جمعه، 7 اردیبهشت 1403
انتخابات
شناسه خبر: 1355
  • 0

رهبرمعظم انقلاب دردیدارنمایندگان مجلس :

حرف ، عمل ، نطق ، موافقت یا مخالفت شما در سال آخر مجلس تحت تأثیر انتخابات نباشد

مراقب باشید درسال آخرمجلس کاري که انجام ميدهيد، حرفي که ميزنيد، تأييد يا مخالفتي که مي‌کنيد، نطقي که مي‌کنيد، تحت تأثير عامل انتخابات آخر سال نباشد.

بالاگریوه / حضرت آيت‌الله خامنه‌اي رهبر معظم انقلاب اسلامي پيش از ظهر چهارشنبه (6/3/94) در ديدار رئيس و نمايندگان مجلس شوراي اسلامي ضمن تأکيد بر لزوم استمرار کار و تلاش جدي در يک‌سال پاياني مجلس نهم و قرار نگرفتن تحت تأثير عامل انتخابات، تعامل با ديگر قوا به‌خصوص دولت، اهتمام ويژه به موضوع اقتصاد مقاومتي به‌خصوص در بررسي قانون برنامه‌ي ششم و بودجه سال ۱۳۹۵ و پافشاري بر مواضع و مباني اصلي نظام و انقلاب را از مهم‌ترين وظايف نمايندگان مجلس برشمردند و تأکيد کردند: کليد حل مشکلات اقتصادي کشور و همچنين موضوع هسته‌اي، تکيه بر ظرفيت‌هاي دروني و باور به اقتصاد مقاومتي است. در کشور بن‌بستي وجود ندارد، راه علاج مشکلات تقويت توليد داخلي و رعايت انضباط مالي است.

متن محوربندي شده اين بيانات بدين شرح است:

بسم‌الله‌الرّحمن‌الرّحيم‌

و الحمدلله ربّ العالمين و صلّي الله علي محمّد و ءاله الطّاهرين‌

 تعبّد، ايمان و عمل صالح آحاد ملّت؛ جوهر اصلي جامعه‌ي اسلامي

 خوشامد عرض مي‌کنيم به برادران و خواهران عزيز و ايام مبارک شعبانيه را و مجموع اين ماه را که ماه ذکر و عبادت و توجّه و خشوع است، به همه‌ي برادران و خواهران تبريک عرض ميکنيم. اين فرصتها - فرصت ماه شعبان، فرصت ماه رمضان، فرصت ماه رجب - فرصتهاي مغتنمي است؛ بخصوص براي ما و شما مسئولان. در نظام اسلامي، جوهر اصلي جامعه‌ي اسلامي عبارت است از تعبّد، ايمان و عمل صالح آحاد ملّت؛ همچنان‌که در اين آياتي که تلاوت‌گر بسيار خوب ما تلاوت کردند، (۲) مشاهده کرديد؛ اصل قضيه اين است. آن چيزي که موجب ميشود که ملائکه‌ي الهي به آحاد بشر بگويند «نَحنُ اَولِيآؤُکم فِي الحَيوةِ الدُّنيا وَ فِي الأخِرَة» (۳) - ما، هم در دنيا با شما هم‌پيوند و هم‌دستيم، هم در آخرت - و خيلي مهم اين است: ايمان، تعبّد و عمل صالح در آحاد مردم، منتها مسئولان به‌طور مضاعف به اين خطاب مخاطبند.

 وظيفه سنگين ايجاد ارتباط و اتّصال محکم با خداي متعال، ايجاد بندگي خالص‌تر و بهتر براي مسئولين نظام اسلامي

هرچه مسئوليت سنگين‌تر است، اين خطاب هم نسبت به او شديدتر و سخت‌تر و سنگين‌تر است. بايد اين را در خودمان ايجاد کنيم؛ يعني نمايندگي مجلس، مسئوليت در دولت، مسئوليت در نيروهاي مسلّح، مسئوليت در قوّه‌ي قضائيه چيزهايي است که اوّلين وظيفه‌اي که به ما متوجّه ميکند عبارت باشد از وظيفه‌ي ايجاد ارتباط و اتّصال محکم‌تر با خداي متعال، ايجاد بندگي خالص‌تر و بهتر؛ از اين نبايد غفلت کنيم.

بله، وقتي يک مسئوليتي به ما مي‌دهند، عرصه‌ي آن مسئوليت، عرصه‌ي وظيفه‌ي اساسي ما است و بايد برويم دنبال کنيم لکن قبل از آن و همراه با آن و در نهايت آن، آنچه براي ما بايد مهم باشد و در مدّنظر ما قرار بگيرد، اين است که ما چه کار کنيم که به وظيفه‌ي الهي خودمان عمل کرده باشيم؛ تعبّد ما، اخلاص ما، عمل ما، عمل صالح ما تأمين شده باشد. اين، آن وظيفه‌اي است که مسئولين، خيلي بايد به آن توجّه کنند.

 فرصت بزرگ انس با خدا با خواندن دعاهاي وارده در ماه شعبان و رمضان

خب، اين ماه‌ها فرصت بزرگي است - ماه شعبان، ماه رمضان - فرصتهاي بزرگي است. اين دعاهايي که در اين ماه‌ها وارد شده است، راه را براي ما باز مي‌کند. من و شما اگر بخواهيم با خداي متعال حرف بزنيم و يک مطالبه‌اي داشته باشيم، يک چيزي را از خدا درخواست کنيم، حقيقتاً درست بلد نيستيم. اين دعاها با بليغ‌ترين زبان، ياد مي‌دهند به ما که از خداي متعال چه بخواهيم و با خدا چه‌جوري حرف بزنيم. همين مناجات شريف شعبانيه، فِقراتي که از اوّل تا آخر [اين‌] دعا هست، هرکدام از اينها يک دريايي از معرفت است. علاوه‌ي بر اين به ما ياد ميدهد که چطور با خدا حرف بزنيم و از خدا چه بخواهيم. اِلهي هَب لي قَلبًا يدنيهِ مِنک شَوقُهُ وَ لِسانًا يرفَعُ اِلَيک صِدقُهُ وَ نَظَرًا يقَرِّبُهُ مِنک حَقُّه. (۴) ببينيد، سه نقطه‌ي کليدي اساسي در يک فقره‌ي کوتاه دعا؛ دلي به من عطا کن که شوق، آن را به تو نزديک کند؛ اين شوق بايد در دل به‌وجود بيايد. آلودگي ما به مادّيات، آلودگي ما به گناه، آلودگي ما به طمعها و حرصهاي گوناگون، اين شوق را در دل مي‌ميرانَد. انس ما با قرآن، انس ما با دعا، انس ما با نوافل، درست به‌جاآوردن فرائض، اين شوق را در دل برمي‌انگيزد و مشتعل مي‌کند. يدنيهِ مِنک شَوقُه؛ آن‌وقت اين شوق، دل را به خدا نزديک ميکند. وَ لِسانًا يرفَعُ اِلَيک صِدقُه؛ زبان صادق، سخن با صداقت. اين سخن با صداقت، به‌سوي خدا بالا ميرود. اِلَيهِ يصعَدُ الکلِمُ الطَّيبُ وَ العَمَلُ الصّلِحُ يرفَعُه؛ (۵) حرف درست، حرف صادقانه، حرف صميمانه، حرفي که در آن شائبه‌اي از مادّيت و خودخواهي و هواپرستي و اين چيزها نباشد، سخني است که به‌سمت خدا بالا ميرود. وَ نَظَرًا يقَرِّبُهُ مِنک حَقُّه؛ نگاه حقيقت‌آميز و حقيقت‌آلود، نگاه حقّاني به مسائل، نه نگاه جانب‌دارانه، نه نگاه هوس‌گرانه، نه نگاه کاسب‌کارانه، مسائل را با نگاه حق، طرف‌داري از حق، دنباله‌ي حق بودن، با اين نظر نگاه کنيم؛ آن‌وقت دل به خدا نزديک ميشود. ببينيد، راه حرف زدن با خدا را به ما ياد ميدهند؛ به ما ميگويند از خدا چه بخواهيم.

 وجوب نماز؛ يکي از بزرگ‌ترين نعمتهاي الهي

وظيفه سنگين است؛ اگر بخواهيم اين وظايف را انجام بدهيم، احتياج داريم به اين استحکام ارتباط. بايد ارتباط را قوي کرد؛ روزبه‌روز بايد اين ارتباط را حفظ کرد. ذکر دائم براي اين است؛ اينکه نماز را در هر روز گذاشته‌اند و با تناوب گذاشته‌اند، براي اين است که ما دچار غفلت نشويم. يکي از بزرگ‌ترين نعمتهاي خدا، همين واجب کردن نماز بر ما است. اگر نماز را بر ما واجب نمي‌کردند، ما غرق در غفلت مي‌شديم؛ صبح، از خواب که پاميشويد، به ياد خدا؛ ظهر، وسط اشتغالات زندگي و معيشتي، به ياد خدا؛ شب، در پايان يک روزي که در آن تلاش کرديد و کار کرديد، به ياد خدا.

  با ياد رويت جاي در بستر گرفتم‌ /  با آرزويت سر ز بستر بر گرفتم(۶)

  اين آن ترتيب و برنامه‌اي است که براي ما در نظر گرفتند. عمل ميکنيم؟ اگر [عمل‌] بکنيم، آن‌وقت ميتوانيم مطمئن باشيم که «اَخرِجني مِنَ الدُّنيا سالِما» (۷) - در دعاهاي ما است - ميتوانيم خاطرجمع بشويم که سالم از اينجا بيرون خواهيم رفت. در دعاي صحيفه‌ي سجّاديه [آمده‌]: اللّهمَّ ... اَمِتنا مُهتَدينَ غَيرَ ضالّينَ طائِعينَ غَيرَ مُستَکرِهينَ تائِبينَ غَيرَ عاصينَ وَ لا مُصِرّين؛ (۸) جوري ما را بميران که در عين هدايت، از دنيا برويم؛ جوري ما را بميران که به آن عالَم، با طوع و رغبت رو کنيم. کفّار اين‌جوري نيستند، فسّاق اين‌جوري نيستند، ملائکه مي‌آيند بالاي سرشان و با فشار و زور [ميگويند] : اَخرِجوا اَنفُسَکم. (۹) امّا مؤمنين نه، مؤمنين خاطرشان از آن طرف جمع است و با طوع و رغبت ميروند؛ چشم از چيزهاي زوال‌پذير ميبندند امّا ناگهان چشم باز ميکنند به نعمتهاي عجيبي که [دنيا را] فراموش ميکنند. يک سفر خوشي که شما ميکنيد، دَمِ گاراژ ممکن است فرض کنيد فرزند شما، برادر شما از شما دور ميشود، دل شما را نگران کند؛ امّا وقتي به سفر رفتيد، اين مناظر عالي، اين زندگي خوب، تنوّع و مانند اينها، اصلاً [آن نگراني‌] يادتان ميرود. وقتي آنجا شما با رضاي الهي، رضوان الهي، پاداش الهي وارد شديد - نُزُلاً مِن غَفورٍ رَحيم؛ (۱۰) آياتي که الان خواندند - با اين وقتي انسان مواجه شد همه‌ي آن چيزهايي را که اينجا بود و موقّت بود و دلبستگي داشتيم و خودمان را برايشان ميکشتيم، فراموش ميکنيم؛ [بايد] اين‌جوري انسان از دنيا برود. اين وظيفه‌ي ما است. البتّه اين حرفها در درجه‌ي اوّل خطاب به خود اين حقير است؛ بنده بارم از شما سنگين‌تر است و مشکلاتم بيشتر از شما است ولي همه‌مان بايستي توجّه داشته باشيم. اين اوّلين چيزي است که مورد نظر است.

 دوران پاسخگويي مجلس آغاز شده است

خب، سه سال از دوران اين مسئوليت و اين فرصتي که شما داشتيد گذشت؛ اين آخرين ديدار اين حقير با مجموعه‌ي مجلس شما است - چهارمين ديدار است و آخرين ديدار - يعني يک سال ديگر شما بيشتر وقت نداريد، بيشتر فرصت نداريد براي انجام خدمت. سه سال فرصت بود؛ اين سه سال فرصت تمام شد، حالا دوران پاسخگويي شروع شد. وقتي که کاري را به انسان محوّل کردند، تمام شد و بيرون آمد، حالا بايد بگويد که چه‌کار کرده؛ مسئوليتِ سنگين [اين‌طور است‌]. سؤال، نه سؤال مردم، آن را انسان يک‌جوري ميتواند رفع و رجوع کند؛ نه، سؤال ملأ اعلي‌، سؤال کساني که «لا يعزُبُ عَنهُ مِثقالُ ذَرَّةٍ فِي السَّموتِ و لا فِي الاَرض»، (۱۱) سؤال آن کسي که بر دلهاي ما هم حاکم است، عالِم است، چه برسد بر عملهاي ما؛ اين شروع مي‌شود؛ بايد خود را آماده کرد براي پاسخگويي؛ خودمان را بايد آماده کنيم براي پاسخگويي؛ تلاش کنيم. حالا بالاخره خداي متعال هم «غَفورٌ رَحيم» (۱۲) است لکن اين غفران و رحمت، براي تنبلها، براي بي‌اعتناها، براي لاابالي‌ها خيلي بعيد است؛ براي کسي است که زحمت بکشد، تلاش کند. بالاخره‌

 به راه باديه رفتن به از نشستن باطل‌ /  که گر مراد نجويم به‌قدر وسع بکوشم(۱۳)

اين يک سال را مغتنم بشمريد؛ يک سال ديگر از اين فرصت هنوز باقي است؛ نميدانيد و نميدانيم که آيا اين فرصت بار ديگر نصيب بنده و شما خواهد شد يا نه. اين يک سالي که حالا فرصت هست - به حسب ظاهر فرصت هست؛ حالا اجل هم که دست خدا است - مغتنم بشمريم، تلاش کنيم، کار کنيم، زحمت بکشيم. با همين معيارها، با همين ميزانها، با ميزان رعايت حقّ الهي، لسان صادق، نظر حق، دل شائق، با اين ميزانها حرکت بکنيم.

 کارهاي خوب صورت گرفته در مجلس نهم

بحمدالله در اين سه سال هم کارهاي خوبي انجام گرفته است که رئيس محترم مجلس در گزارششان - در همين سخنراني امروز - بيان کردند؛ قبلاً هم من گزارش مکتوب را ديده بودم؛ کارهاي خوبي انجام گرفته است که ان‌شاءالله با نيت صادق و صالح و با نيت قربت انجام گرفته باشد، قطعاً مقبول درگاه الهي است و اميدواريم که ان‌شاءالله کارهايي که کرديد، قرارهايي که گذاشتيد، قوانيني که به نفع مردم، به نفع کشور، به نفع اسلام و مسلمين گذرانديد، قوانين ماندگاري باشد، عمل بشود، اثر خودش را در جامعه ببخشد؛ مردم آثار کار شما را ان‌شاءالله حس کنند. اين آن اميدي است که ما داريم. اصل عرايض ما همينهايي بود که عرض کرديم؛ يعني در واقع به زبان نصيحتِ به شما، بنده خودم را نصيحت کردم که شايد ان‌شاءالله دل ما تحت تأثير اين حرفها قرار بگيرد و بتوانيم کاري که بايد بکنيم انجام بدهيم. چند توصيه هم عرض مي‌کنيم:

 توصيه ها به مجلس

1- اقدامات نمايندگان در سال آخر متاثر از انتخابات مجلس نباشد

يک توصيه مربوط به نحوه‌ي رفتار دوستان - آقايان و خانمها - در اين سال آخر است؛ مراقب باشيد که عامل انتخاباتِ آخر سال، بر نحوه ي اقداماتي که در اين سال مي‌کنيد، اثر نگذارد؛ اين خيلي مهم است. کاري که انجام ميدهيد، حرفي که ميزنيد، تأييدي که مي‌کنيد، مخالفتي که مي‌کنيد، نطقي که مي‌کنيد، تحت تأثير عامل انتخابات آخر سال نباشد؛ فرض کنيم چنين انتخاباتي وجود ندارد، معيار را همان حق قرار بدهيد در اين يک سالي که باقي مانده؛ اين مطلب اوّل.

 2- آفت بي‌حوصلگي، دامنگير نمايندگان در تدوين برنامه ششم توسعه نشود

توصيه‌ي دوّم مربوط به برنامه‌ي ششم است؛ (۱۴) برنامه‌ي ششم - که سياستهايش در مراحل نهايي است و ان‌شاءالله بزودي به دستگاه‌هاي مختلف ابلاغ خواهد شد - با دقّت مورد توجّه قرار بگيرد. سال آخر مسئوليت، معمولاً در بخشي از اوقات خود دچار آفت بي‌حوصلگي است - مخصوص شما هم نيست؛ دولت هم همين‌جور است - آن آخر کار، يک حالت بي‌حوصلگي بهشان دست ميدهد؛ اين آفت، دامان برنامه‌ي ششم را نگيرد. برنامه‌ي ششم مهم است؛ شما در برنامه‌ي ششم داريد براي پنج سال آينده‌ي کشور، قانون وضع ميکنيد، آن‌وقت ممکن است شما نماينده‌ي مجلس باشيد، ممکن است نباشيد، امّا قانونتان هست؛ دولتها موظّفند از آن قانون تبعيت کنند، مردم متأثّر از آن قانونند. اين قانون را - قانون برنامه‌ي ششم را - با اين نگاه تدوين کنيد؛ در همه‌ي بخشها: بخشهاي اقتصادي، بخشهاي فرهنگي، بخشهاي خدماتي، بهداشتي و درماني، بخشهاي دفاعي و امنيتي، و امثال اينها. دچار بي‌حوصلگي نشويد در تدوين قانون برنامه‌ي ششم.

 3- ضرورت تعامل مجلس و دولت

يک توصيه‌ي ديگر، مسئله‌ي تعامل است؛ تعامل با ديگر قوا، بخصوص با دولت؛ خب، دولت مسئوليت ميان‌داري را [به عهده دارد]. آنهايي که اهل ورزش باستاني‌اند، درست توجّه دارند که ما چه عرض ميکنيم؛ خب، ديگران هم دارند ورزش ميکنند امّا نگاهشان به ميان‌دار گود است. اگر چنانچه دولت رفتار قوي و خوب و موفّقي داشته باشد، دستگاه‌هاي ديگر هم خواهي‌نخواهي، حرکتشان حرکت خوبي خواهد بود؛ دولت يک چنين وضعي دارد. لذا تعامل با دولت، به نظر ما يک چيز لازمي است؛ تعامل با همه‌ي قوا، با همه‌ي دستگاه‌هاي گوناگون کشور بخصوص با قوّه‌ي مجريه و دولت که اين تعامل، مظهر واقعي آن چيزي است که ما اوّل سال به همه‌ي مردم و به شما عرض کرديم: «همدلي و هم‌زباني». البتّه من به دولت هم همين سفارش را ميکنم؛ اين سفارش فقط به شما نيست؛ همين سفارش را به رئيس‌جمهور محترم و به وزرا هم ميکنيم امّا شما هم حتماً لازم است که اين تعامل را [داشته باشيد].

 3-1- تعامل متوقف به حُسنِ‌ظن است

خب، حالا اگر بخواهيم اين تعامل انجام بگيرد، دو سه نکته در ذيل اين تعامل وجود دارد که آنها را عرض ميکنيم: يکي اين است که اين تعامل، متوقّف است به حُسنِ‌ظن. اگر سوءِظنّ به همديگر داشته باشيم، تعامل صورت نخواهد گرفت. اگر چنانچه دو نفر که با هم بنا است همکاري کنند، يکي از آنها از اوّل بنا بگذارد که طرف مقابل ميخواهد از پشت به او خنجر بزند، خب اين تعامل نمي‌شود؛ تعامل بر مبناي سوءِظن ممکن نيست؛ بايد حُسنِ‌ظن داشت. تعامل بايد با حُسنِ‌ظن همراه باشد. بدون حُسنِ‌ظن و نيک‌گماني به طرف مقابل، امکان اين وجود ندارد. البتّه حُسنِ‌ظن به معناي خوش‌باوري نيست؛ به معناي فريب‌خوري نيست. حواسمان بايد جمع باشد؛ هميشه انسان، همه‌جا و در همه‌ي موارد بايد حواسش جمع باشد. بنده توصيه نمي‌کنم کسي را به اينکه خوش‌باوري نشان بدهد؛ نه، لکن بنا را بر سوءِظن نبايد بگذارند. اينکه ما طرف مقابل را از اوّل متّهم کنيم که بنايش بر فلان کار خلاف است - يا بنايش بر سازش است يا بنايش بر خيانت است يا بنايش بر سوءِاستفاده‌ي شخصي است - اين نمي‌شود؛ با اين نگاه، تعامل امکان‌پذير نخواهد بود؛ بايد با نگاه موافق [تعامل کرد]. اين يک نکته در ذيل مسئله‌ي تعامل.

 3-2- تعامل به معناي گروکشي نيست

نکته‌ي بعدي اين است که تعامل به معناي گروکشي نباشد. ببينيد، اين يک مرز خيلي باريکي دارد؛ ميدانيد، بنده در مجلس هم بوده‌ام، من نمايندگي هم کرده‌ام و تجربه‌ي شما را بنده دارم؛ در دولت هم که بوده‌ام و تجربه‌ي دولت را هم دارم. تعامل که ميگوييم، معنايش اين نيست که بين نماينده و بين وزير يک نوع گروکشي انجام بگيرد، مثلاً بگويد «وِل کن تا وِل کنم»، (۱۵) اين‌جوري نبايد باشد، هر دو - هم نماينده و هم وزير - بايد نگاهشان به وظيفه‌ي قانوني و مصالح کشور و نگاهشان به اين باشد که خداي متعال دارد ما را ميبيند؛ تعامل بر اين مبنا؛ اين هم يک نکته. پس تعامل را با گروکشي اشتباه نبايد کرد.

 3-3- پرهيز از اهانت – پرهيز از نگاه سلطنت‌مآبانه

نکته‌ي بعدي در مورد تعامل اين است که در مجلس، بخصوص در کميسيون‌ها به وزرا اهانت نشود. بعضي از وزراي محترم به من شکايت مي‌کنند که ما به کميسيون که مي‌رويم، با يک لحن اهانت‌آميزي [برخورد ميکنند]؛ من البتّه معتقدم همه با هم برادرند؛ يعني نگاه سلطنت‌مآبانه هم نبايد داشت که حالا بگوييم «ما عضو دولتيم، ما چنينيم، همه در مقابل ما بايستي خضوع و خشوع کنند»، اين قطعاً نيست، امّا متقابلاً هم نگاه تحقير و اهانت و «ريشت دست من است» و «پدرت را درمي‌آورم» هم نبايد داشت؛ اين نگاه هم نگاه درستي نيست؛ با احترام بايد برخورد کرد، با ادب بايد برخورد کرد؛ ادب در همه‌ي مراحل لازم است. اين هم اين [توصيه‌]. خب، پس توصيه‌ي سوّم، مسئله‌ي تعامل بود.

 4- وجود همزباني و نبود همدلي در مساله مهم اقتصاد مقاومتي

توصيه‌ي چهارم، مسئله‌ي مهمّ اقتصاد مقاومتي است. در مورد اقتصاد مقاومتي، خوشبختانه در کشور هم‌زباني هست، [امّا] مشکل ما در همدلي است؛ آدم ميترسد هم‌زباني باشد، همدلي نباشد.

اي بسا هندو و ترک هم‌زبان‌ /  اي بسا دو ترک چون بيگانگان‌

پس زبان همدلي خود ديگر است /  همدلي از هم‌زباني بهتر است(۱۶)

خب، اين هم‌زباني هست، همدلي هم بايد انجام بگيرد يعني از بُن دندان به مسئله‌ي اقتصاد مقاومتي بايد باور آورده شود؛ باور کنيم که کليد حلّ مشکلات کشور در داخل است؛

 4-1- تقويت توليد داخلي؛ ستون فقرات اقتصاد مقاومتي

ستون فقراتش هم تقويت توليد داخلي است که حالا اين کاري که شما کرديد - قانون برداشتن موانع توليد - (۱۷) کار خوبي است و شنيدم - آن‌طوري که گزارش شد به من - کار کارشناسي شده‌ي خوبي هم بوده؛ اينها بايد دنبال بشود؛ بايد همه اين را باور کنند. بنده عقيده‌ام اين است که اگر ما توانستيم توليد را در داخل تقويت کنيم، اگر توانستيم از ظرفيتهاي داخلي به معناي حقيقي کلمه استفاده کنيم، حلّ مسائل بيروني آسان خواهد شد؛ حلّ مسئله‌ي هسته‌اي آسان خواهد شد.

 4-2- آسان شدن حل مساله هسته‌اي در صورت تقويت دروني

خب، مسئله‌ي هسته‌اي به‌صورت يک گِره درآمده؛ اين [مسئله‌] راه‌حل‌هايي دارد، [امّا] آن راه‌حل‌ها متوقّف به تقويتِ دروني ما است؛ اگر اين تقويت در درون انجام بگيرد، آن کار آسان خواهد شد.

 مساله هسته‌اي تنها موضوع محل مناقشه ما با غرب نيست

غير از مسئله‌ي هسته‌اي هم سريال‌هاي ديگري در انتظار ما است؛ اين‌جور نيست که همه‌ي مسائل ما با غرب، با آمريکا، با صهيونيسم، با گردن‌کلفت‌هاي اقتصادي دنيا فقط همين مسئله‌ي هسته‌اي باشد؛ اين تنها مسئله‌ي ما نيست؛ دنباله‌اش مسائل گوناگون - حقوق بشر و امثاله و امثاله - [هست‌]؛ حلّ همه‌ي اين مسائل آسان خواهد شد، نمي‌گويم به‌خودي‌خود حل خواهد شد؛ نه، تلاش لازم است امّا حل آن مسائل آسان خواهد شد. اگر چنانچه ما توانستيم اين مسئله‌ي داخلي را حل کنيم.

 4-3- ضرورت ديدن جايگاه ممتاز براي اقتصاد مقاومتي در برنامه ششم توسعه

اين مسئله‌ي اقتصاد مقاومتي را در قانون برنامه‌ي ششم کاملاً ببينيد؛ در قانون بودجه‌ي سال ۹۵ اين را به‌طور کامل ببينيد.

البتّه سياستها ابلاغ شده است، (۱۸) دستگاه‌هاي دولتي کارهاي زيادي کردند. کارهايي انجام گرفته است امّا نگاه کنيد ببينيد کجاي اين جدول ناقص است. بالاخره اگر يک دارويي را تجويز کنند که علاج قطعي فلان بيماري است و اين دارو هم مثلاً فرض کنيد که پنج جزء دارد، اگر يک جزء از اين پنج جزء نبود، اين دارو نيست ولو چهار جزء ديگرش باشد؛ بايد همه‌ي اين اجزاء وجود داشته باشد تا انسان بتواند منتظر شفا و نتيجه باشد. نگاه کنيد ببينيد کدام قسمت اين جدول - به‌قولِ فرنگي‌مآب‌ها اين پازل - خالي است و بايد پُرش کرد، آن را پيدا کنيد. در قانون برنامه، در قانون بودجه‌ي ۹۵ اين را کاملاً نگاه کنيد.

 4-4- صرفه جويي، يکي از راه‌هاي چاره مشکلات اقتصادي

خب، البتّه بنده اين را ميدانم، برادران ما در دولت هم تکرار ميکنند که اينکه شما دائم تکرار ميکنيد چه و چه، خب ما دچار کمبود منابعيم. بله، بنده هم ميدانم که ما دچار کمبود منابعيم و تحريم هم تأثير داشته است در اين کمبود منابع - اين را ما شکي نداريم - لکن وقتي انسان کمبود منابع دارد، بايد چکار کند؛ بايد دو دستي به سر خودش بزند؟ بايد شيون کند؟ نه، راه علاج پيدا کنيد. راه علاج دارد؛ يکي از راه‌هاي علاج صرفه‌جويي است، صرفه‌جويي کنيد؛

 5-4- رعايت اولويت‌ها در توزيع منابع

در تقسيم و توزيع منابع داخلي، اولويتها را رعايت کنيد؛ اينها راه علاج است. بن‌بستي وجود ندارد. کمبود منابع، مشکل ما است، نه گره بازنشدني ما؛ يک مشکلي است، اين مشکل را بايد برطرف کرد؛ خب اين راه‌حل دارد.

 4-5- صرفه جويي از طريق انضباط مالي

ما الان پولها را گاهي در جاهايي خرج ميکنيم که نبايد در آنجاها خرج بشود. بعضي از دستگاه‌ها را ما مي‌شناسيم - بنده از نزديک بعضي از دستگاه‌ها را مي‌شناسم - که توانسته‌اند خدمات خودشان را به چند برابر افزايش بدهند بدون اينکه يک قِران به بودجه‌ي اينها اضافه شده باشد؛ با مديريت درست، با نگاه درست، با کم کردن از مصارف زائد؛ که اين البتّه، هم شامل دولت است، هم شامل مجلس است، هم شامل نيروهاي مسلّح است. غير از نيروهاي مسلّح هم داريم [به‌صورت] موردي، امّا در بخشي از نيروهاي مسلّح هم در يک‌جاهايي ديديم که توانايي‌هايشان و کارکردشان مضاعف شد، بدون اينکه بودجه‌شان اضافه بشود؛ يعني ميشود اين کار را کرد. پس بنابراين اين کمبود منابع هم نبايد براي ما بهانه‌اي بشود براي اينکه بگوييم نميشود کار کرد؛ نه، اگر انضباط مالي وجود داشته باشد، همه‌چيز قابل حل است. اين چيزها هم قابل حل است. البتّه تکرار ميکنم اين انضباط مالي مخصوص دولت نيست؛ مجلس هم همين‌جور است، جاهاي ديگر هم همين‌جورند؛ همه بايد انضباط مالي داشته باشند.

 5- مواضع قابل قبول، مثبت و بعضاً کاملاً پيشرفته مجلس

مطلب ديگري که عرض ميکنيم، راجع به مواضع اصولي در مجلس شوراي اسلامي است. بحمدالله مواضع اصولي مجلس، خوب است. اشاره هم کردند رئيس محترم مجلس، همين‌جور است؛ بنده هم مي‌شنوم، ميبينم، مشاهده مي‌کنم که وقتي مسائل اساسي و اصولي و آن چيزهايي که مباني اصلي نظام و انقلاب اسلامي است مطرح مي‌شود، مواضع مجلس، مواضع قابل قبول، مثبت و بعضاً کاملاً پيشرفته است؛ اين بايد باشد، اين در همه‌ي مجالس بايد باشد. شاکله‌ي مجلس شوراي اسلامي بايد بناي مرتفع مواضع اصولي باشد. معيار هم، فرمايشات امام و وصيت‌نامه‌ي امام و همين بيست‌وچند جلد بيانات امام است؛ اين معيار است. نگاه کنيم ببينيم مجموعه‌ي بيانات امام چه رفتاري را، چه جهت‌گيري‌اي را براي انقلاب و براي نظام جمهوري اسلامي ترسيم مي‌کند؛ روي اين مواضع بايستي ايستاد؛ بايد شاکله‌ي مجلس اين باشد. اگر اين شد، آن‌وقت در پرتگاه هولناک فرو غلتيدن در نظام سلطه ما دچار نخواهيم شد؛ در يک چنين پرتگاه هولناکي فرو نخواهيم غلتيد؛ والّا اگر اين نشد، خطرات در اين زمينه زياد است.

 6- مواضع رهبري در موضوع هسته‌ي، همان مواضع اعلامي

آخرين مطلب هم اين است که در مورد مسائل هسته‌اي، مواضع، همان چيزهايي است که ما علناً اظهار کرديم، همان چيزي که گفته‌ايم. البتّه بعضي چيزها هست که انسان اينها را در علن اظهار نمي‌کند، به‌طور خصوصي اظهار مي‌کند - مواردي از اين قبيل هست؛ همه‌ي حرفها [را نمي‌شود علناً گفت‌]؛ «لَيسَ کلُّ ما يعلَم يقال» - لکن آن چيزهايي که علناً گفته شده، دقيقاً همان چيزهايي است که به مسئولين هم همانها گفته شده؛ هم زباناً گفته شده، هم کتباً گفته شده؛ مواضع اساسي نظام اينها است. و ما معتقديم که برادران ما مشغول کارند، مشغول تلاشند، واقعاً عرق مي‌ريزند، در اين زمينه‌ها دارند کار مي‌کنند؛ بايستي ان‌شاءالله به اميد خدا و با توکل به خداي متعال بر همين مواضع پافشاري کنند و بتوانند آن چيزي که مصلحت کشور و مصلحت نظام است، ان‌شاءالله تأمين کنند.

اميدواريم خداوند متعال به شماها توفيق بدهد، و بتوانيد ان‌شاءالله از اين فرصت خوب براي کسب رضاي الهي استفاده کنيد.

والسّلام‌عليکم‌ورحمةالله‌وبرکاته‌

دسته بندی: انتخابات
تبلیغ

نظرات

    • سعیدپور
    • 9 خرداد 1394 23:08
    • 0
    بازدید ازاین سایت را به آن دلیل که سراسرمشحون از نشانه های ولایتمداری گردانندگان آن است برهرسایت دیگری درلرستان ترجیح می دهم

نظر شما

  • نظرات ارسال شده شما، پس از بررسی و تأیید در وب سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.
نام شما : *
ایمیل شما :*
نظر شما :*
کد امنیتی : *
عکس خوانده نمی‌شود
برای کد جدید روی آن کلیک کنید