زندگي نامه شهيد روح الدين احمدپور

 تهيه كننده : نورالدين احمدي

بالاگريوه - شهيدروح الدين احمدپوردرسال1343درروستاي دمرودافرينه درخانواده اي مذهبي وپرمهرومحبت ديده به جهان گشود دوران طفوليت رادردامن پاك خانواده گذراندپس ازورودبه عرصه كسب علم ودانش دوران ابتدائي وراهنمائي راباموفقيت به پايان رساند ووارددبيرستان شد وتاپايه دوم متوسطه كسب علم نمود.باشروع جنگ تحميلي باتوجه به عشق وعلاقه فراوان كه به امام وانقلاب اسلامي داشت باعضويت رسمي وارد سپاه پاسداران پلدخترشدوپس ازمدتي به جبهه هاي جنگ اعزام وبا تلاش وكوشش فراوان سرانجام در8 اسفندماه سال 1363 به آرزوي ديرينه خودكه شهادت بودرسيد.

 وصيت نامه شهيد روح الدين احمدپور

 درآن لحظه كه آدمي به كمال وشكوه بي نهايت آفريدگارجهان مي انديشدسراپاشيفته آن مي شوددل وجانش به خضوع وخشوع وفروتني مي گرايد،باآهنگ فطرت دربرابرآن همه كمال وعظمت سرتعظيم وركوع فروميآوردوسربه زمين مي سايدوزبان به ستايش مي گشايد.
بادرودفراوان به پيرجماران بت شكن زمان وخارچشم مستكبران روح خداخميني،قسمتي ازوصيتنامه خودم راتوضيح مي دهم:دستهايم راازتابوت بيرون بگذاريدتا مردم ببينند بنده دراين دنياچيزهائي همراه خودنبرده ام بجريك كفن وهمراه آن دفترچه اعمال خودوكسانيكه قبل ازماآمده اندورفته اندآنهاهم باخودچيزي نبرده اندپدرومادرو برادروخواهرو همسرمهربانم مبادا ازاينكه بنده خداوند اين توفيق را نصيبم كردو شهيد شدم بخود تان تلخي وگريه و زاري راه دهيد؟چرا؟چون بنده به عنوان يك امانت آن هم امانت خدادرپيش شما بودم وحالا خداوند ازشما امانت خودش را طلبيده و شما هم بايدباخوشحالي تمام امانت خدا راپس بدهيدچون ما حسين وارآمده ايم وبايدحسين واربه ميدان نبردحق وباطل برويم وباطل راازبين ببريم.

 پدرو مادروبرادروخواهروهمسر بنده بهترين آرزوئي كه داشتم اين بود كه در راه خداشهيدشوم نه در رختخواب يامرگهائي ديگربميرم وتنهاخواهشي كه ازشما دارم امام رادعاكنيدوهميشه باسپاه وارگانهاي اسلامي و بينوايان همكاري كنيدوهمچنين اگربنده لياقت داشتم و شهيد شدم براي من حتي يك قطره اشك هم نريزيد چرا؟چون اگرما كشته شويم پيروزيم و چه بكشيم پيروزيم درپايان پدرو مادرازاينكه من شما را بعضي وقتها اذيت كردم من را ببخشيد و مرا حلال كنيد .