهندکه معتقدنداصلاحات ازاهداف و اصول اولیهی خود دور شده واصطلاحاً به اساسنامهی خود پایبندنبوده است.مشکل اصلی این دسته از اصلاحطلبان با دو دستهی دیگرِ این جناح، در مسائل سال 88 و نوع برخورد آنها با نظام است که آن رفتارها را مغایر با مرام اصلاحطلبانه میدانند. البته این گروه به دلیل نداشتن اتاق فکر منسجم و شخصیتی که بتواند تفکرات آن را نمایندگی کند، معمولا در پستوهای اردوگاه اصلاحطلبی پنهان است و به چشم نمیآید.
3. سومین دسته ازمنتقدان روحانی را نیز آن بخش از بدنهی اجتماعی تشکیل میدهند که در انتخابات 92 در شرایط تکثر نامزدهای اصولگرایی، به یکی از آنها و یا حتی «حسن روحانی» رأی دادهاند، اما اکنون با گذشت قریب به 1000 روز از عمر دولت یازدهم، هیچگونه قرابتی بین شعارها و عملکرد دولت نمیبینند و به دنبال گزینهای میباشند تا در تقابل با روحانی، از بیشترین ظرفیت اجتماعی و سیاسی برخوردار باشد که ظاهراً کفهی ترازوی دستهی سوم، سنگینتر از دو دستهی اول است.
روحانی باید برای پیروزی در انتخابات 96 از سد همهی اینها بگذرد. شاید او فهمیده که چه اتفاقاتی در ماههای منتهی به انتخابات ریاستجمهوری خواهد افتاد و مسلما خود او بیشتر از هر کسی، بر نقاط ضعف دولت یازدهم آگاهی دارد. لذا روحانی برای باقیماندن در پاستور راه بسیار سخت و ناهمواری را پیش رو دارد. تا آن موقع، رفتار سیاسی او و رقبایش میتواند بسیار تأثیرگذار باشد.