جمعه، 10 فروردین 1403
سیاست
شناسه خبر: 1747
  • 0

یادداشت محمدکاظم انبارلوئی :

آیا سرنوشتی مانند منتظری درانتظار هاشمی است؟

بالاگریوه - ابهام و ایهام باعث شده خدمات هاشمی رفسنجانی به انقلاب زیرسؤال رفته و دلسوزان انقلاب نگران شوند که او سرنوشتی همانند سرنوشت منتظری پیدا کند. علت اقبال رسانه‌های دشمن ازنوع مصاحبه‌های اخیر این نگرانی را تشدید می‌کند.

 به‌گزارش بالاگریوه ، متن یادداشت محمدکاظم انبارلویی با عنوان «شعور سیاسی مردم را نادیده نگیرید»، به شرح ذیل است:
آیت‌الله هاشمی رفسنجانی اخیرا طی مصاحبه‌ای منتقدان خود را "کلاغ" نامیده و بدون آنکه اشاره‌ کند که چه گفته‌اند و در چه موضوعی سخن به میان آورده‌اند، آنها را مورد بی‌مهری قرار دادند.
مجموعه مصاحبه‌های وی به ویژه در خصوص انتخابات خبرگان نشان می‌دهد عده‌ای زیر چتر پاسخ به سؤالات تکراری در باب انتخابات آتی به ویژه خبرگان، در تدارک یک دو قطبی‌سازی کاذب بر اساس مدل "سرخابی" هستند.
انتخابات خبرگان رهبری تاکنون چه در زمان امام (ه) و چه در ایام رهبری آیت‌الله‌العظمی خامنه‌ای فارغ از رقابت‌های متعارف و معمول بوده است. این حالت به خاطر آن بوده که رهبری چه در زمان امام و چه در زمان کنونی "مُتعیّن" بوده و خبرگان امّت در مورد آن اجماع داشته و به تعبیر حجت‌الاسلام والمسلمین سیدمهدی طباطبایی، رهبری معظم انقلاب کم نظیر نیستند، بلکه بی‌نظیر هستند.


آقای هاشمی رفسنجانی در مصاحبه با ایلنا بحث "نظارت" خبرگان بر نهادهای زیر نظر رهبری را مطرح کرده‌اند؛ بی‌ آنکه مبنای این بحث را از نظرگاه قانون اساسی بیان نمایند.

 

آیت‌الله صادق لاریجانی در نقدی مشفقانه در این باره گفته‌اند کار خبرگان تشخیص دارا بودن یا نبودن شرایط رهبری و تعیین رهبری برحسب آنچه در قانون اساسی آمده، می‌باشد.این ماموریت تلازمی با امر نظارت ندارد و در هیچ جای قانون اساسی بحث نظارت بر رهبری توسط خبرگان نیامده است. (1)


نهادهای زیرنظر رهبری همانند دیگر نهادهای زیرنظر دولت تحت نظارت نهادهای نظارتی نظام قرار دارند و هیچ‌گاه این نظارت نه در دوره امام و نه در دوره مقام معظم رهبری تعطیل نبوده است اما چنین مأموریتی در قانون اساسی برای خبرگان تعریف نشده است.


رهبر انقلاب در یک نشست دانشجویی که در این مورد پرسش شده بودند، تصریح فرمودند: "هیچ کس فوق نظارت نیست. خود رهبری هم فوق‌ نظارت نیست، چه برسد دستگا‌ه‌های مرتبط با رهبری، همه باید نظارت شوند." (2)
آقای هاشمی رفسنجانی دراین مصاحبه بازهم ازمقوله "تندروی" به ویژه "تندروی‌های مزاحم" یادکرده‌اند.آقای هاشمی بی‌آنکه بگویندتندروی چیست وتندرو کیست، به‌صورت مبهم آدرس غلط می‌دهند. طی سه دهه گذشته، نظام توسط برخی که سر در آخور دشمنان نظام داشتند، شاهد تندروی و افراط‌گری بوده است.


آشوب و فتنه لیبرال‌ها در اتحادی نامقدس با منافقین، کمونیست‌ها و ملی‌گراها منجر به شهادت 17 هزار نفر از شهروندان ایرانی شد که فجایع هفتم تیر و هشتم شهریور سال 60 از آن جمله بود.


همین جماعت باپوست‌اندازی در 18تیر 78 زیرچتر تجدیدنظرطلبان به اصطلاح اصلاح‌طلب آشوب به پا کردند. ده سال بعد در فتنه 88 این تندروی و افراطی‌گری به بلوغ خود رسید و رسماً و بی‌پرده‌پوشی، سرویس‌های امنیتی سیا، موساد و ام آی 6 پشت سر آن قرار گرفتند.


دراین فتنه همسر آقای هاشمی صبح روزانتخابات فرمان شورش خیابانی صادر کرد.دختروی دست دردست منافقین و بهایی‌ها که به دوستی باآنها افتخار می‌کند, آتش‌بیار معرکه‌های خیابانی علیه نظام بود. اهل فتنه با شعار مرگ بر اصل ولایت فقیه و حمله به هیئت‌های عزاداری در روز عاشورای 88، با وقاحت تمام اوج تندروی و افراطی‌گری را به نمایش گذاشتند.


امت حزب‌الله در قیام تاریخی 9 دی 88 به این بازی‌های نرم و سخت دشمن پاسخ شایسته داد و سران فتنه را با اسم و مشخصات، لعن و سپس رسوا کرد.


آقای هاشمی در وسط این آشوب و فتنه کجا بود؟ چه می‌کرد؟ تعریف وی از تندروی و افراطی‌گری در فتنه 88 چه بود؟ نسبت او با این فتنه چه بود؟ این سؤالاتی است که او بی‌پاسخ گذاشته است و هر از چندی برای پاک کردن حافظه تاریخی مردم از مقوله تندروی، چیزی می‌گوید که مصداق آن را فقط می‌توان در اردوگاه اصلاح‌طلبان تجدیدنظرطلب آمریکایی که می‌خواستند امام(ره) را به موزه تاریخ بسپارند، جستجو کرد.


فعل و قول برخی از فرزندان و اعضای بیت او مصداق تندروی و افراطی‌گری است که هیچ‌گاه متأسفانه راجع به آن موضع نگرفته و مرز خود را با آن مشخص نکرده است. فساد سیاسی و اقتصادی مهدی هاشمی که به حکم قانون مجازات شده، آیا فراتر از مصداق تندروی و افراطی‌گری نیست؟


این ابهام و ایهام باعث شده خدمات وی به انقلاب هم زیر سؤال رود و دلسوزان انقلاب نگران شوند که او سرنوشتی همانند سرنوشت منتظری پیدا کند. علت اقبال رسانه‌های دشمن از این نوع مصاحبه‌ها هم این نگرانی را تشدید می‌کند.


آقای هاشمی رفسنجانی تاکنون پاسخی منطقی به منتقدین خود نداده است. هر از چندی در مصاحبه با برخی رسانه‌های مرتبط با آشوب و فتنه 88 به منتقدین اهانت می‌کند. کلاغ نامیدن منتقدین، مشکل پیشینه او را در فتنه حل نمی‌کند.


درعصر ارتباطات و اطلاعات که همه چیز زیردیددقیق لنزدوربین‌های عکاسی وفیلمبرداری است و صدا‌ وسیمای هر رویداد سیاسی دقیق ثبت و ضبط می‌شود، نمی‌توان وقایع را تحریف و حوادث را وارونه نشان داد.


نمی‌توان صورت مسائل سیاسی کشور را پاک کرد و صورت مسئله جدید نوشت, بی‌آنکه به سؤالات و مسائل کلیدی گذشته پاسخی عقلانی داد. بصیرت مردم سد راه این وارونه‌سازی است. نباید شعور سیاسی مردم را نادیده بگیرند.


امروز صورت مسائل کشور روشن است. مشکلات اقتصادی جدی است. دولت باید به مطالبات اقتصادی مردم وفق وعده‌هایی که داده عمل کند. نظام و دولت باید تکلیف اجرای برجام و بدعهدی‌های آمریکا راروشن و به‌طور جدی ازمنافع ومصالح ملی دفاع کند. بایدمراقب نفوذدشمن بودو ازیک سوراخ 10 بارگزیده نشویم.مسائل منطقه وشرارت آمریکاتحت پوشش داعش برای امنیت ملی مخاطره‌انگیز است.


بازتولید فتنه برای تهدید امنیت داخلی توسط دشمن جدی است و... اینها مسائل ماست. ذهن حضرت آیت‌الله هاشمی رفسنجانی در کدام وادی سیر و سلوک می‌کند؟ چرا این مسائل در ذهن مبارک ایشان جایگاه شایسته خود را پیدا نمی‌کند؟   منبع: تسنیم

پی‌نوشت‌ها:
1- رسالت 24 آذر 94
2 دیدار با دانشجویان و اساتید دانشگاه امیرکبیر 79/12/9

دسته بندی: سیاست
تبلیغ

نظرات

    • الف
    • 29 آذر 1394 18:15
    • 0
    هر شخصی زیاد خواه و منعفت طلب و خود رای و خود را برتر ازدیگران بدانددر هر کجا باشد دچار این سر نوشت خواهد شد و این را بارها لمس کرده ایم .

نظر شما

  • نظرات ارسال شده شما، پس از بررسی و تأیید در وب سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.
نام شما : *
ایمیل شما :*
نظر شما :*
کد امنیتی : *
عکس خوانده نمی‌شود
برای کد جدید روی آن کلیک کنید