همگام با انتخابات (24)
چرائی هجمه به شورای نگهبان درآستانه هرانتخابات
بالاگریوه -مروری بر فرآیند انتخاباتهای مختلفی که در طول 36 سال گذشته برگزار شده و نتایجی که به بارآورده است،نشان میدهد که بهطورکلی هجمه کنندگان به شورای نگهبان هرکجا که نتیجه انتخابات به نفعشان نباشد، حتی زمانی که خودشان هم برگزارکننده انتخابات هستند،نهاد شورای نگهبان را آماج هجمه و تخریب قرارمی دهند.
بالاگریوه - یکی از استراتژیهای اصلی رسانههای بیگانه و همچنین برخی جریانهای سیاسی داخلی، هجمههای گسترده علیه شورای نگهبان و تلاش برای زیر سوال بردن این نهاد است. این مساله بویژه در دوران انتخاباتها بیشتر شدت میگیرد و آنگاه که موسم انتخابات میرسد، هجمهها علیه شورای نگهبان نیز گستردهتر میشود. نگاهی به فرآیند انتخاباتهای مختلفی که در طول 36 سال گذشته برگزار شده و نتایجی که به بارآورده است، علاوه بر اینکه پوچ بودن ادعاهای هجمهکنندگان به شورای نگهبان را نشان میدهد، از انگیزه اصلی آنها از این تخریبها نیز پرده برمیدارد.
1- نگاهی به مواضع هجمهکنندگان به شورای نگهبان در قبال نتایج انتخاباتهای مختلف نشان میدهد بهطورکلی این جریان هرکجا که نتیجه انتخابات به نفعش نباشد معترض است و تلاش میکند فرآیند انتخابات را زیرسوال ببرد. نکته قابل توجه این است که آنها حتی زمانی هم که برگزارکننده انتخابات خودشان هستند، از این مشی دست برنمیدارند. بهعنوان نمونه در انتخابات سال 76 که دولت سازندگی مسؤول برگزاری انتخابات بود، شخص رفسنجانی بهعنوان رئیس دولت، در نماز جمعه به شایعهپراکنی در رابطه با احتمال تقلب در انتخابات پرداخت و این موضوع به طور گسترده در جامعه تبلیغ شد. این در حالی است که در انتخابات سال 84 هم که دولت اصلاحات مسؤول برگزاری انتخابات بود، باز هم رفسنجانی چون خودش پیروز انتخابات نشد، سلامت انتخابات را زیر سوال برد و فائزه هاشمی نیز عدم پیروزی پدرش در انتخابات آن سال را نتیجه بیعرضگی رئیس دولت اصلاحات عنوان کرد. علاوه بر این، همان دولتی که انتخابات سال 88 را برگزار کرد، همان دولت هم انتخابات سال 92 را برگزار کرد اما در قبال انتخابات سال 88، اموال عمومی را به آتش کشیده و بزرگترین هزینههای ممکن را بر مردم تحمیل کردند اما انتخابات سال 92 را دموکراتیکترین انتخابات دنیا نامیدند. دلیلی که این جریان در قبال 2 انتخابات کاملا مشابه، موضعی با 180 درجه تفاوت اتخاذ میکند، صرفا نتیجه آن است بهطوریکه هر زمان که نتیجه انتخابات پیروزی آنها باشد، به تمجید از انتخابات و حضور مردم میپردازند و آنگاه که مردم افراد دیگری را انتخاب کنند، در نتیجه انتخابات تشکیک وارد کرده و مردم را به فقر تحلیل متهم میکنند.
2- بررسی انتخاباتهای مختلف ثابت کرده است که میزان مشارکت مردم در انتخابات به عملکردشورای نگهبان وردصلاحیتها بستگی ندارد.درواقع هرچنداصلاحطلبان تلاش میکنندعملکردشورای نگهبان و کیفیت حضورخودشان درانتخاباتها را درمیزان مشارکت مردم تعیینکننده عنوان کننداما این مساله صرفاعملیات روانی وحربه تبلیغاتی آنهاست و درواقعیت حضور مردم،تعیینکننده نیست. بهعنوان نمونه در انتخابات مجلس نهم و در شرایطی که جریان اصلاحات انتخابات را تحریم کرده بود و حتی رئیس دولت اصلاحات قبل از انتخابات، از مشارکت کمتر از 30درصدی درانتخابات مجلس نهم سخن گفته بودامادرعمل آنچه اتفاق افتاد، حضور پرشور و بادرصدبالا بودبهطوریکه میزان مشارکت درانتخابات مجلس نهم تقریبا به اندازه میزان مشارکت درانتخابات مجلس ششم که نقطه آمال جریان اصلاحات محسوب میشود بود.همچنین درانتخابات اولین دوره مجلس شورای اسلامی اصلاشورای نگهبان هنوزشکل نگرفته بوداما میزان مشارکت درآن انتخابات که درسالهای آغازین انقلاب هم برگزار شد،تنها 52 درصدبودویکی ازکمترین میزان مشارکتها درکل دورههای انتخابات رقم خورد.نکته قابل توجه اینکه درآن انتخابات محمدموسویخوئینیها مسؤول نظارت برکاندیداها بود.علاوه براین،انتخابات شورای شهردوم که شورای نگهبان هیچ نقشی درآن نداشت وبرگزارکننده آن دولت اصلاحات و نظارت هم برعهده مجلس ششم بود، پایینترین میزان مشارکت درهمه انتخاباتهای بعدازانقلاب رقم خورد.
3- نگاهی به عملکرد شورای نگهبان در دورههای مختلف نشان میدهد اتهام جناحی و سیاسی عمل کردن شورای نگهبان، ادعایی پوچ است وهرچند برخی گروههای سیاسی با اهدافی خاص این مساله را به طور گسترده تبلیغ میکنند اما عملکرداین شورا نشان داده برای شورای نگهبان جناحهای مختلف سیاسی موضوعیت ندارد و این شورا با کسی تعارف ندارد. رد صلاحیت چهرههای شاخص اصولگرا در دورههای مختلف، نشانه این واقعیت است.بهعنوان نمونه میتوان به ردصلاحیت افرادی چون شهابالدین صدردرانتخابات مجلس نهم وعلیرضا زاکانی وباقریلنکرانی درانتخابات ریاستجمهوری یازدهم اشاره کرد.
4- پیروزی یا عدم پیروزی جناحهای سیاسی مختلف در انتخابات ربطی به نظارت شورای نگهبان ندارد و فرآیند انتخابات و نتیجه آن در دورههای مختلف، نشان داده است تعیینکننده نتیجه انتخابات، اراده و رای مردم است. بهعنوان نمونه، انتخابات شورای شهر دوم در اوج مانور جریان اصلاحات و توسط آن دولت برگزار شد.در آن انتخابات شورای نگهبان هیچ نقشی نداشت و نظارت برکاندیداهای انتخابات هم بر عهده مجلس ششم بود اما نتیجه آن شکست سنگین اصلاحطلبان شد.
5- اینکه در مواردی ممکن است اعضای شورای نگهبان مرتکب اشتباهاتی شوند، قابل انکار نیست و دبیر شورای نگهبان نیز خود از این مساله سخن گفته و حتی ابراز داشته در مواردی در قبال افرادی اشتباهاتی هم صورت گرفته که اعضای شورا آنگاه که به اشتباه خود پی بردهاند از فرد مورد نظر عذخواهی و طلب حلالیت کردهاند اما بدون تردید اشتباهات احتمالی غیرعمدی با جنجالهای سیاسی و تهمت جناحی عمل کردن به این شورا نمیتواند نسبتی داشته باشد.
6- همه آنچه گفته شدبه وضوح نشان میدهدادعاهایی که درقبال شورای نگهبان مطرح میشود، نسبتی با واقعیتهای عملکرد این نهاد ندارد و برخی گروههای سیاسی که خودشان هم از بیاساس بودن اتهاماتشان در قبال این شورا آگاه هستند، با هدف تخریب هرچه بیشتر این نهاد و ایجاد تنش و جنجال درانتخابات و بدبینی جامعه نسبت به شورای نگهبان و مظلومنمایی و توجیه شکستهایشان در انتخابات، به هجمه گسترده علیه شورای نگهبان میپردازند. منبع:وطن امروز