دولت هیچگاه نباید در انتخابات نقش آفرینی کند

به گزارش بالاگریوه حجت‌الاسلام غلامرضا مصباحی مقدم متولد ۱۳۳۰ در شهر مشهد مقدس است. وی علاوه برداشتن فوق لیسانس اقتصاد با تحقیقات و مطالعات خود صاحب نظر و داراى تالیفات، مقالات و سابقه سى سال تدریس در این زمینه است. این فعال سیاسی دکترایش را از حوزه علمیه قم در سال ۷۴ اخذ کرده و هم اکنون استاد دانشگاه امام صادق (ع)، نماینده مردم تهران در مجلس و عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام است.خبرگزاری دانشجو ۱۹ اسفندماه سال گذشته خبرنگاران خبرگزاری دانشجو دردانشگاه امام صادق (ع) با وی به گفتگو نشسته اند ؛ مشروح این گفتگو با محوریت سهم اصولگرایان در رای آوردن روحانی، فعالیت سیاسی حجت الاسلام ناطق نوری، برنامه‌های انتخاباتی جامعه روحانیت مبارز، قانون انتخابات، احمدی نژاد از 84 تا 96 و... از نظر شما مخاطبان محترم می‌گذرد.

بررسی قانون انتخابات در مجمع تشخیص مصلحت نظام به کجا رسیده است؟ گمان می‌کنید که این قانون به انتخابات پیش رو برسد یا خیر؟

 بررسی بندهایی که از سوی مقام معظم رهبری به مجمع تشخیص مصلحت نظام ارجاع شده بود، نزدیک به اتمام است؛ پیشنهادی شده است مبنی بر اینکه بررسی بیشتری در کمیسیون مربوطه انجام شود؛ تاکید آقای لاریجانی بر این بود که کمیسیون مستقل انتخابات ایجاد شود که نقش دولت در انتخابات کاهش یابد و اطمینان خاطر بیشتری برای مردم به وجود آورد علاوه بر این به سمتی حرکت کنیم که به احزاب و تشکل‌ها نقش بیشتری داده شود.

 اگر این فرصت فراهم شود که مردم به لیست رای دهند بهتر از این است که به افراد رای دهند البته این به معنای کاندیدا نشدن افراد مستقل نیست بلکه آن‌ها نیز بتوانند کاندید شوند؛ این امر انتخابات را بهتر ساماندهی می‌کند از این جهت قرار بر این شد که بررسی‌های بیشتری در کمیسیون مربوطه انجام شود و مجدد بررسی این امر در مجمع ادامه یابد.

آقای دکتر اشاره کردید که رای دادن به لیست می‌تواند انتخابات را بهتر سامان‌دهی کند به نظر جنابعالی آیا این مساله فرصت رای آوری افراد ناکارآمد به سبب حضور در لیستی مشخص را فراهم نمی‌کند؟

 توجه دارید که لیست‌ها را معمولا تشکل‌های سیاسی تهیه می‌کنند؛ تجربه انتخابات در کشورهای دیگر نشان می‌دهد احزاب و جمعیت‌ها بر این تلاش هستند که کارآمد‌ترین افراد خویش را در لیست قرار دهند؛ ممکن است برخی افراد لیست از پیش شناسایی نشده باشند و لیکن برای آن تشکل‌ها هزینه فراوانی را در برخواهد داشت اگر بخواهند افراد ناکارآمد را معرفی کنند ارائه کنندگان لیست‌هایی با وجود افراد ناکارآمد نمی‌توانند نظر مردم را به سوی خود جلب نمایند و اگر یک بار چنین امری رخ دهد قطعا برای بار دوم این گونه افراد از دور خارج خواهند شد؛ اگر به صورت غیر لیستی افراد معرفی شوند، شناسایی افراد مشکل خواهد بود چرا که هر کسی مدعی شایستگی است و خود را ورای واقعیت نشان خواهد داد این امکان وجود دارد که مردم برای دور اول به چنین فردی رای دهند اما برای دور دوم نتواند نظر مردم را جلب کند و چنین امری بیشتر رخ خواهد داد.

در ادوار گذشته شاهد بودیم که در هر دوره مجلس حدود شصت الی هفتاد درصد نمایندگان در دور بعد رای نمی‌آورند و این نشان از آن دارد که روش ما بهترین روش نیست و نتیجه آن کارآمد‌ترین افراد نیستند اگر به لیست‌ها رای داده شود از پشتیبانی بالاتری برخوردار هستند و احزاب و تشکل‌ها بر تربیت کادر کارآمد تلاش می‌کنند؛ احزاب تلاش می‌کنند در دوره بین دو انتخابات افراد بهتری را جذب و شناسایی کنند.

تجربه نشان داده است مجلسی که بر اساس رای به لیست، شکل می‌گیرد مجلسی متشکل‌تر و رفتار نمایندگانش منسجم‌تر است و با تغییر مواضع کمتری روبرو هستند؛ تغییر مواضع، حرکت زیگزاکی و... نشان از ریشه‌ایی و اساسی نبودن شکل‌گیری رفتار نمایندگان است که در شرایط انتخابات مبتنی بر حزب و شبه حزب و رای دادن لیستی مردم، ما شاهد چنین مسائلی نخواهیم بود.

 بحث اصلاح قانون انتخابات از سوی مجلس پیگیری نمی‌شود؟

 مجلس مى‌تواند براى انتخابات فانون وضع کند، اما وقتی سیاست‌های مقام معظم رهبری برای انتخابات ابلاغ شود باید در چارچوب آن قانون وضع کند، تعداد تغییرات و تحولات در قانون انتخابات در طی سال‌های گذشته بسیار زیاد بوده یکی از دلایل سیاست گذاری براى انتخابات این بوده است که از تغییرات و تحولات سریع در قانون انتخابات جلوگیری شود؛ در یکی از بندهای مصوب مجمع تشخیص مصلحت نظام این مسئله مورد تاکید قرار گرفت؛ باید به گونه ایی سیاست گذاری و قانون گذاری شود که در طی مدت طولانی حداقل ده سال قانون تغییر نکند مگر در شرایط بسیار ضروری با رای دو سوم نمایندگان مجلس قانون تغییر کند.

 آیا عموم ضعف‌های وارده بر قانون انتخابات هنوز وجود دارد؟

 در این سیاست‌گذاری مجمع تشخیص مصلحت نظام در پی این است که ترکیب کمیسیون انتخابات را به گونه‌اى قرار دهد که نقش دولت کاهش یابد و نقش معتمدین مردم را افزایش دهد البته تلاش می‌شود نخبگان تاثیر بیشتری در انتخابات داشته باشند.

 آیا مصوبه‌های مجمع در جهتی است که ضعف‌های قانون انتخابات را برطرف کند؟

 کار مجمع تشخیص مصلحت نظام تدوین کامل قانون نیست بلکه سیاست‌گذاری می‌کند؛ البته سیاست‌گذاری‌ها به گونه‌ایی انجام می‌گیرد که شاید در مواردی نوعی قانون‌گذاری نیز محسوب شود؛ این امر از باب رعایت مصالح نظام است چرا که همواره مجلس که برای خود قانون‌گذاری می‌کند نمایندگان تلاش می‌کنند در نزدیک انتخابات تغییراتی در قانون ایجاد کنند تا دیدگاه خود را در قانون اعمال کنند، این امر نیز باید کاهش یابد؛ به عبارت دیگر هر گونه شائبه چه از ناحیهٔ دولت و چه از ناحیه نمایندگان هر دوره، در انتخابات دورهٔ بعد باید برطرف شود و این مسئله نیازمند سیاست گذاری بلند مدت است که اکنون در حال انجام است.

  این سیاست‌گذاری می‌تواند کمک کند ما شاهد انتخاباتی باشیم که با قوانین با ثبات‌تر همراه باشد و قوانین همواره دچار تغییر و تحول نگردد و جریانات کوتاه مدت سیاسی نتواند بر آن قانون تاثیرگذار باشد بلکه نگاهی ملی بر انتخابات حاکم باشد و این اطمینان خاطر را برای مردم ایجاد کند که انتخابات سالم برگزار می‌شود و تغییر و تحولی در مقدمه و نتایج انتخابات پدید نخواهد آمد.

معاونت سیاسی وزارت کشور عموما سنگین‌ترین وظیفه را در انتخابات بر عهده دارد گرایش سیاسی آقای مقیمی در این جایگاه کاملا واضح است، این امر به انتخابات بعدی آسیبی وارد نمی‌کند؟

 هر دولتی که روى کار است سعی می‌کند وزیر کشور یا معاون سیاسی وزیر کشور را از جریان خود قرار دهد در ادوار گذشته نیز شاهد این مسئله بودیم مثلا آقای موسوی لاری وزیر کشور و آقای مبلغی معاونت سیاسی وی را برعهده داشت همواره این امر وجود داشته است و شائبه‌هایی از این قبیل که بر انتخابات تاثیرگذارند، همواره وجود داشته است باید برای برطرف کردن این گونه شائبه‌ها، نقش آفرینی دولت در انتخابات را کاهش داد.

چندی پیش شاهد برگزاری همایشی از سوی آقای نوبخت بودیم که بعضا برخی از وزرای دولت نیز درآن حضورداشتند، به نظرشما آیا برگزاری این چنین همایش‌هایی از سوی دولتمردان نشان از ایفای نقش افراد دولتی در انتخابات پیش رو خواهد داشت؟

 اصولا دولتمردان نباید در انتخابات نقش آفرینی کنند چرا که این شائبه را ایجاد می‌کند که از جایگاه مسئولیت دولتی، منابع و امکانات دولتی بهره برده‌اند و نباید این چنین باشد این امر خلاف عرف سیاسی در جهان است، بالاخص در کشورهایی که دموکراسی و رای مردم مبنای انتخابات است و این امر خلاف استقلال مجلس‌ها است و امکان رانت قدرت را برای شکل گیری مجلس فراهم می‌سازد من معتقدم دولت و افرادی که جایگاهی در دولت دارند و می‌توانند از جایگاه حقوقی خود بهره برداری کنند، هیچگاه نباید در زمینه انتخابات ورود پیدا کند بندهای مصوبه مجمع تشخیص مصلحت نظام نیز به این مسئله تاکید دارد که دستگاه‌های دولتی نباید در انتخابات نقش آفرینی کنند.

 جامعه روحانیت مبارز برنامه‌اش برای انتخابات چیست؟

 معمول ادوار گذشته این بود و در این دوره نیز چنین خواهد بود که گروه‌ها، احزاب و جریان‌های اصولگرا مستقیما در انتخابات شرکت می‌کنند و نقش جامعه روحانیت داوری خواهد بود گرد هم آمدن گروه‌ها نیازمند یک نوع تدبیر است و این تدبیر با موافقت گروه‌ها، با جامعه روحانیت صورت می‌گیرد جامعه روحانیت، سران احزاب، گروه‌ها و تشکیلات را جمع می‌کند و تلاش می‌کند آن‌ها را به نقطه مشترک برساند اکنون نیز این اقدام در جریان است و به این معنا نیست که جامعه روحانیت مستقیما و یک جانبه اقدام به تعیین کاندیدا‌ها و تعیین لیست‌های انتخابات می‌کند.

 ارزیابی شما از جلساتی که تاکنون برگزار شده است، چیست؟

 همهٔ نشانه‌ها حکایت از این دارد که تمام گروه‌ها مایل به ائتلاف هستند؛ تمام گروه‌ها در جلساتی که داشتیم به این مسئله تاکید کردند؛ گروه‌ها قبول کردند که باید به صورت منسجم و یکپارچه به لیست واحدی در تهران و کلان شهر‌ها برسیم.

 آیا احتمال می‌دهید جریان اصولگرا در انتخابات بعدی تشکیلاتی‌تر عمل کند؟

 بلی؛ این احتمال اکنون قوت گرفته است.

 به لحاظ گفتمانی چطور؟

مهم این است که اصولی مشترک وجود دارد؛ بر روی این اصول مشترک تاکید وجود دارد و همه معتقدند باید این اصول مبنا قرار داده شود این اصول از ثباتی برخوردار است که دستخوش تغییر و تحول نمی‌گردد ممکن است این اصول در مواردی کم و کاستی‌هایی داشته باشد که باید با نظر جمعی آن کم و کاستی‌ها برطرف شود همین امر سبب می‌شود اگر گفتمان‌های متعددی وجود دارد حول محور مشترک به وحدت برسد.

در انتخابات مجلس هشتم و انتخابات ریاست جمهوری اتفاق دیگری رخ داد شاید بتوان گفت علت این بود که فضای رقابت در انتخابات مجلس هشتم بین دو جناح سیاسی کشور وجود نداشت و فعالیت‌ها به کنار رفته بود برخی از اصولگرایان معتقد بودند که دچار رقابت درون جناحی هستند و شاخه‌های این جناح می‌توانند با یکدیگر رقابت کنند از این جهت لیست‌های متعدد شکل گرفت و رقابتی پدید آمد که هم شور انتخاباتی را بالا ببرد و هم موجب شود به تصور هر یک از این مجموعه‌ها، افراد بهتری را به مردم برای نمایندگى معرفی کنند.

 اکنون فضای سیاسی کشور کاملا متفاوت است شاهد شکل گیری مجدد اصلاح طلبان هستیم اصلاح طلبان مجددا فعالیت می‌کنند تا اقدام جمعی را انجام دهند به طور طبیعی در چنین شرایطی رقابت درون جناحی بین اصولگرایان بدون منطق است همه معتقدند که اکنون باید یک اقدام جمعی و مشترک انجام داد و نباید رقیب را دست کم گرفت و باید در این صحنهٔ سیاسی به صورت متحد و متشکل حضور یافت.

در انتخابات مجلس هشتم اصول یکسان و روش‌ها متفاوت بود؛ این مسئله چگونه در انتخابات بعدی ارزیابی می‌شود؟

 اکنون دیدگاه‌های مجموعه این است و دوستان جبهه پایداری نیز اصل این قضیه را قبول دارند که ما باید همگرایی حداکثری را داشته باشیم؛ برای دستیابی به همگرایی حداکثری هر یک از گروه‌ها باید از مواضع خود مقدارى تنازل کند و حول محور اصول جمع شوند؛ در خصوص انطباق با شاخص‌ها این گونه است که هر چه شاخص‌ها بیشتر مصداق یابد، بهتر است.

 هر چه بتوان به افرادی دست یافت که اصول و مبانی در خصوص آن‌ها روشن‌تر و پر رنگ‌تر صادق باشد، بهتر است؛ در عین حال نباید غفلت کرد که در صحنه سیاسی قصد جذب آرا و نظرات مردم را داریم، برای این امر باید در نظر داشت که چه افرادی با حفظ اصول زمینه راى بیشتری دارند.

 بحث‌های ایجاد شده در جریان اصولگرا در خصوص فلسفه شرکت در انتخابات و... در میانه راه باقی ماند؛ به دلیل اختلاف بین بدنه و راس جریان اصولگرا، این جریان در انتخابات گذشته موفق عمل نکرد، جلساتی پیرامون این مسئله ترتیب داده شد؟

 به طور عمده بحث‌های مورد نظر نزدیک‌ کردن دیدگاه‌ها است؛ این امر هم در خصوص گفتمان‌ها و هم در خصوص اشخاص و افراد خواهد بود حتی داوری در خصوص افراد در گفت‌و‌گوی متقابل می‌تواند به نتیجه برسد و احیانا تعدیل شود؛ به نظر می‌رسد در این دور ما هم چنان بر شایسته‌ترین افراد تکیه کنیم در عین اینکه توجه به زمینه راى اورى را داشته باشیم.

در ماه‌های منتهی به انتخابات فرآیند اتفاقات سیاسی سریع می‌شود؛ قانع کردن بدنه نسبت به شرایط سخت‌تر می‌شود؛ جا انداختن، انتخاب فرد اصلح در شرایط انتخابات برای افراد میسر نیست؛ بهتر نیست با توجه به اینکه یک سال تا انتخابات باقی مانده است در خصوص منطق‌ها و... جزواتی برای تببین شرایط برای مخاطب تهیه شود؟

 این فرمایش قابل قبول است که نباید مسائلی که باید در آن به جمع بندی برسیم به نزدیک انتخابات موکول کنیم و در زمان انتخابات شروع به اقدام نماییم به این منظور از یک سال قبل یا بیشتر مقدمات آغاز شده است تا بر این مسائل تفاهم شود؛ این مسائل را همراه با منطق آن برای مجموعه هواداران توضیح و تببین خواهیم کرد و به سوالات در این زمینه پاسخ داده مى شود.

  شبهه‌ایی ناظر بر جریان اصولگر وارد می‌شود بر این مبنا که تمام فعالیت‌های جریان اصولگرا ناظر بر انتخابات برای کسب قدرت است؛ تشریح و تبینی از فعالیت‌هایی که انجام می‌شود داشته باشید.

 توجه دارید که اصولگرایان یک مسیری را از آغاز پیروزی انقلاب اسلامى شروع کردند که آن مسیر باثبات، ریشه دار و مداوم است؛ در طول این دوره‌ها تلاش بر این بوده است که افکار و عقاید خود را بر اصول مورد توافق مبتنی سازند که اصول مورد توافق: اسلام، انقلاب اسلامی، قانون اساسی، ولایت فقیه و رهبری و اندیشه‌های امام (ره) و مقام معظم رهبری است.

 همواره تلاش بر این بوده است که این گفتمان به طور دائم مورد توجه و تاکید قرار گیرد بحث ولایت فقیه بار‌ها مورد سوال و مناقشه قرار گرفته است و از نظر جریان اصولگرا مورد دفاع و توضیح قرار گرفته است؛ جلسات بسیار زیادی برای تببین و توضیح بحث ولایت فقیه در محافل سیاسی، دانشگاهی و... برگزار شده است.

 اقدام حجت‌الاسلام آقای تقوی از یک سال پیش با شروع دوره ریاست جمهوری آقای روحانی آغاز شد که به انتخابات مجلس اینده هیچ ربطی نداشت آسیب‌شناسی برای شروع این اقدام انجام شده بود آسیب‌شناسی این بود که جریان اصولگرا که در اصول داراى مبانى یکسان است واگرایانه عمل می‌کند و هر کسی برای خود قدم بر می‌دارد که با قدم‌های دیگران ناهماهنگ است و نیازمند به همگرایی است.

 اینکه بتوان شخصیت‌ها و تشکل‌های اصولگرا را قانع ساخت که باید با یکدیگر همکاری کنند نیازمند زمان طولانی مدتی بود این مربوط به انتخابات نبود فارغ از انتخابات اصل عمل همگرایی در مقابل واگرایی یک اقدامی است که نیازمند کار است از این جهت این اقدام صورت گرفت که در این مدت بحث‌های بسیار زیادی صورت گرفت که هم در خصوص مسائل داخلی و هم در خصوص مسائل خارجی بود.

 مذاکرات ایران، مسائل اقتصادی داخلی و... از جمله مباحث مورد بحث بود کشور در این شرایط نیاز به آرامش دارد و باید صحنهٔ سیاسی کشور را فعال نگاه داشت، مردم باید به طور دائم علایق خود را نسبت به مسائل سیاسی ابراز کنند تحلیل شرایط، تحلیل عملکرد‌ها در گفتگو‌ها وجود داشته است این مسائل و موارد از جمله موضوعاتی بود که در گفتگو‌ها و جلسات مورد بررسی قرار گرفته است.

 سفرهای استانی جناب آقای تقوی و سایر دوستان برای پیگیرى اصل همگرایی بوده است وقتی چنین همگرایی به نقطهٔ مطلوبی برسد در زمان انتخابات باید از آن بهره برد ولیکن شکل گیرى این حرکت صرفا برای رسیدن به انتخابات و دست یافتن به قدرت نیست با انتخابات ریاست جمهوری آینده فاصله زیادی داریم ولیکن در فکر همگرایی باید بود تا نتیجه آن را در انتخابات پیش رو مشاهده کنیم کما اینکه برای گروه رقیب نیز چنین است که اگر قدمی برمی دارد لزوما برای کسب قدرت و بهره بردن از آن در انتخابات نیست.

 اصلاح‌طلبان با طرح گفتمان و تغییر در گفتمان خود برای منطبق کردن آن با شرایط کنونى همانند اعلام اعتراف به اشتباه در گذشته و... نشان دهنده نیت اصلاح مسیر حرکت است و تلاش می‌کنند فضا و زمینه عمومی را در انتخابات برای خود فراهم کنند طبعا جریان اصولگرا نیز چنین حرکتی را دارد پس نمی‌توان گفت حرکت‌ها و اقدامات تنها مصرف انتخاباتی دارد.

  به نظر شمارهبری جریان اصولگرا را چه کسانی می‌توانند بر عهده بگیرند؟

 من دائما در مقابل چنین سوالی این چنین پاسخ می‌دهم که ما در جریان اصولگرا برای رهبری شخص محور نیستیم بلکه تشکیلات محور هستیم این سخن برای امروز و دیروز نیست از قبل پیروزی انقلاب اسلامی که تشکل جامعه روحانیت و جامعه مدرسین حوزه علمیه قم شکل گرفته است دنبال حرکت جمعی و متشکل بودیم.

 بیانیه‌های مربوط به راهپیمایی‌ها قبل از پیروزی انقلاب در تهران را جامعه روحانیت مبارز امضا می‌کند و این یک جمع بزرگی از شخصیت‌های مهم، دانشمند، فقیه و تاثیر گذار است؛ پس مبنا بر کار تشکیلاتی و جمعی بوده است فردمحوری برای رهبری جریانات سیاسی به نظر ما خطرناک است با مرگ فرد امکان افول جریان وجود دارد و در ‌‌نهایت جریان جمع می‌شود.

در این مسیر شخصیت‌هایی وجود داشتند که علاوه بر تشکل‌ها موقعیت ویژه‌ایی پیدا می‌کردند که می‌توان به آیت‌الله مهدوی کنی رحمه الله علیه اشاره نمود هرگز دیدگاه شخصی برای آیت‌الله مهدوی‌کنی مبنا نبوده است بلکه دیدگاه جمعی را مبنا قرار می‌داد؛ بسیار اتفاق می‌افتاد که نظر آیت‌الله مهدوی کنی با نظر جمع یکى نبود ولیکن نظر جمع را بنا قرار می‌داد؛ اکنون نیز مسیر این چنین است.

از این جهت ما بر موضع جامعتین تکیه می‌کنیم که دو مجموعه علمایی و روحانی هستند که دارای تاریخ طولانی از مبارزاتند، این دو مجموعه همواره تلاش کردند مسیر درست را بعد از رحلت امام (ره) حفظ و طی کنند و به تعبیر آیت الله مهدوی کنی بازوی ولایت فقیه باشند؛ چنین جریانی می‌تواند رهبری را برعهده گیرد.

اکنون برخی از جریانات اصولگرا به صراحت تبعیت خود از جامعتین را اعلام می‌کنند چرا که می‌دانند جریانی مطمئن و قابل اعتماد است و توانایی و سلامت خود را نشان داده است؛ بنای بر دیکتاتوری نیست دیکته کردن آرا، نظرات و عقاید این دو تشکل در این مسیر وجود ندارد بلکه بنا بر این است که جمع بندی احزاب و تشکل‌های اصولگرا مبنا قرار داده شود و در جایى که اختلاف دارند جامعتین از باب داوری وارد شوند ما شخصیت محور نیستیم بلکه تشکیلات محور هستیم و تشکیلات از ثبات، دوام و قوت بسیاری برخوردار است.

چند سالی است آقای ناطق نوری در جلسات جامعه روحانیت مبارز شرکت نمی‌کند، آیا جامعه دلیل این مسئله را از آقای ناطق نوری جویا شده است؟

 آقای ناطق نوری بعد از انتخابات ریاست جمهوری سال هفتاد و شش از عرصه سیاسی عزلت گزید، بعد‌ها در انتخابات مجلس هفتم ورود کرد ولیکن در انتخابات ریاست جمهورى سال هشتاد و هشت به طور کامل کنار کشید از وی به طور مکرر تقاضا شده است که در عرصه سیاسی شرکت کند و این تقاضا به طور فردى و جمعی بوده است؛ نظر اقاى ناطق نوری این است که دوره فعالیت سیاسی ما گذشته است؛ البته ما چنین سخنی را قبول نکردیم چرا که وی رجل سیاسی با سابقه و قوی هستند و باید در صحنه فعالیت سیاسی باقی بماند.

اینکه در برخی رسانه‌ها و مطبوعات اصلاح طلب عنوان می‌شود که از ظرفیت ناطق نوری می‌توان استفاده کرد و جریان فکری وی به اصلاح طلبان نزدیک شده است، حرف‌ها و تحلیل‌های بی‌اساسی است؛ این سخن من از سوی اقاى ناطق نوری در گذشته تصدیق شده است آقای ناطق نوری از جریان اصولگرا خارج نشده و نخواهد شد و هیچگاه به جریان اطلاح طلب نخواهد پیوست و این سخن را به طور قاطع عنوان می‌کنم.

 اقاى ناطق نوری نمی‌تواند برای مجموعه اصلاح طلب محور قرار گیرد چرا که شخصیت شکل گرفتهٔ سیاسی قویی است و امتحان داده است و به راحتی نمی‌توان وی را به جریانی متمایل ساخت که با اصول و گفتمان آن جریان سازگاری ندارد از حضور مجدد اقاى ناطق نوری در جمع و عرصه سیاست ناامید نیستیم ولیکن نمی‌توان خیلی بر چنین سخنى حساب باز کرد.

 آقای هاشمی و روحانی چطور؟

 آقایان هاشمى و روحانی از بنیانگذاران جامعه روحانیت هستند، اگر آقای ناطق گاهی به صراحت عنوان کرده است که حضور نمی‌یابد آقایان مزبور هیچ‌گاه چنین سخنی را نگفته‌اند بلکه در ملاقات‌هایی که با اقاى روحانى داشتیم ایشان ابراز تمایل برای شرکت در جلسات جامعه روحانیت مبارز داشتند؛ در نشستی که بعد از ارتحال آیت الله مهدوی کنی داشتیم، از سوی آیت الله امامی کاشانی از جناب اقاى روحانى دعوت به عمل آمد که به دلیل همزمانی با جلسه شورای عالی انقلاب فرهنگی نتوانست شرکت کند.

 آقای روحانی قبل از آغاز دوره ریاست جمهوری هم شرکت نمی‌کرد!

 بله؛ شرکت نکردن در جلسات نشان از قبول نداشتن نبود. بین فردی که از یک جریان فاصله گرفته است و بنای شرکت نکردن دارد با فردی که به هر دلیلی شرکت نمی‌کند، تفاوت است. اکنون مشغله‌های آقای روحانی بسیار است در جلسات مجمع تشخیص مصلحت نظام هم به عنوان شخصیت حقیقی خود و هم شخصیت حقوقی خود، شرکت دارد هر چند که به صورت منظم نیست، با وجود اینکه مورد گلایه آقای هاشمی نیز قرار گرفت، آنچه مهم است بنیانگذاران جامعه روحانیت را برای همیشه عضو می‌دانیم این ماده اساسنامه همواره در خصوص آقای روحانی جاری است و امیدواریم فرصت شرکت در جلسات را پیدا کنند هر چند که جلسات ما هم چنان همزمان با جلسات شورای عالی انقلاب فرهنگی برگزار می‌شود.

 گفتمان آقای روحانی تغییری نکرده است روحانی هیچگاه نگفته است اصولگرا نیست بلکه تاکید بر اصولگرایی دارد هیچگاه عنوان نکرده است اصلاح‌طلب است بلکه اصلاح‌طلبی را نفی کرده است البته به عنوان رئیس جمهور باید جایگاهی فرا‌تر از جایگاه جریان سیاسی داشته باشد و ان را حفظ کند و بنا بر استفاده از جریان اصلاح طلب و‌ اصولگرا بوده است هرچند در عمل تعداد افراد اصلاح‌طلب که در کابینه حضور دارند از تعداد اصولگرایان بیشتر است.

 آقای جهانگیری بیان کرد که روحانی حضورش در راس دولت را مدیون جریان اصلاح‌طلب است نظرتان در این باره چیست؟

خیر؛ آقای جهانگیری به طور مشخص از لیدر‌های جریان اصلاح طلب است و سهم جریان اصلاح طلبی در روی کار آمدن آقای روحانی حدود هشت درصد بوده است چرا که رای آقای عارف در نظرسنجی‌ها مشخص بود و‌‌ همان رای در سبد آقای روحانی قرار گرفت، جریان اصولگرا در روی کار آمدن آقای روحانی نقش داشت تعدادی از اعضای مرکزی جامعه روحانیت مبارز ستاد اصولگرایان حامی آقای روحانی را تشکیل دادند و پیگیر پیروزى ایشان بودند؛ ما یقین داریم بخش مهمی از آرای آقای روحانی از جریان اصولگرا به سبد وی ریخته شد هرچند که تشکل‌های اصولگرا وی را کاندیدای خود معرفی نکردند به دلیل تعددی که در کاندیدای اصولگرا وجود داشت.

پس چطور جامعه روحانیت مبارز فردی که عضو هیات موسس خود است حمایت نمی‌کند و به عنوان کاندیدای خود معرفی نمی‌کند؟

 آقای روحانی مدتى در جلسات جامعه شرکت نمى‌کردند و برای کاندیداتوری هم از جامعه روحانیت مبارز نظر نخواستند.

 روحانی باید مراجعه می‌کرد یا مجموعه باید حمایت می‌کرد؟

 حمایت مجموعه مستلزم توجه از سوی شخص آقای روحانی بود البته بعد از انتخابات و روی کار آمدن آقای روحانی شخصیتی هم چون آیت‌الله مهدوی کنی و هم جامعه روحانیت بیانیه‌ایی دادند و حمایت خود را اعلام کردند و از انتخاب وی استقبال کردند و بعدا هم به طور دائم حمایت خود را از وی اعلام کردند، این امر نشان از تعلق خاطر جدی به ریاست آقای روحانی نیست؟

 قبلا در نشستی خبری اعلام کردید که جامعه روحانیت مبارز در نظر دارد تا اعضای جدید جذب کند؛ ملاک جذب اعضای جدید چیست؟

 ملاک‌های ما‌‌ همان اصول و شاخص‌هایی ایت که در منشور اصولگرایی قبلا مشخص شده است اقدام جدیدی انجام نشده است.

  بحث جوان گرایی چطور؟

 جوان گرایی طبعا جزء مواردی است که مد نظر ما است وقتی سخن از جوانگرایی می‌کنیم مقصود روحانى هایى است که سال‌ها در فعالیت‌های سیاسی حضور داشته‌اند و با سواد و در عین حال دارای سوابق بسیار خوب در حمایت از نظام جمهوری اسلامی ایران و ولایت فقیه‌اند و باید شخصیت وی در چتر عقاید اصولگرایی شکل گرفته باشد.

جریان اصلاح‌طلب به طور جدی نسل دوم خود را حمایت و معرفی می‌کند، جریان اصولگرا در این راستا فعالیتی انجام داده است؟

 چنین اتفاقی در جریان اصولگرا نیفتاده است ولیکن جامعه روحانیت بنای ترمیم شورای مرکزی را دارد بنا بر این است که از طریق انتخابات در شورای منطقه ایی این ترمیم صورت گیرد بعد از ان به شوراهای استانی پرداخته خواهد شد.

 زمان برگزاری این انتخابات مشخص نیست؟

 پیش‌بینی برای نیمه سال آینده است.

 آقای احمدی‌نژاد فعالیت‌های انتخاباتی برای مجلس سال آینده دارد؛ نظر شما در این باره چیست؟

آقای احمدی نژادی که در سال هشتاد و چهار اصولگرایان از وی حمایت کردند و در هشتاد و هشت نیز مورد حمایت قرار گرفت بر اساس شعار‌هاى او بود مقام معظم رهبری فرمودند که آقای احمدی‌نژاد شعارهای امام (ره) و آغاز پیروزی انقلاب را احیا کرد این شعار‌ها موجب حمایت اصولگرایان از وی شد، از زمانی که جریان انحراف در کنار احمدی‌نژاد بروز و ظهور کرد، به هر میزان که این جریان انحرافی بیشتر شد جریان اصولگرا از وی بیشتر فاصله گرفت فعلا وی را به عنوان یک شخصیت اصولگرا نمی‌شناسیم؛ آقای احمدی‌نژاد هم بار‌ها اعلام کرده که خود را مدیون جریان اصولگرا نمی‌داند.

 شاید آقای احمدی‌نژاد در تحلیل دچار خطا شده بود که تصور می‌کرد بدون حمایت جریان اصولگرا برنده دو انتخابات قبل شده است البته جریان اصولگرا نیز وی را به عنوان شخصیت مورد قبول تام و تمام خود نمی‌دانست در دور دوم جریان اصولگرا از باب نوعی اضطراربه آقای احمدی‌نژاد روی کرد در یک انتخاب بین دو گزینه موجود در عرصه انتخابات آقای احمدی‌نژاد ترجیح داده شد به تعبیر مرحوم آیت الله مهدوی کنی همواره این چنین نیست که ما در انتخابات بین خوب و خوب‌تر ناگزیر به انتخاب شویم، گاهی در مقابل دو فردی که آن‌ها را خوب و خوب‌تر نمی‌دانیم ناگزیر به انتخاب هستیم امیر المومنین (ع) می‌فرماید عاقل کسی نیست که خیر الخیرین را انتخاب کند بلکه عاقل کسی است که اقل الشرین را برگزیند.

 بنابراین آقای احمدی‌نژاد ایده ال جریان اصولگرایی نبود ولیکن بهتر از گزینه دیگر بود از این جهت به وی رو شد در بیانیه آیت‌الله مهدوی‌کنی در دور دوم انتخابات آقای احمدی‌نژاد عنوان شد که انتخاب ما مشروط است، مشروط به اینکه آقای احمدی‌نژاد همچنان به اصول و مبانی انقلاب اسلامی و رهنمود‌های امام (ره) و مقام معظم رهبری تاکید داشته باشد و ادامه دهد این بیانیه به این معنا است که اگر از اصول فاصله بگیرد از سوی ما حمایت نخواهد شد؛ امام (ره) در تنفیذ حکم روسای جمهور ى علاوه بر تنفیذ، شرط نیز شرط مى کردند؛ حکم روسای جمهور را مشروط به حفظ مواضع می‌دانستند، وقتی بنی صدر از این مواضع فاصله گرفت امام (ره) حمایت خود را از وی برداشت واورا عزل کرد ما اصولگرا هستیم و بر اصول تکیه می‌کنیم و کسانی که بر این اصول استوار بمانند مورد حمایت هستند و اگر زمانی از این اصول فاصله بگیرند مورد حمایت نخواهند بود؛ آقای احمدی‌نژاد در اواخر کار خود بر روی اصول پافشاری و تاکید نداشت و از این جهت ما وی را اصولگرا نمی‌دانیم.

شما فرمودید که اصولگرایان پذیرفته‌اند که ائتلاف کنند در این میان با توجه به زاویه‌ای که آقای لاریجانی با جبهه پایداری دارد تقابل وی با آنان چگونه قابل جمع شدن است؟

 اصول، بین آقاى لاریجانی و مجموعه جریان اصولگرا از جمله جبهه پایداری مشترک است. تقاضا و تاکید این است که بر روی اصول مشترک کنار هم قرار گیرند و بنا را بر این بگذاریم که هر یک از شخصیت‌ها از مواضع خاص خود اندکی فرود آیند تا همگرایی شکل گیرد.

 در انتخابات پیش روی منشور جدیدی برای اصولگرایان نوشته می‌شود؟

 ما در این مورد هم با گروه‌های اصولگرا گفتگو خواهیم کرد و اگر نیاز به بازنگری، تکمیل و اصلاح منشور باشد، حتما این اقدام صورت خواهد گرفت.

زمان برگزاری جلسه مشترک بین روسای جامعتین هنوز مشخص نیست؟

چندی پیش گفتگو شد و زمانی تعیین شد ولیکن با مشکلی روبرو شد و لغو گردید؛ برگزاری این جلسه مشترک پیگیری می‌شود.

با تشکر از فرصتی که در اختیار «خبرگزاری دانشجو» قرار دادید.

«خبرگزاری دانشجو» - سحر بخشی روشن، پیمان فراهانی؛‌