نمایندگان پایتخت نشین
چرا برخی نمایندگان پس از اتمام نمایندگی پایتخت نشین می شوند؟
بالاگریوه : سوالی که درافکارعمومی مطرح است آن است که چرا تعداد کثیری ازنمایندگان مجلس پس ازپایان دوره 4 ساله خود با کولهباری ازتجربه ودانش والبته سرمایه،محل زندگي خود را همراه خانواده به پایتخت منتقل و به فعالیت و سرمایهگذاری در امور اقتصادی خارج از استان لرستان میپردازند؟
بالاگریوه-هرجانداری قلب ومغزیا اعصابی داردکه به عنوان دوعضو حیاتی،اكثركارها را مستقيم يا غيرمستيقيم برای او انجام میدهند. در گیاهان ریشهها عامل اصلی حیاتند و از آن رو است که میگویند «تا ریشه در آب است، امید ثمری هست».
امروزه تمام جامعهشناسان براين باورند که هرشهرنیزهمانند یک موجود زنده است.موجودی که عملکرد آن را رفتارهای شهروندان آن میسازند كه اين رفتارها میتواند زشت، کثیف و ناهنجار نيز باشد. اگرساکنانش چنین بخواهند قادراست زیبا ودلچسب و دوستداشتنی باشد. بازهم اگرشهروندانش بخواهند،به گمان من "قلب و مغز" یک شهر دراین سرزمین خدا وبا مقررات تعریف شده برای شهرهای ما، "نمایندگان(مجلس و شورا)، مسوولان و مدیران ارشد" آن شهر است.
عملکرد، رفتاروحرکت آنان است که باعث نشاط، شادی، دلگرمی وامیدواری جوانان به کاروکسب و پیشه خود وبالعکس باعث تولید انرژی منفی درجامعه میگردد.وظیفه ذاتی آنان همین نوکری وخدمت کردن ونیابت ازمردم است تا این که مطیع نفس وخودخواهیها و رهرواهداف خود و همگروهها و دوستان خود باشند.
نمایندگان دراصل بدهکارو وامداراقشارمختلف مردم فهیم وشریف وآگاه بوده؛ نه وامداروبدهکارعدهای خاص که دراطراف آنان سبزی پاک میکنند! وظایف اصلی مجمع نمایندگان، اتحاد وهمدلی دربین مجمع وبهینه کردن محیط زندگی جهت رشد وشکوفایی و امیدواری به آینده شهروندان و تلاش دررفع معضل بیکاری جوانان است.
حالا اگرموضوعی فراترازاین وظیفه اصلی پيش روي هریک ازنمایندگان قراربگیرد وبه کاراصلی اوآسیب بزند، به خاطرعدم انجام وظیفه ذاتی و به نوعی خیانت درامانتی که پذیرفت،عدم توجه به آن، خیانت به موکلانش میباشد. وی باید نزد خداوند وخلقش پاسخگو باشد.
هدف از این مقدمهچینی، ذكر دو نکته است:
اول آنکه چرا تعداد کثیری ازنمایندگان مجلس پس ازپایان دوره 4 ساله خود با کولهباری ازتجربه ودانش والبته سرمایه،محل زندگي خود را همراه خانواده به پایتخت منتقل و به فعالیت و سرمایهگذاری در امور اقتصادی خارج از استان لرستان میپردازند؟!
در اينبين، اما بايد بر مردم شریف و ولایتمدار استان که همیشه درصحنه هستند آفرين گفت كه در زادگاه خود میمانند و با کمیها و کاستیهایش ساخته و با افتخار زندگی میکنند.
چرانمایندگان لرستان درمجلس پایتختنشین میشوند؟! اما نکتهي دوم: نمایندگان سابق باید بدانند كه نماینده تمام مردم بودهاند نه نماينده قشر خاصي. مبادا رای مردم که امانتی نزد آنان بود به نردبانی تبدیل شود تا از راه آن به همه آنچه میخواهند دست یابند جز به رضایت مردم. این حقالناس ازآن حق الناسها است که بدجور آدم را گرفتارمیکندومیلیونها چشم را تا ابدمتوجه رفتار آنها مينمايد. در دنیا و عقبی لقمهي گلوگیری است و باید افراد منتخب سخت مراقب باشند وبا گریزازدخالت سلایق سیاسی وعزل ونصبها مدیران با چشماندازهای سیاسی، مردم را به رای خود بیاعتماد نکنند.
چنین رفتاری حامل پیام منفی برای شهروندان است.يعني اين که آنهابه دنبال منافع جناح سیاسی خویش هستندونه كه به فكرراه انداختن کار شهروندان و آبادنی شهر خود باشند.
مدتي است عدهای ازاین نمايندههاي سابق لرستان كه پايتختنشين شدهاند هنگام نزدیک شدن به ایام انتخابات مجلس شورای اسلامی حس همشهری وهماستاني بودنشان گُل کرده و خود راخرمآبادی معرفی میکنند،درصورتی که مردم وخیابان و پس کوچههای شهر را به علت تهرانزدگی فراموش کردهاند!
امیدوارم با تمام فرازوفرودهایی که دراین مدت شاهد بودیم، نمایندگان آتي مجلس اين دياربتوانندبا یک کارهدفمند وحساب شده جهت رشدوشکوفایی هرچه بهتر،عاری ازهرگونه روابط وباندبازی بابه کارگیری تمام توان خود قدمي براي مردم خرمآباد ولرستان بردارند. از آنها میخواهیم به حرمت خون شهدا واحترام به رای شهروندان، آبادانی شهررابه گرایشهای سیاسی وعلایق جناحی خویش ترجیح دهند،زیرافرصت خدمت به مردم همیشه فراهم نیست.مبادا این فرصت ونعمت را به نقمت وخسران بدل کنند تا سالها درحسرت بمانیم و مردم پشت سرمان .... بگذریم!
اما مخلص كلام:
مردم شریف لرستان خودتان قضاوت کنید پس ازپیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی تا کنون از79 نفرنماینده مجلس شورای اسلامی که ازطرف ما درحوزهها و شهرهاي مختلف استان انتخاب شدهاند،به خصوص نمايندگاني كه ازحوزه خرمآباد به مجلس رفتهاند وهنوز در قید حیات هستند، یک یا دو نفر بیشتر در این شهر باقی نماندهاند!
اين خودمشكلي بزرگ براي مردم اين دياراست. بایستی دلیل این اقامت رانیزازآنها جویا شد.آنهایی که به واسطهي رأی مردم لرستان به آب ونانی رسیدند،پس ازدوران نمايندگي بارسفربستندوبه شهرهای خوشنشین کوچ کردندوماراباکولهباری ازمشکلات و نابهسامانیها به حال خود رها کردند! به عبارتی: آراء ما کشتی نجات آنها بود و بس.
اينك ازشما ميپرسم:حالا چه؟! درانتخابهاي بعدي براي مجلس وشوراي اسلامي شهر، قصد داريدچه كنيدوكدام شايسته رابرگزينيد كه تضميني براي پايتختنشيني يا استفاده ازاين كرسي براي ترقي شخص خودش نشود؟!
غلامحسین گرشاسبی/یافته