شنبه، 1 اردیبهشت 1403
جهاد و مقاومت
شناسه خبر: 1896
  • 0

خاطرات ماندگار (1) جانشین گردان شهدای پلدخترازعملیات درماووت عراق:

شهید محمدکوشکی در حالی که هر دو پایش قطع شده بود ذکر یا ابوالفضل (ع) برزبان داشت

شهید محمدکوشکی درحالی که درهنگام خروج ازسنگر براثراصابت خمپاره هر دو پایش از زانو کاملاً قطع شده بود اما ذکر یا ابوالفضل(ع) لحظه ای اززبانش قطع نمی شد.

   

     راوی :کرم رضا میررضایی   خاطره (1) تیرماه سال 1366 خط پدافند گمو (ماووت)    تهیه و تنظیم : نورالدین احمدی    سایت بالاگریوه


شهیدمحمدکوشکی متولدمعمولان ازتوابع پلدخترلرستان مسئول مخابرات گردان شهدا واقع درخط مقدم ارتفاعات گمو بود.گمو ارتفاعی تقریبا درشرق سلیمانیه عراق بود که دشمن بربلای آن و نیروهای گردان ما در دامنه آن ارتفاع مستقر بود بطوری که دشمن بر ما تسلط کامل داشت .


نیروهای بعثی به شدت منطقه را زیرآتش خمپاره گرفته بودند. باخودم می گفتم با این وضعیت گردان از بین خواهد رفت.
به همراه شهیدکوشکی درسنگر بودیم وایشان درحال تعمیرچندتلفن قورباغه ای بود.من هم زیرلب دعا میکردم که اتفاقی برای گردان نیفتد و ازطرفی به این فکر هم بودم که اگر خمپاره 60 به سنگر اصابت کند اتفاقی نمی افتد ولی خمپاره های  81 یا120سنگر را نابود خواهد کرد.


ازطریق بیسیم با یگان ادوات لشگر ارتباط برقرار کرده و گفتم که به باران خمپاره عراقی ها که برسربچه های گردان می ریزند با پرتاب چند خمپاره پاسخ دهند شاید آتش دشمن کمتر شود. ادوات در جواب گفتند ما سهمیه امروز را پرتاب کرده ایم و دوماً دیده بان درسنگر نیست. بالاخره بعد از اصرار زیاد با ادوات، قرار شد خودمان برویم در سنگر دیده بانی گرا بدهیم تا آنها چند خمپاره بزنند.

 

 

 

ازسنگر بیرون رفتم،بند پوتین هایم رانبسته بودم که یک خمپاره دودزاجلوی سنگر اصابت کردوچون میدانستم بعدش خمپاره جنگی می زنند به کوشکی گفتم عجله کن. زمانی که کوشکی با بیسیم می خواست ازدرب سنگر خارج شود خمپاره زده شدو زمانی که سرم رابرگرداندم کوشکی را مشاهده کردم که بر زمین افتاده بود و دو پایش از زانو کاملاً قطع شده بود. به من نگاهی کرد و گفت فلانی،بگو یا ابوالفضل(ع).

 

خیلی سریع او را بغل کردم و راننده آمبولانسی که در8-7 متری سنگر بود را صدا زدم ولی جوابی نمی شنیدم. صدای خمپاره ها زیاد بود و صدایی بسیار ضعیف به گوش می رسید که میگفت فلانی، من اینجاهستم..

 

بدن مجروح کوشکی را زمین گذاشتم و به سمت آمبولانس رفتم. راننده آمبولانس هم آنجاافتاده بود و لگنش ازجا کنده شده بود.سریع برگشتم کوشکی رابغل کردم و او راهمراه راننده درآمبولانس گذاشته و با سرعت به سمت بیمارستان فاطمه الزهرا(س) که در آن نزدیکی بود رفتم.

 

هر دوی آنها علیرغم دردشدیدی که داشتند میگفتند آرام برو... عجله نکن.... تا به بیمارستان رسیدم.کوشکی را بغل کردم و به پرستاران تحویل دادم و گفتم برانکاردبدهید،مجروح دیگری در آمبولانس هست. زمانی که به آمبولانس برگشتم، راننده فریاد زد که شما مرا بلند نکنید و اجازه دهید پرستاران این کار را بکنند.

 

چه روزسختی بود...

 

کوشکی راباوجود اینکه امیدی به زنده ماندش نداشتند به اتاق عمل بردند بعدازچند دقیقه خبر شهادتش را آوردند. راننده نیز چند دقیقه بعد به درجه رفیع شهادت نائل شد. من ماندم و امبولانس بدون راننده و بیسیم بدون محمد.
 روح جمیع شهدای جنگ تحمیلی شاد باد.

دسته بندی: جهاد و مقاومت
تبلیغ

نظرات

    • ناشناس
    • 7 آبان 1402 22:30
    • 0
    درود خدا بر رزمندگان اسلام واقعا که زحمات زیادی بری این مرز و بوم کشیدن
    • جوادی
    • 17 تیر 1395 02:39
    • 0
    سلام و درود خدا بر شهیدان زنده انقلاب اسلامی ازسلیمانی تا میررضایی زندگیتان پر برکت بهشت مبارکتان باد
    • امیری
    • 26 خرداد 1395 23:54
    • 0
    درود خدا برهمه کسانی که برای دفاع از این مرز و بوم از جان  خود مایه گذاشتن ،سرهنگ میررضایی یادگار هشت سال دفاع مقدس برای دفاع از حرم بانوی مصائب عازم سوریه شدند
    • Mehr
    • 26 اردیبهشت 1395 23:54
    • 0
    زنده باد جناب سرهنگ میررضایی و تمام کسانی که برای زنده نگه داشتن یاد شهدای اسلام تلاش میکنند
    جهت تعجیل امام زمان(عج) صلوات
    • مهدی
    • 26 اردیبهشت 1395 23:52
    • 0
    درود و سلام خداوند بر شهیدان دفاع مقدس و درود بریادگار شهیدان،جناب سرهنگ میررضایی.
    جناب سرهنگ بی شک نقش شما دربازگویی خاطرات هشت سال دفاع مقدس برای جوانان این مرز و بوم ستودنی است.وجود شما افتخاری بس بزرگ برای مردم منطقه است.امید است بازگویی خاطرات شما رهنمودی شایسته برای ما جوانان باشد.اجرکم عندالله
    • دریکوند
    • 24 فروردین 1395 23:40
    • 0
    سلام و درود خداوند بر سردار رشیدسپاه اسلام و یادگار هشت سال دفاع مقدس جناب آقای کرم رضا میررضایی و آرزوی توفیق روزافزون برای ایشان و تمامی بسیجیان مدافع وطن عزیز
    • متخصص
    • 17 فروردین 1395 12:41
    • 0
    اللهم صل علی محمد وآل محمد و عجل فرجهم./.
    خدایا ما را مدیون و شرمنده شهدا وامام شهدا دراین دنیاو اون دنیا نکن
    • بازگیر
    • 11 فروردین 1395 13:33
    • 0
    امثال جناب سرهنگ میررضایی فخر مقاومت پلدختردر دوران جنگ تحمیلی هستند
    شادی جمیع شهدا و امام شهدا صلوات
    • روح الا بابایی
    • 29 اسفند 1394 21:20
    • 0
    درودخدابرسپاه اسلام.ارزوی سلامتی برای سرهنگ کرمرضا میرضایی
    • بسیجی
    • 24 اسفند 1394 20:16
    • 0
    درودخدابرهمه رزمندگان اسلام وآرزوی سلامتی وسربلندی برای سردارسپاه اسلام کرمرضامیرضایی و تشکرازمدیرمسئول سایت بالاگریوه حاج نورالدین احمدی 
    • فرزند شهید
    • 24 اسفند 1394 19:33
    • 0
    روستای افرینه شهدای بسیاری دارد ولی هیچ گونه اسمی ازشون نیست  فقط افراد خاصی رو نوشتید ؟چرا بالا گریوه ؟ اگه برید به قبور شهدا  میفهمید چه تعداد هستند فقط چند نفر خاص نیستند 
    =====
    پاسخ بالاگریوه
    باسلام و تشکر ازانتقادشما ،
    زندگینامه این شهدارا با پشت سرگذاشت سختی ها و مشکلات زیادی از طریق همرزمان، بنیادشهید و خانواده های آنان تهیه کرده ایم. ضمن اذعان به قصورو کوتاهی دراین زمینه ، اما دراولین روزی که قراربود اقدام به انتشار و انعکاس زندگینامه شهدای گرانقدر نمائیم طی اعلامیه ای از طریق سایت بالاگریوه ازخانواده های معظم شاهد وهمه همرزمان شهدا تقاضا کردیم چنانچه دست نوشته، وصیت نامه، عکس و یا خاطراتی از شهدای والامقام دراختیاردارند به نشانی ایمیل سایت ارسال کنند تا براساس وظیفه دینی و انقلابی خود منتشر کنیم اما هیچگونه پاسخی را دریافت نکردیم اما با این وجود با هزینه شخصی و صرف وقت زیادی برای تهیه یکایک زندگینامه هائی که برروی سایت قرارگرفته اند اقدام کردیم.
    انشاالله منتظر ارسال موارد خواسته شده توسط جنابعالی منتقدمحترم هستیم ،امادرایمیلی که ارسال کرده ایدچه قدربا کم انصافی قضاوت کرده و گفته ایدکه مدیرمسئول بالاگریوه زندگینامه شهدای حزب و گروه خودش را منتشر کرده ؟
    اولاً :شهدا که حزب و گروهی نداشتند و مانیزبه تبعیت ازآنهاجز اینکه سرباز ولایت و رهبری باشیم ،عضو حزب و گروه خاصی نیستیم ،
    ثانیا : گفته اید که به قبرستان افرینه بروم ت متوجه تعداد شهداباشم، درحالی که نه تنها بارها برحسب وظیفه برمزاراین عزیزان حضوریافته ام بلکه افتخار رفاقت با شهدای عزیزی مانند حسین رضائی، امیدعلی محمودوند،صیدعباس احمدپور و همسنگری با کریم تاجپور درجبهه زبیدات عراق داشته ایم و،اما شما غیرمنصفانه و نامهربانانه نظرداده اید ولذا به شما توصیه می کنیم یک باردیگر صفحات بخش مربوط به ایثارومقاومت سایت بالاگریوه را ملاحظه، تاهم تصاویر و هم زندگینامه و خاطرات بسیاری ازشهدای افرینه وشهرستان ازجمله شهیدان احمدپور، سلیمانی، و...را مشاهده کنیدتامتوجه شویدخانواده های این عزیزان ازهمه جریان ها و سلایق سیاسی هستند.
    ثالثاً : امیدوارم برای قضاوت های اینچنینی درمورد کسی که افتخار دوستی و همسنگری با بسیاری از این شهدا را دارد فردای قیامت و درحضور شهدا پاسخی داشته باشید.
    خداوند همه مارا به صراط مستقیم هدایت کرده ، وبه حقگوئی و پرهیز ازقضاوت های احساسی واحتمالاً سیاسی رهنمونمان سازد.

نظر شما

  • نظرات ارسال شده شما، پس از بررسی و تأیید در وب سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.
نام شما : *
ایمیل شما :*
نظر شما :*
کد امنیتی : *
عکس خوانده نمی‌شود
برای کد جدید روی آن کلیک کنید